(Minghui.org) از سال 1992 که بنیانگذار فالون دافا (یا همان فالون گونگ)، آقای لی هنگجی، این تمرین را به عموم معرفی کرد، میلیونها نفر از مزایای این تمرین تزکیه بهرهمند شدهاند. آنها نه تنها استانداردهای اخلاقی خود را رشد دادهاند، بلکه بیماریهای جدیشان نیز بهبود یافته است. بعضی از آنها حتی مدت کوتاهی پس از شروع این تمرین سرطانشان که در مرحله نهایی بود، شفا یافته است.
من شاهد دو نمونه از این بهبودیها بودهام.
بهبود سرطان رحم در مرحله نهایی
خانم سو در روستای مجاور زندگی میکند. پزشکان در سال 2010 تشخیص دادند که او به سرطان رحم پیشرفته مبتلا است و گفتند که بیماریاش غیرقابل درمان است. خانوادهاش برای مراسم تشییع او آماده شده بودند. سو سابقاً فالون گونگ را تمرین میکرد، اما پس از آنکه حزب کمونیست چین در ژوئیه 1999 فالون دافا را مورد آزار و اذیت قرار داد، این تمرین را کنار گذاشت.
تمرینکننده فالون دافا خانم ژنگ سه بار درباره سو خواب دید و فکر کرد آنها اشاراتی از استاد لی هستند که از او میخواهند به سو کمک کند.
خانم ژنگ چهار بار به دیدار سو رفت، اما او حاضر به دیدار با خانم ژنگ نشد. حتی سومین بار به خانم ژنگ دشنام داد.
خانم ژنگ نمیخواست تسلیم شود و تصمیم گرفت دوباره به دیدار سو برود، اما این بار تمرینکننده مسنی را همراه خود برد.
این تمرینکننده مسن به سو گفت: «بهخاطر خودت به دیدارت آمدهایم. اگر تمرینات را انجام دهی، برای بدنت خوب است. از چه چیزی میترسی؟ به خواهرشوهرت نگاه کن. بیماری او چقدر جدی بود؟ اما حالا با این تمرین بهبود یافته است. چرا تمرینت را ازسر نمیگیری؟»
سو فکر نمیکرد که هیچ شخص دیگری هنوز فالون گونگ را تمرین کند و بسیاری بیماریهایشان از طریق این تمرین بهبود یافته باشد. بنابراین تصمیم گرفت دوباره تزکیهاش را ازسر بگیرد.
روز بعد، پس از مطالعه آموزههای دافا و انجام تمرینات، کمکم نشانههای بهبودی در او نمایان شدند. در روز سوم، صورتش سرخ و سفید و بانشاط شد و در روز پنجم سرطانش بهطور کامل ازبین رفت.
همانطور که به مطالعه فا و انجام تمرینات ادامه میداد، موهایش که کلا ریخته بودند، شروع به رشد کردند و او دوباره به سر کار برگشت.
ماجرای سو در سراسر روستاهای اطراف پخش شد. بسیاری از مردم اکنون بر این باورند که فالون دافا خوب است و شبیه تبلیغات حزب کمونیست نیست.
فالون دافا یکی از بستگانم که در آستانه مرگ بود را نجات میدهد
دایی عروسم به بیماری قلبی مبتلا بود و سه بار در روز به مراقبتهای فوری نیاز داشت. او فقط حدود 40 سال داشت و پدر سه فرزند بود. همسرش خیلی نگرانش بود و تصمیم گرفت او را در آوریل 2008 برای درمان به پکن ببرد.
همسرش چهار مرد قوی را استخدام کرد تا همراهشان بروند، از ترس اینکه مبادا شوهرش در راه بمیرد؛ در آن صورت آنها میتوانستند کمک کنند جسدش را به زادگاهش بازگردانند.
پزشک به این زوج گفت که قلب او ازکار افتاده است و تنها راه نجاتش عمل پیوند قلب است، اما آنها توان پرداخت هزینه این عمل را نداشتند.
عروسم به زنداییاش گفت که من سابقاً به بیماریهای زیادی مبتلا بودم، اما بعد از تمرین فالون دافا بهبود پیدا کردم. داییاش پس از شنیدن ماجرای من تصمیم گرفت دافا را یاد بگیرد.
از شنیدن آن بسیار خوشحال شدم و تمام کتابهای دافا و ویدئوی تمرینات را به آنها دادم. آنها پس از مدت کوتاهی متوجه شدند که فالون دافا میتواند او را نجات دهد، بنابراین به خانه برگشتند.
فقط پس از دو هفته خبرهای خوبی شنیدم. دایی عروسم به سر کار بازگشته بود! حالا ده سال گذشته است و او همچنان سالم و تندرست است. به این ترتیب شاهد یکی دیگر از معجزات دافا بودم!