(Minghui.org) (ادامه قسمت دوم)
تمام تمرینکنندگان فالون گونگ (یا همان فالون دافا) از مزایای جسمی و ذهنی این تمرین تزکیه شخصی بهرهمند شدهاند. افرادی که آن را تمرین میکنند، به سلامتی و دیدگاهی مثبت دست یافتهاند، مهربان و باملاحظه هستند، خانوادۀ هماهنگی دارند و جامعه نیز درکل از مزایای تمرین آنها بهرهمند شده است.
استاد لی هنگجی، بنیانگذار این تمرین، بیان کردند:
«در تمام مدتی که آموزشها و تمرینها را منتقل میکردهام، نسبت به جامعه و شاگردان مسئول بودهام. نتایج خوب بوده و تأثیر خوبی هم روی اجتماع گذاشته است.» (جوآن فالون)
شرح حالهای زیر مربوط به افرادی هستند که پس از شروع تمرین فالون دافا، زندگیشان بهتر شد. امیدواریم ماجرای آنها درک بهتر و روشنتری از این تمرین بهارمغان بیاورد و برای خوانندگان مفید باشد.
زن و شوهری که معلم برجستهای بودند برنده جایزه تدریس میشوند
آقای هان یونگچیانگ و همسرش، خانم ویشیوجوان، در دانشگاه بیهوا در استان جیلین تدریس میکنند. وقتی ازدواج کردند، وضعیت سلامتی بسیار بدی داشتند. آنها هر دو در خوابیدن مشکل داشتند. به جای لذت بردن از زندگی زناشوییشان، در ناامیدی زندگی میکردند.
آقای هان مبتلا به هپاتیت ب بودکه اغلب باعث درد شدید در اطراف کبدش میشد. او لاغر بود و نمیتوانست کار سنگین انجام دهد.
خانم وی دارای مشکلات سلامتی متعدد، از جمله بیماریهای قلبی، خونریزی نامنظم رحم، کم خونی شدید، میگرن، برونشیت، کولسیستیت و هیپرپلازی استخوانی بود. او همچنین از قاعدگی دردناک و شدید رنج میبرد.
او اغلب هنگامی که در دانشگاه بود بیهوش میشد، برای ماهها سرفه میکرد و نیاز مکرر به دریافت آنتیبیوتیکهای وریدی داشت. هیپرپلازی استخوانی در پای چپش بهحدی وخیم بود که بهسختی میتوانست بدون درد حرکت کند. با این حال آنچه که بیشتر از همه او را شکنجه میکرد، قاعدگی دردناک بود. هر ماه شکم درد شدید و خونریزی بدون توقف داشت که منجر به کم خونی شدیدش میشد. وقتی 18 ساله شد، نزدیک بود بخاطر این وضعیت فوت کند.
این زن و شوهر در سال 1996 تمرین فالون گونگ را شروع کردند، پس از آن اتفاقات شگفتانگیزی روی داد.
پس از انجام تمرینات برای مدتی کوتاه، خانم وی متوجه شد که درد در قفسه سینه، پشت و بازوهایش بهطور کامل از بین رفته است. میتواند به راحتی نفس بکشد، و شبها بهخوبی میخوابید. تمام بیماریهایش ناپدید شد و دورههای قاعدگیاش عادی شد.
یک روز خانم وی دو ساعت پیادهروی کرد تا به آموزههای فای استاد لی هنگجی در گوانگژو گوش کند. پس از اینکه اولین جلسه سخنرانی را ترک کرد که به خانه برود، متوجه شد که میتواند بهسرعت راه برود، مثل اینکه باد او را به جلو هل میداد و احساس خستگی نمیکرد. قبلاً در راه رفتن با مشکل روبرو بود، اما در آن زمان بدن عاری از بیماری را تجربه است.
در حال حاضر بیش از 20 سال گذشته است و از آن زمان تاکنون هیچکدام از آنها به هیچ دارویی نیاز نداشتهاند. بستگان و دوستانشان شاهد مزایای تمرین فالون دافا بودند.
آنها فهمیدند که چرا به این دنیا آمدهاند و معنی زندگی را درک کردند. آنها پاسخ سؤالاتی را یافتند که غیر از آن نمیتوانستند پاسخ داده شوند.
آنها از استانداردهای حقیقت، نیکخواهی و بردباری پیروی میکردند و به افرادی مهربان و باملاحظه تبدیل شدند، وقتی که اختلافی وجود داشت، برای یافتن کاستیهای خود به درون نگاه میکردند، و بهخوبی با مردم سازگار میشدند. آنها همیشه رفاه هر دانش آموز را در نظر میگرفتند.
آنها همچنین وابستگی به شهرت را رها کردند. در سال 1997، آنها بهنمایندگی از مدرسه خود در یک رقابت آموزشی برای معلمان جوان شرکت کردند و هر یک برنده جایزه اول شدند.
اولین بار در سال 1998 مسئولیت آموزش کلاس درسی به خانم وی داده شد. او دانش آموزانش را با صداقت، بردباری و عشق تشویق و هدایت میکرد. در آن سال، کلاسش بهعنوان تنها کلاس برجسته جامع پیشرفته در مدیریت و آموزش رتبهبندی شد. او میدانست که علتش این است که فالون دافا را تمرین میکند.
در طول این سالها بسیاری از والدین دانش آموزان سعی کردند به او بهعنوان معلم کلاس درس، پول و هدیه بدهند، اما او همیشه از پذیرش آنها خودداری کرد.
او گفت: «دادن یا ندادن هدیه فرقی نمیکند من با همه دانش آموزان بهخوبی رفتار میکنم.»
بهخاطر فالون دافا، نه تنها بیماریهای ناامیدکنندهشان بهبود یافت، بلکه به اعضای مفید جامعه نیز تبدیل شدند.
هیچ کسی مدیر بخش را به پلیس لو نداد
آقای وانگ گائو در سال 1996 هنگامی که در دانشگاه سیچوان تحصیل میکرد، تمرین فالون گونگ را شروع کرد. بسیاری از استادان، مدرسان، دانشجویان و ساکنان آن منطقه هر روز تمرینات را در محل تمرین در محوطه دانشگاه انجام میدادند.
تمرینکنندگان فالون گونگ در همه جا در حین انجام تمرینات دیده میشدند- در پارکها و میدانهای عمومی. اکثر آنها افراد مسنی بودند. اگر بهسلامتی آنها کمک نمیکرد، آنها همچنان به انجام تمرینات در سرمای زمستان ادامه نمیدادند.
آقای وانگ قدرت شفادهی فالون دافا را مشاهده کرد. او تمرینکنندهای را میشناخت که سرطان سینهاش پس از فقط چند ماه تمرین درمان شد. آقای وانگ در آن زمان بسیار سالم بود، اما تصمیم گرفت تا این تمرین را شروع کند، زیرا علاقهمند به چیگونگ بود.
آقای وانگ سابق براین خودخواه بود و بهراحتی عصبانی میشد. او همچنین عادتهای بد بسیاری، از جمله مبارزهطلبی داشت.
او شروع به تغییر کرد. با استانداردهای حقیقت، نیکخواهی و بردباری زندگی کرد و به فردی مهربانتر و باملاحظه تبدیل شد. او برای بهبود شرایط رانندگی، سنگها و آشغالها را از خیابان جارو و به افراد نیازمند کمک میکرد. حتی پس از سیل 1998، اگرچه درآمد زیادی نداشت اما مبلغ یک ماه دستمزدش را اهداء کرد.
آقای وانگ کارش را در شرکتش از صفر آغاز کرد و با تلاش ارتقاء رتبه یافت تا در سال 1999 به مدیر بخش تبدیل شود. زبان انگلیسیاش خوب بود و بهعنوان مترجم شرکت خدمت میکرد. او در کار بسیار خوب عمل میکرد و چون سرپرستانش به او اعتماد داشتند، او را مسئول نظارت بر سایر مدیران در سطوح بالا قراردادند.
آقای وانگ همیشه باملاحظه بود، و همکارانش همه میدانستند که او شخص خوبی است. پس از اینکه حزب کمونیست چین آزار و شکنجه را آغاز کرد، هیچ کسی تمایل نداشت او را بهخاطر تمرین فالون گونگ به پلیس لو دهد . در عوض، آنها به او یادآوری کردند که مراقب باشد.
مسئول اعطای وام رمز سالم بودن را پیدا کرد
آقای لی یانگفان 44 ساله از سال 1991 در شعبه هونان بانک چین کار کرده است. او در سن 19 سالگی در سال 1993 مسئول اعطای وام شد.
او سه آرزو داشت: سالم بودن، درک اینکه چگونه یک شخص خوبی باشد و شناخت اصول زندگی و جهان. او در تلاش برای یافتن پاسخ شروع به خواندن مطالبی درباره چی گونگ و سایر کتابهای عقیدتی کرد.
او از دوران کودکی ضعیف بود و بیماریهای بسیاری داشت. در 5 سالگی دچار درد قفسه سینه شد و در 8 سالگی در طول کل سال سرفه میکرد.
در 11 سالگی تشخیص داده شد که مبتلا به سل لنفاوی ریه است که هرگز بهطور کامل درمان نشد. او همچنین آپاندیسیتش را عمل جراحی کرد و درد ناشی از عمل هرگز بهطور کامل از بین نرفت.
آقای لی برای بهبود سلامتیاش چیزهای بسیاری را امتحان کرد، از جمله چی گونگ، اما فایدهای نداشت. تا زمانی که تمرین فالون گونگ را آغاز نکرد، زندگیاش تغییر نکرد.
در ابتدا حدود دو ماه بهطور گاه و بیگاه فالون گونگ را تمرین کرد. زمانی که یک تمرینکننده خانم مسنتر که خیلی جوانتر از سنش بهنظر میرسید و تغییرات زیادی که سایر تمرینکنندگان تجربه کرده بودند را دید، بهطور جدی شروع به تمرین کرد.
مدت کوتاهی پس از آن معجزهای را تجربه کرد. یک روز صبح بدون هیچ دردی بیدار شد. سرفه و درد قفسه سینهاش به طور کامل از بین رفته بود. دیگر از عمل آپاندیس دردی را احساس نمیکرد.
پر انرژی شده بود و با این وجود بهطور راحت خوابید. او متقاعد شد که فالون دافا یک تمرین معنوی عالی است که بهطور حقیقی قدرت شفابخشی دارد.
بازار املاک و مستغلات در سال 1993 گرم بود و همه میخواستند یک شبه پولدار شوند. بسیاری از مردم برای وام درخواست دادند، و آقای لی به عنوان مسئول اعطای وام مجبور بود با همه نوع مشتریان برخورد کند، خوب و بد، صادق و متقلب. این وضعیت گیجکننده بود و او میبایست بین داشتن رفتار عادی و مرسوم و پیروی از اصول بالاتر و صادق بودن یکی را انتخاب کند.
خوشبختانه، دافا مسیری روشن را پیش روی او قرار داد، همانگونه که از تعالیم آموخته بود که خوبی و بدی نتیجتاً بازپرداخت میشود و اینکه میتواند طبق استانداردهای مورد احترامش عمل کند. او موتورسیکلتی را که از ادارهاش قرض گرفته بود، پس داد. او سخت کار میکرد اما با افراد دیگر رقابت نمیکرد. او میگذاشت مسائل بهطور طبیعی پیش بروند. او حتی یک فرصت ارتقاء شغلی را به همکارش داد.
این فالون دافا بود که او را به فردی سالم، باملاحظه و صادق تغییر داد.
ادامه در قسمت چهارم