فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

زنده‌ماندن باوجود بسته‌بودن سه شریان

16 دسامبر 2018 |   یک تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) در ماه ژانویه شوهرم پس از احساس فشار در ناحیه قفسه سینه، به بیمارستان مراجعه کرد. پزشکان متوجه شدند که سه شریانش دچار گرفتگی شده‌اند.

یکی از شریان‌ها کاملاً مسدود شده بود اما تا حدودی هنوز کار می‌کرد که باعث شگفتی پزشکان شده بود. دومین شریان ۳۰ درصد بسته بود اما به‌خوبی کار می‌کرد. درخصوص سومین شریان که در سه نقطه مسدود شده بود، آنها جراحی فوری باز را پیشنهاد کردند تا بتوانند رگ جدیدی به جای آن پیوند بزنند.

پس از انجام عمل جراحی، یکی از پزشکان از شوهرم پرسید: «چگونه با سه شریان مسدود زندگی می‌کردی؟»

شوهرم به چگونگی آن کاملاً آگاه بود: او از رحمت فالون دافا برخوردار شده بود.

حامی محکم و استوار

من تمرین‌کننده فالون دافا هستم. پس از اینکه حزب کمونیست چین در سال ۱۹۹۹ تمرین دافا را ممنوع کرد، به ۱۱ سال زندان محکوم شدم. در طی آن ۱۱ سال شوهرم هر چند ماه یک بار به ملاقاتم می‌آمد و برایم غذا می‌آورد، حتی با اینکه نگهبانان اجازه نمی‌دادند غذا را تحویل بگیرم.

بعد از اینکه آزاد شدم به منزل والدین شوهرم رفتم. مادرشوهرم بغلم کرد و درحالی‌که می‌گریست، گفت: «رنج بسیاری را تحمل کرده‌ای!» پدرشوهرم مرا تحسین کرد و گفت: «بسیار عالی بودی!»

مادرشوهرم درباره شوهر و پسرم با من صحبت کرد. پسرم در کلاس‌های جهشی در دبیرستان درس می‌خواند و نیاز به مراقبت والدین داشت. بسیاری از افراد به شوهرم پیشنهاد دادند که مرا طلاق دهد و برخی از همکلاسی‌هایش سعی کردند او را به زنان دیگری معرفی کنند.

مادرشوهرم به او گفت: «اکنون می‌خواهی او را طلاق دهی؟ آیا این کاری است که کسی در خانواده ما انجام می‌دهد؟ تمرین‌کنندگان فالون دافا هیچ کار اشتباهی انجام نداده‌اند. اگر او را طلاق دهی، کجا می‌خواهد برود؟»

شوهرم هرگز مرا ترک نکرد.

آن شب وقتی به خانه رفتم، شوهرم گفت: «چیزی به تو می‌دهم که مطمئناً آن را دوست داری.»

او از اتاق زیر شیروانی چند بسته را که با‌دقت بسته‌بندی شده‌ بودند بیرون آورد، داخل آنها کتاب‌های دافا و یک عکس از استاد لی [هنگجی] بود. همچنین کیف بزرگی را از زیر تخت بیرون کشید که حاوی تشکچه‌ای بود که برای انجام تمرین مدیتیشن فالون دافا از آن استفاده می‌کردم. اشک‌هایم سرازیر شدند و او را در آغوش گرفتم: «متشکرم! متشکرم!»

برکت‌ها

بنابراین، شوهرم حتی زمانی که سه شریانش مسدود شده بود هیچ مشکلی نداشت. این اتفاق او را به مطالعه مطالب فالون دافا و انجام تمرینات هدایت کرد.

شوهرم گفت: «معمولاً پس از خواندن هر چیزی به مدت ۱۵ دقیقه، به خواب می‌روم. اما می‌توانم سه بخش از کتاب جوآن فالون را (طی دو تا سه ساعت) بدون احساس خستگی بخوانم»

پدرشوهرم در سن ۸۷ سالگی در آرامش درگذشت. او یک روز هنگام صبح دچار مشکلاتی شد. او را به بیمارستان منتقل کردیم و شب همان روز درگذشت. او عذاب چندانی نکشید.

در سال ۲۰۱۳، در میان بوته‌های نخودفرنگی که در حیاط کاشته بودیم، گل‌های اودومبارای بسیاری شکوفه کردند. آنها را به داخل خانه آوردم. درحال حاضر، هنوز گل می‌دهد. در متون بودائی، پیدایش غیرعادی شکوفه‌های گل اودومبارا سمبل ظهور نادر بودا و آموزه‌های او در جهان است.