(Minghui.org) در ماه ژوئن سال ۱۹۹۸، شروع به تمرین دافا کردم و طولی نکشید که تمام بیماریهایم درمان شدند. شوهرم نیز تحتتاثیر بهبود وضعیت سلامتیام ناشی از تمرین فالون دافا قرار گرفت. اما پس از اینکه آزار و شکنجه در سال ۱۹۹۹ آغاز شد، به دست پلیس و شورای روستا مورد آزار و اذیت قرار گرفتم، بنابراین شوهرم دیگر احترام زیادی برای فالون دافا قائل نمیشد.
در سال ۲۰۱۰، به بیماری «التهاب غشاء مفصلی» دچار شد. زانویش متورم و راه رفتن برایش مشکل بود. شبها نمیتوانست خواب راحتی داشته باشد. پدرم و برادرش برای درمان شوهرم، او را نزد یک دکتر متخصص ارتوپدی بردند که وعده داد بیماریاش را مداوا خواهد کرد. دکتر مایع زرد رنگی را از زانویش بیرون کشید و برای درمان قسمتهای آسیبدیده از دوددرمانی استفاده کرد. شوهرم مجبور شد برای بهبود بیماریاش دو ماه در خانه بماند؛ سپس به سرِ کارش برگشت. طولی نکشید که بیماریاش دوباره عود کرد و بار دیگر توانایی کارکردن را از دست داد.
پیشنهاد کردم که با هم فالون دافا را تمرین کنیم. به او گفتم: «این تمرین هیچ آسیبی نمیرساند و با تمرین آن چیزی را از دست نمیدهی. باور دارم که اگر تمرینات را انجام دهی، کتاب را مطالعه کرده و از اصول فالون دافا، یعنی حقیقت، نیکخواهی، بردباری پیروی کنی، بیماریات بهبود مییابد.»
او تردید داشت، اما درنهایت متقاعدش کردم که آن را امتحان کند.
شبها با هم آموزههای فالون دافا را مطالعه میکردیم و هر روز صبح زود پنج تمرین را انجام میدادیم. یک روز، در طول تمرین دوم، با صدای بلند گفت: «سپاسگزارم استاد لی (بنیانگذار)، متشکرم از شما!»
سپس به من گفت چگونه به مدت ۳۰ ثانیه انرژی گرمی را احساس کرد که از سر تا پایش جریان داشت. پاسخ دادم: «استاد لی بدنتان را پاکسازی میکنند! این کار بهمنزله تشویقی برای ادامه تمرین است.»
شوهرم پس از این بهبودی، کشیدن سیگار و نوشیدن مشروب را ترک کرد و به تمرینکنندهای جدی و کوشا تبدیل شد. ما بیش از یک هکتار مزرعه ذرت و ۳۰۰ درخت عناب داریم که باید از آنها مراقبت کنیم. همسایگان از انرژی ما در کار مزرعه شگفتزده میشوند. آنها میدانند که فالون دافا خوب است.
همسرم همچنین از حزب کمونیست چین کنارهگیری کرد. اغلب درباره این صحبت میکند که بهخاطر نجات زندگیاش چقدر سپاسگزارِ فالون دافا است و اینکه با تلاش و پشتکاری بیشتری به تزکیه ادامه خواهد.