(Minghui.org) با تمرینکنندگان فالون گونگ که به زندان فرستاده میشوند کاملاً بهطور متفاوتی نسبت به جنایتکاران و مجرمان عادی رفتار میشود. زندانیان جنایی ابتدا در زمینه قوانین، آموزش نظامی و کارِ زندان، سه ماه تحت تعلیم قرار میگیرند.
تمرینکنندگان بهطور مستقیم به زندان انفرادی منتقل میشوند، تا آنها را مجبور به رها کردن باورشان کنند. آنها درحالیکه دستبند دارند، تحقیر شده، تحت ضرب و شتم و سوءرفتار قرار میگیرند.
بازآفرینی صحنه شکنجه: آویزان با دستهای دستبند زده
این گزارش مدارک و شواهد چهار پرونده از تمرینکنندگان فالون گونگ را نشان میدهد که از سال 2010 تا سال 2015، در زندان شماره 1 یوننان تحت آزار و شکنجه قرار گرفتهاند.
آقای ژانگ در سال 2012 به مدت سه سال به زندان فرستاده شد، ابتدا به مدت سه ماه در سلول انفرادی حبس بود. نمیتوانست سوءرفتار شدید را تحمل کند و اظهاریه تضمین را در نفی عقیدهاش نوشت.
در سال 2014، در آنچه انجام داده بود، تأمل کرد. پس از آزاد شدن از سلول انفرادی، اظهاریهاش را باطل اعلام کرد و گفت به تمرین فالون گونگ ادامه میدهد.
آنگاه پلیس به چهار زندانی دستور داد که از ساعت 8 صبح تا 10 شب او را در قفسی فلزی که برای نگهداری زندانیهای خشن و اخلالگر استفاده میشد، حبس کنند و به او دستبند بزنند. فقط نوک انگشتانش زمین را لمس میکرد، دستهایش از پشت با دو سری دستبند بسته شده بودند.
آقای ژانگ از 10 شب تا 8 صبح روز بعد، با دستبندها و پابندها به تخت مرگ فلزی بسته شده بود. این وضعیت سه روز ادامه داشت تا اینکه او دچار بیاختیاری ادرار و فروپاشی ذهنی شد.
بازآفرینی صحنه شکنجه: تخت مرگ
در پایان سال 2012، آقای مائو در سن چهل سالگی به مدت چهار سال به حبس محکوم شد. مدت چهار ماه در زندان انفرادی حبس بود. 15 روز از این ایام را با یک پا پابند و هردوی دستها دستبند، او را مجبور کردند که درحالت ایستاده بماند.
به او ناسزا میگفتند، مورد ضرب و شتم، گرسنگی و در معرض سرما قرار میدادند و اجازه نمیدادند لباسهایش را بشوید یا استحمام کند، دسترسی به آب آشامیدنی نداشت یا در استفاده از توالت محدودیت داشت.
مجبور بود مدت سه روز و 14 ساعت بدون حرکت روی چهارپایه فلزی بنشیند. فقط وقتی که بهشدت ناتوان شد و نمیتوانست هیچ غذایی را هضم کند، این روند خاتمه یافت. او هنوز در سلول انفرادی حبس بود تا اینکه محکومیتش تمام شد.
در سال 2012، وقتی آقای "ما" به حبس محکوم شد، در مقابله و اعتراض با زندان به اعتصاب غذا ادامه داد و تحت خوراندن اجباری قرار گرفت. در سال 2015، بعد از اینکه به بخش دیگری از زندان منتقل شد، در زندان انفرادی محبوس و تحت شکنجه قرار گرفت. هر روز از 6 صبح تا 2 بعدازظهر روز بعد، مجبور بود کارهای سخت انجام دهد.
آقای گائو بعد از اینکه در سال 2014 به حبس محکوم شد، انواع مختلف روشهای شکنجه و سوءرفتار در موردش اعمال شد، طوریکه دیگر نمیخواست زنده بماند. آقای گائو از تیغ مدادتراش برای بریدن شاهرگ گردنش استفاده کرد، اما تیغ خیلی کوچک بود که رگ را قطع کند و او زنده ماند. [یادداشت سردبیر: ارتکاب خودکشی با اصول فالون گونگ مطابقت ندارد. تمرینکنندگان نباید در مقابله با آزار و شکنجه از این روش بهعنوان عکسالعمل استفاده کنند.]
سپس رگ دست چپش را برید. روز بعد وقتی از تخت خارج نشد، یک زندانی متوجه شد که آقای گائو دست به خودکشی زده است. آقای گائو بهخاطر جراحتش به بیمارستان زندان منتقل شد که ضدعفونی و درمان شود.
بعد از اینکه آقای گائو از بیمارستان زندان مرخص شد، پلیس به پنج زندانی دستور داد تا به او دستبند و پابند بزنند و درِ قفسی فلزی قفل کنند. دست راستش به تخت تاشو در داخل قفس دستبند زده شد و مجبور بود در شب وقتی میخوابید پابند ببندد.
درنهایت، آقای گائو نتوانست سوءرفتار را تحمل کند. برخلاف میلش، اظهاریه تضمین نوشت که عقیدهاش را رها کند.
پابندهایش را برداشتند، فقط دست راستش هنوز به تخت دستبند زده شده بود. بعداً تا آزادیاش در اتاقی کوچک حبس بود.