(Minghui.org) برای اولین بار به ما تمرینکنندگان غربی یک فرصت ارزشمند داده شده است: دعوت برای به اشتراک گذاشتن تجربههای تزکیهمان، اما نه فقط در بین خودمان بلکه با بدنه اصلی تمرینکنندگان در سرزمین اصلی چین. و این کار را به افتخار یک مناسبت باشکوه، یعنی روز جهانی فالون دافا انجام میدهیم!
مقاله فراخوان برای ارسال مقالات تبادل تجربه تمرینکنندگان غربی فالون دافا خواستار ارسال مقالات تا اول ماه آوریل است. بنابراین زمان باقیمانده به پایانش نزدیک میشود.
نه فقط برای تمرینکنندگان
همه ما میدانیم که به اشتراک گذاری تجربههایمان بهعنوان تزکیهکننده چه مزایای بارز و چشمگیری را برای ما به ارمغان میآورد. بااینحال، بهمناسبت سالگرد روز جهانی فالون دافا، از ما تمرینکنندگان غربی خواسته شده است تا ماجراهای تزکیهمان را به اشتراک بگذاریم که بتوانند قلب افراد غیرتمرینکننده را هم در چین و هم در سایر کشورها تحتتأثیر قرار دهد.
بسیاری از ما بهطور مستقیم شاهد این بودهایم که تلاشهای روشنگری حقیقت ما زمانی موفقیتآمیز هستند که مردم چین میبینند غربیها از دافا استقبال میکنند.
چهره غیرچینی ما این توانایی را دارند که بلافاصله تبلیغات حزب را که باعث میشود ذهن بسیاری از مردم مسموم شود، لایه به لایه متلاشی کنند.
پس، آیا این دلیل بودن ما در اینجا نیست؟ برای کمک به استاد، تا موجودات ذیشعور بیشتری نجات یابند؟
غلبه بر موانع
هنوز در تزکیهام شکافهایی وجود دارد و گاهی اوقات مورد بهرهبرداری قرار میگیرند. دراینخصوص، این توجیه را در ذهن داشتم که شاید فراخوان برای ارسال مقالات اهمیتی ندارد، یا اینکه میتواند برای نوشتن آن صبر کرد یا اینکه به غیر از من افراد دیگری هم هستند که حتماً تعداد زیادی مقاله ارسال میکنند.
اما وقتی با همتمرینکنندگان صحبت کردم، متوجه شدم که تعداد زیادی از آنها چیزی ننوشتهاند. بعد از آن مقالاتِ «درکم درباره فراخوان اخیر مینگهویی برای ارسال مقالات غربیها»و «ما چینیها مشتاق خواندن مقالات تمرینکنندگان غربی هستیم» را خواندم.
به واسطه مطالعۀ آنها، بیدار شدم و درک کردم که باید کاری انجام بدهم.
درباره چه چیزی بنویسم
نمیدانستم که درباره چه چیزی میتوانم بنویسم. از خودم پرسیدم: «چه کسی به داستان من علاقهمند خواهد شد؟» اغلب احساس میکنم تجربههای تزکیهام جالب نیستند، اما اخیراً متوجه شدم که در اشتباه هستم.
فرصتی پیش آمد که با گروهی از تمرینکنندگان غربی، هم قدیمیها و هم جدید، صحبت کنم که در نقاط مختلف کشور زندگی میکنند. در پاسخ به سؤال ساده «چگونه دافا را یاد گرفتی؟» متوجه شدم که داستان من برای دیگران جالبتر از آن چیزی است که فکر میکردم.
درحقیقت، آنها از تبادل تجربهام درباره اصولی صحبت میکردند که برای من سالها طول کشید آنها را درک کنم!
سپس به ذهنم خطور کرد که مقالات ارسالی برای روز جهانی فالون دافا، میتوانند کوتاه و ساده هم باشند. یا میتوانند طولانی و دقیق باشند. هیچ ساختار معینی وجود ندارد.
میتوانیم ماجراهایمان را به گونهای بیان کنیم که قلب خوانندگان را تحتتأثیر قرار دهد.
بنابراین اگر نمیتوانید درباره آنچه میخواهید بنویسید فکر کنید، شما را به این چالش دعوت میکنم که چند لحظه به انجام این کارها اقدام کنید. ممکن است آن را پس از مطالعه فا، فرستادن افکار درست یا انجام تمرینات انجام دهید.
برای من، فقط پس از چند لحظه سکوت، ایدهها شروع به سربرآوردن در ذهنم کردند. نیازی نداشتم به ذهنم فشار بیاورم. کاملاً اتفاقی میآمدند. از آنچه رخ میداد شگفتزده شدم. مطمئن هستم که ایدهها همه برخاسته از خودم نبودند. فقط لازم بود به آنها فرصتی برای آشکارشدن بدهم و برای درک آنها زمانی در سکوت به تفکر عمیق بپردازم.
عهد و پیمانهای ما
همه ما به یک دلیل اینجا آمدهایم. بهخاطر این فرصت، سالهای بیشماری منتظر ماندهایم. تقوای بسیار زیادی جمع کردهایم و معلم محنتهای غیرقابلقیاسی را متحمل شدهاند، برای اینکه به ما فرصتی بدهند تا در اصلاح فا کمک کنیم.
ماجراهای ما قدرتمند هستند. کلمات و اعمال ما شاهدی بر شکوه دافا هستند. آنها واقعاً ارزش بهاشتراکگذاری و گرامیداشت به مناسبت روز باشکوه جهانی فالون دافا را دارند.
فقط باید آنها را بنویسیم.
آکنده از قدردانی و سپاسگزاری از معلم هستم و همه کسانی که به من کمک کردهاند تا به این درک دست پیدا کنم. صمیمانه امیدوارم که شما نیز به من ملحق شوید و داستانهای تزکیهتان را با مردم جهان به اشتراک بگذارید!