(Minghui.org) در اوایل سال 1999 درحالیکه هنوز در دبیرستان تحصیل میکردم، تمرین فالون دافا را شروع کردم. در 19 سال گذشته، زندگیام بدون دردسر بوده است، از اتمام موفقیتآمیز دبیرستان تا گرفتن یک کار خوب به راحتی پیش رفت. از اینکه یک تمرینکننده هستم احساس خوشبختی میکنم.
با بهاشتراک گذاشتن تجربه تزکیهام، امیدوارم قصورهایم را پیداکنم، بهسرعت رشد کرده و به استاد در اصلاح فا کمک کنم.
تبادل تجربه برای تزکیهمان مفید است
برای مدتی طولانی، نمیتوانستم صبحها برای انجام پنج تمرین بیدار شوم. بسیاری از تمرینکنندگان جوان ممکن است با چنین چیزی مواجه شده باشند، اما بهنظر نمیرسد بسیاری از تمرینکنندگان مسن این مشکل را داشته باشند. آنها بهندرت تمرینهای یک روز صبح را از دست میدادند، درحالی که، گاهی اوقات نمیتوانستم صدای زنگ ساعت را بشنوم یا خوابآلود بودم و نمیخواستم بلند شوم. بجای آن تمرینها را عصر انجام میدادم، اما این کار بهخوبی انجام تمرینها در صبح نبود، زیرا واقعاً پاهایم پس از نیم ساعت انجام مدیتیشن نشسته درد میگرفت.
پس از مطالعه مقالات تبادل تجربهای که تمرینکنندگان جوان نوشته بودند، به تدریج بهدرون نگاه کردم و متوجه شدم که بهطور کوشایی تزکیه نکردهام. ترجیح میدادم فیلم و کارتون تماشا کنم، در اینترنت پرسه بزنم و برای صرف شام با دوستانم بیرون بروم. به من الهام شد که برنامههای پخش فیلم و بازی را بر روی گوشیام حذف کنم و دیگر بازیهای رایانهای انجام ندهم. پس از آن، توانستم تمرینها را در صبح انجام دهم.
وقتی از محل کار به خانه میرسم، سردرد میگیرم و میخواهم استراحت کنم. درحالیکه این مطلب را مینوشتم، دریافتم که این سردرد بهخاطر تماشای برنامههای سرگرمی بر روی رایانهام در محل کار است.وقتی کوشا نیستم و شروع به تماشای یک سریال تلویزیونی میکنم، پلیس محلی با من تماس میگیرد یا به ملاقاتم میآید. گرچه، با آنها همکاری نمیکنم، اما این چیزها نباید اتفاق بیفتد.
گرچه در نوشتن یک مقاله تبادل تجربه دودل بودم، اما متوجه شدم که وقتی میخواهم برای سایرین مفید باشم، بسیاری از مواد بد میتوانند نابود شوند. همچنین از افکار و عقاید بسیاری آگاه شدم که مطابق فا نیستند. اکنون باور دارم که نوشتن مقاله تبادل تجربه برای پیشرفت خود شخص نیز بسیار مفید است.
ازبین بردن شهوت
سعی میکنم معیارهای فا را دنبال کنم، بنابراین به کسی احساس و تصوری منفی نسبت به فالون دافا نمیدهم. الکل نمینوشم و مراقب رفتارم با جنس مخالف هستم.
اما، برای مدتی طولانی، نمیتوانستم به چشمهای مردی نگاه کنم، زیرا نگران بودم که ممکن است تصور اشتباهی برایش ایجاد کنم. این ترس شدت گرفت و باید آن را حل میکردم.
بهخاطر آوردم که مردم باستان قبل از اینکه به موجودات الهی و بوداها دعا کنند، همیشه خود را شستشو میدادند. بنابراین، خودم را شستشو دادم و لباس تمیز پوشیدم. آنگاه، در مقابل عکس استاد ایستادم و گفتم: «من واقعاً میخواهم از این وابستگی رها شوم، اما نمیدانم چه چیزی باعث آن شده است. لطفاً مرا آگاه کنید.»
آن شب در رؤیایی دیدم که در آزمون شهوت با یک ستاره فیلم رد شدم. قبلاً درباره آن ستاره فیلم، رؤیایی داشتم. در رؤیاهایم، او دوست پسرم بود و نسبت به من خیلی خیلی خوب بود. هنگامیکه صبح از خواب بیدار شدم، دریافتم که باید وابستگی به شهوت را ازبین ببرم.
هر زمان که فرصتی داشتم، افکار درست میفرستادم تا بُعدهایم را از کوچکترین سطح تا بزرگترین سطح پاک کنم. سرانجام توانستم بر آن غلبه کنم.
ازبر کردن فا
مقالاتی را درباره ازبر کردن فا در وبسایت مینگهویی مطالعه کردم و اینکه چگونه آن به درک شخص از مفاهیم عمیقتر فا و همچنین رشد شینشینگ کمک میکند.
پیشرفت در تزکیهام به این معنا است که فا را باید بهطور کوشاتری مطالعه کنم. گرچه برای ازبر کردن فا بسیار کند هستم، اما ازبر کردن آن را شروع کردم. گرچه، دوست دارم کارها را در اسرع وقت انجام دهم و حتی کیفیت را بیش از سرعت نادیده بگیرم، اما هنگام حفظ کردن فا، این قابل قبول نیست.
با هماهنگی انجام تمرینها، حفظ کردن فا و فرستادن افکار درست، شرایط تزکیهام به زمانی که برای اولین بار تمرین دافا را آغاز کردم، بازگشت. هر زمان که با مشکلی مواجه میشوم، میتوانم بهدرون نگاه کنم. این حالت را با حفظ کردن فا بهدست آوردم.
قدرت فرستادن افکار درست
همسرم نیز یک تمرینکننده است. او در سال 1998 تمرین را آغاز کرد و به یک اردوگاه کار اجباری برده شد. پس از اینکه به خانه بازگشت، مایل نبود فا را مطالعه کند یا افکار درست بفرستد. الکل مینوشید و تبدیل به یک فرد عادی شده بود. بسیار نگران بودم، بنابراین او را تحت فشار قرار دادم تا فا را مطالعه کند و افکار درست بفرستد و حتی به دیده تحقیر به او مینگریستم.
آنگاه، مقالهای در وبسایت مینگهویی خواندم، درباره اینکه چگونه تمرینکنندهای از اختلالات روانیِ شکنجه در زندان رنج میبرد. هنگامیکه به خانه بازگشت، همسرش برای او افکار درست فرستاد و سرانجام بهبود یافت. پس از مطالعه آن مقاله، تصمیم گرفتم برای همسرم افکار درست بفرستم تا کنترل نیروهای کهن بر او را ازبین ببرم.
پس از مدتی فرستادن افکار درست، همسرم بهطور ناگهانی فکری بهنظرش رسید: «نگاه بهدرون.» او میدانست وقتی با مشکلی مواجه میشد به ندرت بهدرون نگاه میکرد، اما تغییر کرد و بهدرون نگاه کرد. این تجربه به من اجازه داد که واقعاً قدرت افکار درست را احساس کنم.
تمرینکنندگان بسیاری شکایت کیفری خود را علیه جیانگ زمین رئیس سابق رژیم کمونیست چین مطرح کردهاند. پس از اینکه شکایتی به دادستانی عالی خلق فرستادم، از سوی مأموران پلیس با من تماس گرفتند تا کاری را که انجام داده بودم تأیید شود. از این فرصت استفاده کردم تا حقایق فالون دافا را برای آنها روشن کنم. اگر حاضر به گوش دادن نبودند، به آنها اجازه میدادم که بدانند قانون را نقض کردهاند و موارد قانونی را که در مینگهویی پیدا کرده بودم، برای آنها نقل قول میکردم.
بیش از یک صد تمرینکننده محلی مورد آزار و اذیت قرار گرفتند و سال گذشته قبل از نوزدهمین کنگره خلق، برخی بازداشت شدند. ما به اداره پلیس محلیمان رفتیم تا افکار درست بفرستیم، عوامل اهریمنی را در سایر بُعدها نابود کنیم. این وضعیت بهبود یافت.
نگاه بهدرون بدون قید و شرط
استاد بیان کردند:
«تزکیه درباره تزکیۀ قلب شخص و تزکیۀ خود فرد است. فقط وقتی قادر باشید در بحبوحۀ مشکلات، تضادها، سختیها و مورد بیانصافی قرار گرفتن، هنوز خودتان را مورد بررسی قرار دهید و به درون نگاه کنید، این تزکیۀ واقعی است. و فقط آنگاه است که میتوانید بهطور پیوسته رشد کنید، مسیر تزکیه را بهطور مستقیم بپیمایید و بهسوی کمال پیش بروید!» («پیام تبریک به کنفرانس فای تایوان»)
وقتی برای قصورهایم به درون نگاه کردم، دریافتم که گفتارم را بهخوبی تزکیه نکردهام. من خیلی صحبت میکنم و گاهی اوقات درباره قصورهای سایر افراد نیز صحبت میکنم، پشت سرشان به آنها توهین میکنم.
هنگامیکه در شانه یا پشتم دردی داشتم، تصور میکردم که آن به دلیل نشستن طولانی مدت در مقابل کامپیوتر است. هرگز به ذهنم خطور نکرده بود که به این موضوع از منظر یک تزکیهکننده نگاه کنم. وقتی اختلافی با مردم عادی وجود دارد، عصبانی میشوم و فراموش میکنم که یک تزکیهکننده هستم.
گرچه در محل کار بسیار با دقت و کوشا هستم، اما بهعنوان فردی خوب مانند برخی از تمرینکنندگان دیگر، هنوز اعتمادشان را کسب نکردهام. اکثر همکارانم به شدت تحتتأثیر تلقین حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) هستند، بنابراین بسیار سخت است که با آنها درباره فالون دافا صحبت کنم. حتی هنگامیکه با دوستانم درباره دافا صحبت میکنم، همیشه نگرانم که آنها عکسالعملی منفی نشان دهند. برای غلبه بر این افکار، لازم است در تزکیهام رشد کنم.