(Minghui.org) به عنوان یک هنرمند، میتوانم بگویم افرادی که خودشان را وقف هنر میکنند میتوانند خود درونیشان را هویدا کنند، درنتیجه افکار، هیجانات و احساساتشان در آثارشان دیده میشود؛ از این نظر، میتوان گفت که پس از اینکه چیزی در درونم تغییر کرد آثار هنریام نیز تغییر کردند.
به یاد میآورم از زمانی که کودک بودم، درباره دلیل زندگی و هدف یا معنای آن، افکار و نگرانیهای بسیاری داشتم. این سؤالاتِ مربوط به فلسفه وجود و هستی در دوران نوجوانی و بزرگسالی و بهعنوان یک دانشجوی هنرهای زیبا همچنان در من باقی ماند. شروع به خلق آثار هنری، مجسمهها، اشیاء و نقاشیهایی کردم که محتوای آنها براساس چنین موضوعاتی بود که در ذهن داشتم. گرچه مطالعاتم زیاد بود، اما به دنبال دانش بودم، کتابهایی را مطالعه کرده و خودم را درخصوص این مسائل تحت آموزش قرار داده بودم، هرگز پاسخی برای این نگرانیهای اولیهام پیدا نکردم.
در آن زمان، در آثار هنریام مضمون کاملاً مشهودی حاکی از خلاء و نوعی فلسفه پوچی وجود داشت که با تهرنگ منفی خاص و دیدگاهی پیشگویانه مربوط به پایان زندگی همراه بود. آثارم مربوط به اشیائی مانند «عروسکها» بودند که برخی از آنها تغییر شکل داده یا سوخته بودند، همچنین بیانگر نتایج آزمایشهای علمی شکستخورده، همانندسازی، شهرهای ویرانشده در آینده و غیره بودند.
در آن زمان نقاشی رشتهای نبود که با آن احساس راحتی داشته باشم، اما با نقاشیهای تکرنگ (بی رنگ)، اشیاء دارای سیم و مونتاژهایی با چیزهای مختلفی که در خیابان یافت میشوند یا مجسمههای جوش داده شده با آهن احساس رضایت میکردم. این یک نوعی زیباشناختی سرد، خشن، تا حدودی حاکی از درد و رنج بود.
سال دقیقش را خوب به یاد نمیآورم، اما فکر میکنم سال ۲۰۰۷ بود که دوستی بروشور فالون دافا را به من داد. ابتدا اهمیت زیادی به آن ندادم بعد از مدتی، وبسایت را مرور کردم و متوجه شدم که یک مکان تمرین گروهی رایگان در نزدیکی خانهام وجود دارد و رفتم و در تمرین گروهی آنها شرکت کردم. طولی نکشید که شروع به خواندن کتاب فالون گونگ و سپس جوآن فالون کردم.
از آن این زمان چیزی در درونم شروع به تغییر کرد. برخی اوقات فکر میکنم که هیچ کلمهای قادر نیست شرح دهد که فالون دافا چقدر عظیم است یا در تمام بُعدها چه تجلیهایی دارد. اما میتوانم بگویم که دافا ذهنم را متحول کرده است، شیوه نگاهم به زندگی تغییر کرد و تقریباً بدون اینکه متوجه آن شوم، پاسخ پرسشهایی را پیدا کردم که همیشه از خودم میپرسیدم و تاکنون جوابی برای آنها پیدا نکرده بودم. البته این تغییرات رابطهام با هنر را نیز متحول کرد، زاویه نگاهم به هنر، شیوهای که آن را درک میکردم و همچنین تولیدات هنریام متفاوت از قبل شدند.
بنابراین، کمکم، محتویات آثار هنریام درحال تغییر بود، بخش معنوی خاصی از موجودیت درونی ما را منتقل میکرد و آن دیدگاه مربوط به پایان جهان، انحطاط و رنج ناشی از آن را پشت سر رها کرده بودم. بنابراین، رنگ به نقاشی و به آثار هنریام وارد شد، محتوای آنها به چیزی پاکتر و درستتر تغییر یافت.
واضح است که تغییر ایجادشده ناشی از تغییر در درون خودم بود، ازآنجاکه در مسیر تزکیه در فالون دافا گام برمیداشتم، آثارم آکنده از رنگهایی شدند که قبلاً به خود ندیده بودند، بُعد و گسترهای که قبلاً هرگز آن را کاوش نکرده بودم. با گذشت زمان متوجه شدم که از طریق آثارم میتوانم پیامی مثبت را به دیگران انتقال دهم و از طریق نقاشیها و طرحهایم با رویکردی بسیار تمثیلی و واقعگرایانه، چشماندازهای خاصی از تمرینکنندگان فالون دافا را توصیف کنم. بهعنوان مثال، بهتصویر کشیدن تعطیلات آخر هفته در مرکز شهر که تمرینکنندگان با افراد درباره فالون دافا صحبت میکنند، نشان دادن حرکات تمرین یا شرکت در جشن روز جهانی فالون دافا.
علاوهبراین، برخی از آثارم، موضوع آزار و اذیت این روش در چین را برجسته میکنند، درحالیکه برخی دیگر از آنها نشاندهنده سرشت الهی دافا هستند.
لازم به ذکر است که تقریباً مدت ده سال است تمرینکننده هستم و احساس میکنم که بهعنوان یک هنرمند باید چیزی خوب و درست را به مخاطبان منتقل کنم. وقتی گذشته را مرور میکنم، میبینم که تغییر در آثار هنریام بسیار عالی است. میدانم که کیفیت یا نتیجه این آثار همیشه، هر چند آسان نیست، به تزکیۀ خود، تلاش هر روزه برای حرکت به جلو و پیشرفت بستگی دارد. آموزههای فالون دافا بدون شک بر من تأثیر گذاشتهاند و بنابراین در آنچه انجام میدهم، متجلی میشوند.
لطفاً برخی از نقاشیهایم را که ارائه شدند تماشا کنید.
«جمعه آفتابی»، اکریلیک روی بوم
«گذر از منتهیالیه کیهانی»، اکریلیک روی بوم، در۹۲ در ۶۵ سانتیمتر.
«ادای احترام شرقی»، اکریلیک روی بوم، ۵۰ در ۶۰ سانتیمتر.
«زندانیشده بهخاطر ایمان»، اکریلیک روی صفحه گچی، ۱۲۷ × ۱۰۷ سانتیمتر.
(ارائهشده برای «جشن روز جهانی فالون دافا» در سال ۲۰۱۸ به وبسایت مینگهویی)