(Minghui.org) شهوت و امیال آزمون بزرگی برای یک تزکیهکننده است. شخص برای عبور از این آزمون، باید درباره فا روشن و با خودش سختگیر باشد، ارادهاش را تقویت کند و بدون سست شدن تکتک افکارش را تحت کنترل داشته باشد. با توجه به اینکه برخی از تمرینکنندگان در این زمینه سردرگم و برای مدتی طولانی درگیر رنج و محنتهایی هستند، مایلم درکهایم را بهاشتراک بگذارم، به این امید که کمکی برای این تمرینکنندگان باشد. لطفاً به هر مطلبی که نادرست بهنظر میرسد، اشاره کنید.
1. ازدواجم در گذشته
من در 28 سالگی ازدواج کردم. همسر سابقم خيلی بداخلاق، بسیار غیرمنطقی و فوقالعاده عاشق پول بود. اغلب با یکدیگر دعوا میکردیم. یک بار، در طول تعطیلات سال نوی چینی نه تنها حاضر نشد همراه من به دیدار پدر و مادرم بیاید، بلکه مانع رفتن من نیز شد. مجبور شدم بعد از تعطیلات و بدون اطلاع او به دیدار والدینم بروم. بعد از اینکه متوجه این موضوع شد، عکس عروسیمان را که قاب گرفته بودیم، شکست و لباسهایم را پاره کرد. اتفاقات بیشازحد زیادی مانند این در طول زندگی مشترکمان رخ دادند. بهخاطر او، خیلی از درد قفسۀ سینه رنج میبردم و بهخاطر بداقبالی در ازدواجم بسیار ناراحت بودم.
بعد از اینکه تمرین دافا را آغاز کردم، وضعیت خیلی بهتر شد و بهاندازه قبل عصبانی نمیشدم. از زمان شروع آزار و شکنجه، بازداشت شده و کارم را از دست داده بودم. او همه پولم را گرفت، به شهر دیگری نقلمکان و من و پسرم را تنها رها کرد، درحالی که در خانه پدر و مادرم زندگی بسیار دشواری را میگذراندیم. از خویشاوندان شنیدم که برای مدتی با یک سرآشپز زندگی کرد و سپس از او جدا شد. سه سال بعد برگشت، خانه را فروخت و درخواست طلاق کرد. درخواستش را رد کردم، بنابراین پرسنل دادگاه را به خانه آورد، یک جلسه دادرسی در منزل برگزار کرد و از من طلاق گرفت.
در حال حاضر که درباره آن صحبت میکنم، هیچ احساسی ندارم، اما در آن زمان درد و رنج بسیار زیادی را تحمل کردم. از طريق تمرین استوار در دافا، توانستم بر آن مشکلات غلبه و از آنها عبور کنم. این ارزشمندترین است. حالا روش متعارف فکر کردنم تغییر کرده و بیشتر درک میکنم که اصول دنیای بشری مخالف اصول کیهانی است. از روابط تقدیری بد رها شدم، کارمایم را بازپرداخت کردم و شینشینگم را رشد دادم. این واقعاً چیز خوبی است.
2. جدا کردن خود از وابستگی به شهوت و امیال
از طریق مطالعه فا، به این درک رسیدهام که هستی واقعی شخص روحی اصلی است که به شهوت و امیال وابستگی ندارد. شهوت و امیال با هدف حفظ بقای بشر، در بدن انسان شکل میگیرد. بدن یک تزکیهکننده میتواند به تعادل میان یین و یانگ دست یابد، بنابراین از لحاظ تئوری یک تزکیهکننده نباید بهاندازه مردم عادی شهوت و امیال داشته باشد. علاوه بر این، با تمرین مداوم، بدن فرد بهتدریج تبدیل به مادهای با انرژی بالا و در نهایت تبدیل به موجودی الهی خواهد شد. یک موجود الهی هیچ وابستگیای به امیال و شهوت ندارد، زیرا او امیال را بسیار کثیف درنظر میگیرد، درست همانطور که استاد در فا بیان کردند:
«وقتی موجودات از سطوح بالا نگاه میکنند، میگویند که مردم واقعاً درحال بازی کردن در گِل و لجن هستند، اما فکر نمیکنند که آن کثیف است و آنها روی زمین در گل و لجن بازی میکنند.» («سخنرانی ششم» در جوآن فالون) این چیزی است که موجودات الهی درباره آنها احساس و درک میکنند. فقط انسانها آنها را جالب و سرگرمکننده میدانند و در جستجوی آنها هستند. ما باید شیوه تفکر متعارف خود را تغییر دهیم، این وابستگی را ازبین ببریم و به آن اجازه ندهیم تا در زندگی روزانهمان تفکر، گفتار و رفتارمان را کنترل کند.
وابستگی به شهوت و امیال نیز یک ماده و موجودی است که باید بهطور مرتب تغذیه شود، وگرنه در نهایت ضعیف میشود و میمیرد. آن چطور دوباره انرژی میگیرد؟ آن شخص را کنترل میکند تا کتابها و مجلات را دوباره جمعآوری و تصور کند و آنها را بخواند، تلویزیون تماشا کند، به آهنگها گوش کند و سایر کارها. آن میتواند انرژی خود را از گفتار، اعمال، یا حتی افکار بگیرد و تغذیه شود. آن احساسات بشری را کنترل میکند و لذتهای کاذبی را ایجاد میکند تا انسان از توهمات یا خوشیهای جسمانی و ارضای روانی لذت ببرد. انسانها بهدلیل کنترل شدن از سوی آن، مقادیر زیادی کارما ایجاد میکنند، زندگی پس از زندگی بدهیها را به یکدیگر پرداخت و در درد و رنجی بیپایان زندگی میکنند. دلیل اینکه متحمل چنین رنج و محنت عظیمی شدم، این بود که قبل از شروع تمرین تزکیه، مقدار بسیار زیادی کارما در این زمینه ایجاد کرده بودم. بنابراین باید روشن باشیم که درد و رنج در دنیای بشری خوب و لذت بردن بد است. مخصوصاً برای تمرینکنندگانی که انرژی قویای دارند، اینگونه است. اگر حفاظ خود را پایین بیاوریم، به آن انرژی میدهیم و آن بهنوبه خود به ما آسیب خواهد رساند. شیاطینی نیز وجود دارند که آن را کنترل و تقویت میکنند. بنابراین باید خودمان را بهخوبی کنترل و قلبمان را پاک کنیم و امیالمان را فروبنشانیم. شخص فقط از طریق تزکیه استوار و درازمدت میتواند وابستگی به شهوت و امیال را بهطور کامل ازبین ببرد و مطابق با استانداردهای دافا عمل کند.
3. درک شخصیام از الزامات دافا برای یک تمرینکننده
استاد به ما آموختند:
«ما گفتهایم که نباید بهخاطر این موضوع در خانوادهتان باعث ناهماهنگی شوید. به همین جهت، در مرحله حاضر، باید به آن کمتر اهمیت بدهید. این خوب است که یک زندگی مشترک معمولی و هماهنگ داشته باشید. درآینده وقتی به سطح بخصوصی رسیدید وضعیت دیگری در آن سطح خواهد بود. درحال حاضر، باید بدین صورت باشد و اگر خواست ما را انجام دهید خوب خواهد بود. البته، نباید آنچه را که در جامعه رخ میدهد دنبال کنید. چگونه آن میتواند مجاز باشد؟» («سخنرانی ششم» در جوآن فالون)
پس فا در سطوح بالاتر چه چیزی را آموزش میدهد؟
«در آینده وقتی در تزکیه به سطوح بالایی برسید، بدون اینکه به شما بگویم، خودتان میدانید چه کار کنید. در آن هنگام وضعیت تزکیه متفاوتی خواهید داشت و هنوز هم میتوانید یک زندگی هماهنگ را حفظ کنید.» («سخنرانی ششم» در جوآن فالون)
با مقایسه این دو پاراگراف، میتوانیم ببینیم که در پاراگراف دوم پس از کلمه «هماهنگی» کلمه «زندگی مشترک یا همان ازدواج» آورده نشده است. به درک من وقتی به سطوح بالاتر رسیده باشیم، میتوانیم بدون رابطه جنسی، زندگی هماهنگی داشته باشیم و در سطوح بالاتر باید امیال را کاملاً قطع کنیم.
چرا بعضی از تمرینکنندگان با وجودی که به درکی درباره آن رسیدهاند، نمیتوانند این کار را انجام دهند؟ زیرا آنها در انجام یک کار ناتوان بودهاند.
«چند روز پیش گفتم که "نور بودا همه جا میدرخشد، پسندیدگی و درستی همه چیز را هماهنگ میکند". به این معنی است که انرژی ساطع شده از بدن ما میتواند تمام حالتهای اشتباه را اصلاح کند. بنابراین تحت تأثیر این میدان انرژی، وقتی شما به این مسائل فکر نمیکنید، بدون قصد همسرتان را تحت تأثیر قرار میدهید. وقتی شما به آن فکر نکنید، و چنان افکاری نداشته باشید، همسرتان هم به آنها فکر نخواهد کرد.» («سخنرانی ششم» در جوآن فالون)
این به این دلیل است که آنها تکتک افکار خود را بهخوبی کنترل نکردند. درعوض افکار مربوط به شهوت و امیال را رشد دادند و در این زمینه، واقعاً تزکیه نکردند. دیگر در این باره صحبت نمیکنم، زیرا سایر تمرینکنندگان از قبل مطالب زیادی در این خصوص بهاشتراک گذاشتهاند. دلیل دیگر این است که بسیاری از عقاید و تصورات بشری تغییر نکردهاند و بسیاری از نگرانیها رها نشدهاند.
4. اصلاح عقاید و تصورات بشری نادرست
ازآنجا که در میان مردم عادی تزکیه میکنیم، شخص یقیناً همسری دارد و این با مسئلۀ محیط تزکیه درارتباط است. برخی از تمرینکنندگان در این زمینه بهخوبی عمل نکردهاند و متحمل رنج و محنتهایی شدهاند و برای زمانی طولانی در وضعیت دشواری بودهاند. اغلب میشنوم که همتمرینکنندگان میگویند: «اگر امیال خود را قطع کنم، شوهرم به من سخت خواهد گرفت.» «همسرم آن را درک نخواهد کرد. این تضعیف دافا است.» یا «شوهرم برای مدتی طولانی در خارج از شهر کار کرده است تا خانواده را تأمین کند. در دیدارهایمان اگر نیازی داشته باشد، بهعنوان همسرش باید به وظایفم عمل کنم.» «زندگی کوتاه است. همسرم تزکیه را تمرین نمیکند، و این یکی از لذتهای محدودِ حال حاضرش است. او بهخاطر آزار و شکنجه با ترس زندگی کرده است؛ حالا هم میخواهم امیالم را قطع کنم. بیچاره او.» اینها همگی افکار بشری هستند. این تمرینکنندگان حد و مرزهایی برای خود تعیین میکنند. این مانند کندن یک گودال، پریدن درست به داخل آن و سپس قادر نبودن به خروج از آن برای چند سال یا حتی چند دهه است، چه رسد به اینکه به سطوح بالاتر برویم و امیال را ازبین ببریم. دلیلش این است که آنها به درک کاملی از فا دست نیافتهاند و عقاید و تصوراتشان را تغییر ندادهاند.
تمرین تزکیه اصلاح عقاید و تصورات بشری است. هر چیزی این واقعیت را دنبال میکند: «تزکیه به تلاش خود شخص بستگی دارد، درحالی که گونگ به استاد شخص مربوط است.» («سخنرانی اول» در جوآن فالون) بهمحض اینکه افکارتان درست باشد، میتوانید آزمون را بگذرانید. در غیر این صورت، این افکار بشری مانع میشوند که استاد به ما کمک کنند.
افکار ما نسبت به همسرمان باید اینگونه باشد: «تو باید کمکم کنی تا تزکیه را تمرین کنم، و این فکر اصلی و اولیه تو قبل از آمدن به جهان بشری بود. تو باید شهوت و امیالتان را فروبنشانی و با من مداخله نکنی.» وقتی خودمان را پاکسازی میکنیم، باید با روح ازلی او صحبت کنیم و وقتی برای ازبین بردن شهوت و امیال او افکار درست میفرستیم، از استاد بخواهیم به ما قدرت ببخشند و همه چیز تغییر خواهد کرد. همچنین باید فکر کنیم: «پس از قطع امیالم، زندگیمان هماهنگتر خواهد بود، و همسرم در انجام سه کار حتی بیشتر از من حمایت خواهد کرد.» این قدرت عظیم دافا و چیزی طبیعی در تمرین تزکیه است.
بله، استاد میتوانند ماده شهوت و امیال را از ما و همسرمان بردارند، اما آن تمرین تزکیه نیست. بنابراین باید بهطور استوار تزکیه واقعی را تمرین کنیم. یک تمرینکننده در متن کلاسیک چینیِ «سفر به غرب» خواند که یک شیطان خانمی را تسخیر کرد و میخواست مجبورش کند با او ازدواج کند. موجودی الهی تکه گنجی به این خانم داد و اهریمن جرأت نکرد به او نزدیک شود. سپس این تمرینکننده از استاد خواست چنین گنجی به او بدهند و بنابراین امیال خود را با موفقیت ازبین برد و قطع کرد. در واقع، بسیاری از تمرینکنندگان در این زمنیه بهخوبی عمل کردهاند.
برای تمرینکنندگانی که مجرد هستند نیز استانداردهای بسیار سختی درخصوص ازبین بردن شهوت و امیال وجود دارد.
5. تجربهام درخصوص ازبین بردن شهوت و امیال در دوران مجردی
سابقاً وابستگی شدیدی به شهوت و امیال داشتم و متعاقباً خیلی بیمار بودم. وقتی 33 ساله بودم، همسرم مرا ترک کرد. گهگاهی واکنشهای جسمی از خود نشان میدادم، اما میدانستم دلیلش این است که شهوت و امیال میخواهند انرژی دوبارهای بگیرند. بنابراین ارادهام را برای تمرین تزکیه و حفظ شینشینگم تقویت میکردم. این شهوت و امیال، ضعیف و بهتدریج ناپدید شدند. از زمانی که شهوت و امیالم را قطع کردهام، 13 سال میگذرد؛ این واقعاً باورکردنی نیست. قادر بودن به قطع شهوت و امیال، تجلی فای بیکران بودا است.
تمرینکنندگان برای انجام کارها از اصول آسمانی پیروی میکنند. آسمانی که مردم عادی به آن اشاره میکنند، مسئول امور در دنیای بشری است. ما میدانیم که بهشت کهن بخشی از نیروهای کهن است، اما نابود شده است. حالا استاد آن نقش را ایفاء میکنند. موجودات الهی خاصی بر ازدواج نظارت دارند.قبل از تمرین تزکیه، خوب عمل نکرده بودم. حالا از آنجا که تمرین تزکیه را آغاز کردهام، الزامات دافا را بهسختی دنبال و بهخوبی عمل میکنم و الگوی خوبی را برای مردم در آینده باقی خواهم گذاشت.
دیدهام که تمرینکنندگانی که در این زمینه خوب عمل نکردهاند، بهطور جدی تحت آزار و اذیت قرار گرفتهاند: برخی بیمار شدند، بعضی زندانی شدند و برخی دیگر درگذشتند. جدیت تمرین تزکیه را عمیقاً احساس میکنم که اجازه نمیدهد سست شویم. تمرین تزکیه بر بدن، گفتار و ذهن تأکید دارد. چالش بزرگ برای آنهایی که مجرد هستند، ذهنشان است. بهخاطر دارم که در سالهای اولیه به خاطر ازدواج ناموفقم در آرزوی یک زندگی هماهنگ بودم و اغلب یکی از همکارانم که بسیار مهربان و درستکار بود را بهیاد میآوردم. او گاهی در رؤیاهایم ظاهر میشد. بعداً به این درک در فا رسیدم که سرنوشت شخص براساس تخیلات او نظموترتیب داده نمیشود. یک تزکیهکننده باید ناراحت و در توهم بودن را کنار بگذارد. حالا میدانم تمرینکنندهای که از افکار بشری استفاده میکند، به خود و سایرین آسیب میرساند. همانطور که در فا گفته شده است: «راهبان در گذشته این مسائل را بسیار جدی میگرفتند، زیرا آنها میدانستند که با یک حرکت فکر کارما ایجاد میکردند.» («سخنرانی هشتم» در جوآن فالون)
در تمرین تزکیه هیچ راه میانبری وجود ندارد. در طول سالها، از میان انواعواقسام آزمونها گذشتهام. وقتی افکار بشریام ظاهر میشدند، همسر سابقم به رؤیاهایم میآمد؛ سایرین سعی میکردند زنانی را به من معرفی کنند؛ زنانی به من نزدیک میشدند یا آزمونهایی در ارتباط با همتمرینکنندگان خانم داشتم. اینها همگی بهخاطر افکار ناپاکم و سستیام در تمرین تزکیه اتفاق میافتادند. بهمحض اینکه مطالعه فای خود را تقویت کردم و با خودم سختگیر شدم، این آزمونها را با موفقیت گذراندم.
«در سراسر تاریخ، یا از نقطه نظر بُعدهای بالاتر، موضوع تمایل و شهوت انسان در تعیین اینکه آیا شخص میتواند تزکیه کند یا نه بسیار بحرانی بوده است. درنتیجه ما واقعاً باید با این مسائل با بیاعتنایی برخورد کنیم.» («سخنرانی ششم» در جوآن فالون) امیدوارم همتمرینکنندگان بتوانند در این دوره پایانی اصلاح فا وابستگی به شهوت و امیال را از بین ببرند، ارتقاء یابند و مانند بدنی واحد رشد کنند.
مطالب بالا درکهای شخصی من هستند. لطفاً به هرچیزی که نادرست بهنظر میرسد، اشاره کنید.