(Minghui.org) یافتن کلماتی که بتوانند اهمیت فالون دافا در زندگیام را بیان کنند، دشوار است. در حالی که طی 17 سال تزکیهام در دافا، جوآن فالون و سایر نوشتههای استاد لی هنگجی را بارها مطالعه کردهام، بهیاد میآورم که بینشهای تکاندهنده زیادی را در ذهن و بدنم تجربه کردم. آنها لحظاتی از روشنبینی درباره چگونگی همکاری آسمان و زمین بودند، متفاوت از چیزی که در مدرسه آموخته بودم. آنها بهطور شگفتانگیزی بر این مسئله تأکید داشتند که چگونه تعداد بسیار کمی از مردم در حوزه علوم یا فلسفه میتوانند این نظریهها را درک یا حقایق را قبول کنند، بدون اینکه درباه آنها پرسشی کنند.
ورود فالون دافا به زندگیام
در سال 2001 با فالون دافا آشنا شدم. شوهرم فلایری را دریافت کرد که در صفحه اول آن نوشته شده بود فالون گونگ- حقیقت، نیکخواهی و بردباری. اطلاعات مکان تمرین و اینکه هر کسی میتواند برای یادگیری به محل تمرین برود و هزینهای برای آموزش آن دریافت نمیشود، در آن ارائه شده بود.
آن در دورهای اتفاق افتاد که در جستجوی چیزی معنوی بودم و یکی از دوستانمان بهتازگی براثر سرطان درگذشته بود. من و شوهرم در آخرین روزهای زندگیاش در کنار او بودیم. آن دوره بهطور خاصی پرتنش بود و منجر به بیداری معنویام شد. در واقع برای چند دهه تایچی را تمرین کرده بودم، اما هرگز به پاسخ قانعکنندهای درباره رمزآلود بودن زندگی دست نیافته بودم و اینکه، پس از مرگ چه چیزی رخ میدهد و انرژیای که در ساعتهای پایانی مرگ او در کنار تختش احساس کرده بودم، چه بود.
بعد از داشتن برخی تجربیات رمزآلود، این فلایر را دریافت کردم.
دیدارم با تمرینکنندگان فالون دافا را بهوضوح بهیاد دارم. یک روز گرم تابستانی بود که به محل تمرین در پارک رفتم. خانم چینی مهربانی که همراه سایر تمرینکنندگانِ چینی تمرین میکرد، از من استقبال کرد. او پنج تمرین فالون دافا را به من آموزش داد. یادگیری آنها آسان بود، چراکه حرکات ملایم و هماهنگ بودند- چهار تمرین ایستاده و یک تمرین مدیتیشن در وضعیت لوتوس.
هنگام انجام تمرینات، اولین تجربه قابلتوجهم را داشتم. در طول تمرین دوم، تمرین وضعیت ایستاده فالون، احساس کردم جریانی از رانهایم پایین میرود، همانند اینکه دوش آب گرم میگیرم. در گذشته فقط یک بار این احساس را تجربه کرده بودم: در طول درمان طب سوزنی برای سردردهای مزمن و میگرنم. بعداً متوجه شدم که اولین تمرین، بودا هزاران دست را بهنمایش میگذارد، تمام کانالهای انرژی را باز میکند و انرژی جریان مییابد. طی انجام این تمرین، شخص جریان گرمی را در بدنش تجربه خواهد کرد.
پس از انجام تمرینات کنارهم نشستیم و آن خانم چینی گفت که فالون دافا بیش از صرفاً چند تمرین دلپذیر است. مهمتر از همه درک سه اصل مهم فالون دافا، حقیقت، نیکخواهی و بردباری است. سپس بهطور سادهای شرح داد که چطور بدن و ذهن با یکدیگر در ارتباطند و اینکه وقتی شخص معانی عمیقتر این سه اصل را درک میکند، تغییرات بدنی مثبت بیشتری را تجربه میکند.
او درباره شخصی گفت که پس از مدتی طولانی بهطور اتفاقی او را دیده بود. او میخواست تمرین پنجم مدیتیشن را به آن فرد بیاموزد و درعین حال تمایل داشت توانایی نشستنش در وضعیت لوتوس را به او نشان دهد، ولی بسیار زودتر از معمول درد به سراغش آمد. او بعداً متوجه شد که براساس منیتش عمل کرده است- او میخواست درباه اینکه چقدر طولانی میتواند در وضعیت لوتوس کامل بنشیند، خودنمایی کند.
فلسفه را مطالعه کرده بودم. بنابراین با رابطه متقابل بدن و ذهن آشنا بودم، اما درک حقایق عمیق و ویژگیهای خارقالعاده ذاتیِ دافا و این سه اصل و اینکه آن چرا همزمان با زندگی انسان روی زمین اتفاق افتاده، چند سال طول کشید.
دافا از بُعدهای مربوط به خرد و دانش معنوی پرده برداشت؛ خرد و دانشی که در کتابها یافت نمیشوند. بارها و بارها متوجه شدم که دانش اصلی فالون دافا فرد را ملزم میکند انواع مختلف انگیزههای ناشی از منیت و خودخواهی را شناسایی کند و سپس از آنها رهایی یابد. در نهایت، شخص در هماهنگی با حقیقت، نیکخواهی و بردباری خواهد بود. این حالتی شگفتانگیز و خوب از صلح و آرامش است.
دستیابی به چنین حالتی آسان نیست و بهطور خاصی دشوار است، زیرا هر چیزی در پیرامونمان با چیزهای متضادش کنترل میشود.
نخستین معجزه: ناپدید شدن سردردهای مزمن
گزارشهای تبادل تجربه بیشماری در وبسایت مینگهویی وجود دارند که درباره بهبودی بیماریها صحبت میکنند. حتی افرادی که به سرطان مهلک مبتلا بودند، پس از تمرین فالون دافا بهبود یافتند.
همچنین پاکسازی بدنم از سوی استاد را تجربه کردم و به «بدنی رها از بیماری» دست یافتم. یک روز صبح بیدار شدم و سردرد مزمنم ازبین رفته بود- در صبح، شب و کل روز در هفتههای بعد دیگر سردرد نداشتم. احساس میکردم دوباره متولد شدهام.
از دوران کودکی از سردرد و میگرن رنج میبردم و وقتی بزرگ شدم، این مشکلات هر روز مرا اذیت میکردند. برای تحملشان هر روز قرصهای مسکن مصرف میکردم. سپس از یک روز به بعد، این سردردها از بین رفتند، گویا نابود شده بودند. فقط افرادی که از میگرن رنج میبرند، میتوانند اهمیت این جریان را تصور کنند. حدود شش هفته بعد، سردردهایم عود کردند. آنها برای چند ساعت یا یک تا دو روز مرا اذیت میکردند و بعد دوباره ازبین میرفتند. در حال حاضر، بهندرت سردرد دارم.
از سال 2001 که تمرین فالون دافا را شروع کردم، دیگر نیازی به قرصهای مسکن ندارم.
چگونه چنین پیشرفت خوبی در سلامتی میتواند رخ دهد؟ درباره تمرین تزکیه چه چیزی آنقدر خاص است که میتواند بیماریهای مزمن را درمان کند؟
استاد بیان کردند:
«اینجا درباره شفا دادن صحبت نمیکنم. ما بیماریها را شفا نمیدهیم. اما اگر بخواهید تزکیه واقعی را انجام دهید و با بدن بیمار اینجا آمدهاید، هنوز نمیتوانید تزکیه کنید. پس باید بدنتان را پاک کنم. فقط بدن افرادی را پاک خواهم کرد که اینجا آمدهاند تا بهطور واقعی تمرین را یاد بگیرند، بهطور واقعی فا را یاد بگیرند.» (جوآن فالون)
معجزه دوم: ترک سیگار
یکی از تجربههای شگفتانگیزم ترک سیگار در ابتدای تزکیهام است.
در 16 سالگی سیگار کشیدن را شروع کردم و پس از مدت کوتاهی به آن معتاد شدم. مادرم و بسیاری از دوستانم سیگار میکشیدند. بهخاطر برونشیت مزمنم، سعی کردم سیگار را ترک کنم، اما نتوانستم. حتی وقتی باردار بودم، اراده ترک سیگار را نداشتم.
وقتی اولین بار جوآن فالون را میخواندم، فای استاد درباره سیگار کشیدن را دیدم. استاد بیان کردند:
«سیگار کشیدن هیچ فایدهای برای بدن بشری ندارد. اگر شخص برای مدتی طولانی سیگار بکشد، یک پزشک در زمان کالبدشکافی، نای و ششهای او را کاملاً سیاه خواهد یافت.» (جوآن فالون)
«آیا ما تمرینکنندگان نمیخواهیم بدنهایمان را تصفیه و پالایش کنیم؟ باید بهطور پیوسته بدنهایمان را تصفیه و بهطور پیوسته بهسوی سطوح بالاتر پیشرفت کنیم. اما شما هنوز آن را در جسم خود وارد میکنید، پس آیا برخلاف راه ما عمل نمیکنید؟ بهعلاوه این نیز تمنای نیرومند دیگری است. بعضی اشخاص میدانند که سیگار کشیدن خوب نیست، اما فقط نمیتوانند آن را ترک کنند. حقیقت امر این است که آنها افکاری صحیح که راهنمایشان باشند ندارند و برای آنها آسان نیست که بدان صورت از سیگار کشیدن دست بکشند. بهعنوان یک تزکیهکننده، چرا آن را بهعنوان یک وابستگی که باید رها شود درنظر نمیگیرید و ببینید آیا میتوانید آن را ترک کنید. اگر واقعاً بخواهید تزکیه کنید، شدیداً توصیه میکنم که از همین امروز سیگار کشیدن را ترک کنید و تضمین میکنم که بتوانید این کار را انجام دهید. در میدان این کلاس، هیچ کسی فکری برای سیگار کشیدن ندارد. اگر بخواهید آن را ترک کنید، تضمین میکنم که بتوانید آن را انجام دهید و اگر دوباره سیگار بکشید، مزه درستی نخواهد داشت. اگر این سخنرانی را در کتاب بخوانید، همین اثر را خواهد داشت. البته اگر به تزکیه کردن علاقهای ندارید، خوب است و شما را متوقف نمیکنیم، اما اگر میخواهید یک تزکیهکننده باشید فکر میکنم بهتر است آن را ترک کنید.» (جوآن فالون)
پس از خواندن این فای استاد متوجه شدم سیگار کشیدن یک وابستگی است که باید آن را ترک کنم و واقعاً بهمحض اینکه درباره رها کردن این وابستگی جدی شدم، به من کمک شد. هیچ گونه علائم ترک سیگار یا بیقراری وجود نداشت. توانستم بدون هیچ گونه عوارض جانبی سیگار را ترک کنم.
بسیاری از تمرینکنندگان تجربیات مشابهی را بهاشتراک میگذارند- این نه تنها درخصوص نیکوتین، بلکه درباره افرادی که معتاد به الکل یا انواع مواد مخدر هستند نیز اتفاق میافتد.
قدرت جادویی جوآن فالون
احتمالاً افرادی هستند که با کلمات «مطالعه فا» یا «ما برای مطالعه فا با یکدیگر دیدار میکنیم» مواجه میشوند. این مطالعه مکرر جوآن فالون و سایر متون فالون دافا را نشان میدهد. یک تمرینکننده پس از خواندن دوباره کتابهای دافا و سایر مطالب، میتواند درکهای بیشتری از معانی عمیقتر موجود در جوآن فالون کسب کند.
استاد بیان کردند:
«برای اینکه بهطور واقعی یک سیستم تزکیه را آموزش دهید، باید فا یا دائو را آموزش دهید. در طول این ده سخنرانی، حقایق بالاتر را به تشریح بیان کرده و چیزی را از قلم نمیاندازم، سپس قادر خواهید بود تزکیه کنید. اگر آن کار را انجام ندهم، به هیچ وجه نمیتوانید تزکیه کنید. چیزهایی که دیگران درحال آموزش آن هستند، همگی فقط درباره شفا دادن و تندرستی هستند و اگر بخواهید به سطوح بالاتر تزکیه کنید، به هیچ کجا نخواهید رسید زیرا فای بالاتری ندارید که شما را راهنمایی کند.» (جوآن فالون)
در زمانهای مختلف مزایای فوری و مثبت مطالعه فا را تجربه کردهام. بهعنوان نمونه، زمانی را بهیاد میآورم که مقابل کامپیوتر نشسته بودم، درحالی که سرم مملو از شکایت و انتقاد از رفتار تمرینکننده دیگری بود. سپس جوآن فالون را برداشتم و حدود نیم ساعت الی 40 دقیقه بدون هیچ فکر دیگری آن را مطالعه کردم. هیچ درک خاصی بهدست نیاوردم، اما وقتی کتاب جوآن فالون را بستم، افکارم صددرصد تغییر کرده بود. میتوانستم بدون عصبانیت درباره آن درگیریها فکر کنم. رنجشم ناپدید شده بود. افق دیدم وسیع شده بود و محیط دشوار آن تمرینکننده و همچنین تلاشهایش برای انجام تمام وظایفش را درک میکردم.
آن تجربهای استثنائی بود، چراکه آن حالت از مطالعه فا برایم خیلی جدید بود. سنگینی در قلبم، بیقراری ناشی از خشم، چرخش افکار تکراری درباره شکایات در ذهنم، و سپس فقط حدود نیم ساعت بعد، چنین تغییر فوقالعادهای اتفاق افتاده بود. این تجربۀ قدرت مثبت و هماهنگسازی جوآن فالون جادویی بود.
فالون دافا اساساً زندگیام را تغییر داد و تغییرات مثبتی را برایم بهارمغان آورد. در این مقاله تبادل تجربه، عمدتاً درباره بعضی وضعیتهایی که در ابتدای مسیر تزکیهام تجربه کردم، صحبت کردم.
میدانم- و هیچ چیزی نمیتواند این درکم را دچار تزلزل کند- که فالون دافا و انتقال معانی عمیق «حقیقت، نیکخواهی و بردباری» هدیه موجودات الهی به انسان است. این درست است که مهمترین چیز برای انسان تصدیق ارزشها و درک این است که باید براساس این اصول، زندگی کنیم. هر فردی در پذیرش یا رد حقیقت مختار است.
تمرینکنندگان در چین تحت آزار و شکنجه قرار میگیرند، زیرا میخواهند این اصول را دنبال کنند. برای آنها هیچ چیز در این جهان برتر از اصول دافا نیست یا ارزش زندگی کردن را ندارد. برای اعتقاد به این حقایق، آنها زندگی خود را فدا میکنند.
در اینجا صمیمانه امیدوارم که همه بتوانند با فالون دافا آشنا شوند و آن را درک کنند.