(Minghui.org) مقاله زیر را دختر یک تمرینکننده فالون دافا در سال 2004 نوشته است. او این مقاله را در بین تعداد زیادی از مردم پخش کرد. مادرش که او نیز فالون دافا را تمرین میکند، سالها پیش که اتاق را تمیز میکرد، بهطور تصادفی آن را یافت.
زندگی قبل از تمرین دافا
من یکی از شهروندان معمولی چین و فردی باوجدان هستم. شرافت، شادی و زندگیام را گرو میگذارم که حرفهایم حقیقت باشند. مایلم با دوستانم که زیر پوشش مهآلود فریب و حقه قرار گرفتهاند، مطالب زیر را بهاشتراک بگذارم. تنها آرزویم این است که به آنها کمک کنم از این وضعیت رهایی یابند.
پدرم از اعضای قدیمی حزب کمونیست و فردی بسیار محترم و درستکار بود. بعد از سالها کار سخت وضعیت سلامتیاش که در دوران جوانی عالی بود، روبهوخامت گذاشت. از بیماری وخیم معده درد میکشید. دهها سال سیگار کشیدن بهشدت به ریهها و نایش آسیب رسانده و لاغر و نحیف شده بود. برای زمانی طولانی، بیشتر از اینکه غذا بخورد، دارو مصرف میکرد، اما بیماریاش درمان نمیشد. او به علم پزشکی باور داشت و تمرینهای معروف بهبود وضعیت سلامتی که تأثیر بسیار کمی داشتند را انجام میداد.
وضعیت سلامتی مادرم نیز خوب نبود. بیماری او بر ایام شاد گذشتهمان سایه افکنده بود. مادر مهربانم به بودیسم امید بسته و در معبدی معروف، بودیستی غیرروحانی شده بود، اما هم پدر و هم مادرم بیمار بودند و وضعیت جسمانی خوبی نداشتند.
قدرت دافا: مزایای سلامتی و زندگی هماهنگ
یکی از دوستان مادرم سابقاً بیماری مهلکی داشت. او انواع و اقسام داروها را مصرف و درمانهای مختلفی را امتحان کرده و درنهایت امیدش را از دست داده بود.
در سال 1996 با فالون دافا آشنا شد و مزایای سلامتی آن را مؤثر یافت. او دافا را به مادرم نیز معرفی کرد. از آن زمان زندگیمان صد درجه تغییر کرده است.
مادم هر روز کتاب جوآن فالون را میخواند. حقیقت، نیکخواهی و بردباری به اصول زندگیاش تبدیل شده بودند. ساعتهای زیادی را صرف انجام تمرینات و مدیتیشن دافا میکرد، اما هنوز میتوانست تمام کارهای خانه را نیز انجام دهد. دنبال کردن این اصول، مادر لجبازم را به زنی ملایم، منطقی و نیکخواه تبدیل کرد.
مادرم تجربه شخصیاش از تزکیه را با ما بهاشتراک گذاشت. اگرچه پدرم تردید داشت و فردی مادیگرا بود، درنهایت برای انجام تمرینات به او پیوست و مجذوب قدرت فالون دافا شد. شاد و شگفتزده بودیم که پدرم اعتیادش به سیگار را رها کرده است. چهرهاش بهتدریج سرخ و سفید شد. والدینم اغلب درکهای خود از فا را با یکدیگر بهاشتراک میگذاشتند و مکرراً به ما میگفتند که دافا چقدر عالی است. بهتدریج در تزکیه خود کوشاتر و کوشاتر نیز میشدند.
با دیدن بهبودی در وضعیت سلامتی آنها حیرتزده و از قدرت دافا شگفتزده بودیم. من نیز جوآن فالون را خواندم، اما با توجه به اینکه با باور به مادهگرایی بزرگ شده بودم، پذیرش وجود موجودات الهی و بوداها برایم سخت بود. شغل سختم نیز دلیل دیگری بود که تمرینکننده دافا نشوم، اما اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری تأثیر عمیقی بر ذهنم گذاشتند.
از سال 1996 که والدینم تزکیه در فالون دافا را شروع کردند، هشت سال میگذرد. باورکردنی نیست که آنها در تمام این سالها به بیمارستان نرفتهاند و هیچ دارویی مصرف نکردهاند. حتی اگرچه در زمان «ازبین بردن کارما» رنج میکشیدند، بر تمام رنج و محنتها غلبه کردند و درعین حال شغل خود و کارهای خانه را نیز انجام میدادند.
تصدیق ارزش فالون دافا
درحالیکه والدینم و سایر تمرینکنندگان، دافا را دهانبهدهان به مردم معرفی میکردند، افراد بیشتر و بیشتری این تمرین تزکیه فوقالعاده را یاد گرفتند. پس از مدتی شنیدم که تعداد تمرینکنندگان فالون دافا بسیار بیشتر از تعداد اعضای حزب کمونیست چین ح.ک.چ شده است.
این جریان موجب اضطراب حاکمان چین شد و به همین دلیل با دروغهای کثیف به فالون دافا افتراء زدند، آن را سرکوب و کردند و مردم را فریب دادند. تبلیغات دروغین و شدیدشان تعداد بسیار زیادی از مردم را سردرگم کرده است. چرا تمرینکنندگان فالون دافایی که آنها را میشناسیم، از آنچه گزارشهای رسانهای منتشر میکنند، متفاوت هستند؟ رسانههای ح.ک.چ چه هستند؟
والدین من و همتمرینکنندگانشان از سال 1999 سفر دشوار روشنگری حقیقت را آغاز کردهاند. هر بار که میبینم مردم فریبخورده بروشورهای روشنگری حقیقت را دور انداختهاند، غمگین میشوم. همه این مطالب با پول خود تمرینکنندگان تهیه شدهاند؛ پولی که با صرفهجوئی ذخیره کردهاند.
سابقاً بهطور بدبینانه فکر میکردم که من و خواهران و برادرانم باید تا زمان پیریِ والدینم از آنها که بیمار هستند، مراقبت کنیم، اما آنها بهطور غیرمنتظرهای سالمتر و پرانرژیتر شدهاند! بهجای اینکه به مراقبت از سوی ما وابسته باشند، مسئولیتهای بیشتری برعهده گرفتهاند و به ما در نگهدای از فرزندانمان نیز کمک میکنند. آنها نگرانیهای ما را کاهش دادهاند که به ما کمک میکند در حرفهمان موفقتر باشیم.
این فالون دافا است که والدینم را سالم و تندرست کرده و زندگی خانوادگی شادی به من بخشیده است! مایلم تجربه شخصیام درباره اینکه فالون دافا عالی است را به همه بگویم! تمرینکنندگان حقیقی فالون دافا افرادی خوب با قلبی مهربان هستند.
فریب اطلاعات دروغینی که حاکمان با انگیزههای نهانی جعل کردهاند را نخورید! با دافا و تمرینکنندگان دافا مهربان باشید! فالون دافا برای شما و خانوادهتان سودمند خواهد بود. همیشه تمام سعی خود را خواهم کرد تا به والدینم کمک کنم حقایق فالون دافا را منتشر کنند!
نیمهشب بود که نوشتن این مقاله را به پایان رساندم. با صدای بلند رعد و برق و جرقههای درخشان آن خوابیدن برایم سخت بود. صدای کودکانه پسرم اغلب در ذهنم طنین میاندازد: «مامان، بهیاد داشته باش که فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است!» با نگاه به چهرهاش که در خواب عمیق است، میتوانم ببینم که حقیقت، نیکخواهی و بردباری عمیقاً در قلبش ریشه دوانده است.
فردا صبح، با اشاره به خورشید میتوانم به او بگویم: «آسمان پس از رعد و برق روشنتر شده است!»