(Minghui.org) معلمی هستم که در ماه ژوئن 1996 تمرین فالون دافا را شروع کردم. از طریق تمرین فالون دافا، به اهمیت آموزش مؤثرتر به سایرین پی بردهام. وقتی به دانشآموزانم تعلیم میدهم، میتوانم چیزهایی که از دافا آموختهام را در آموزشهایم بگنجانم که برای آنها مفید است. دانشآموزانم کلاسهایم را خیلی دوست دارند و همکاران، مدیران و کارشناسان هم کلاسهایم را تحسین میکنند. حتی برای دستاوردهایم در تدریس، یک جایزه افتخار ملی دریافت کردهام.
در ژوئیه 1999 حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) آزار و شکنجه فالون دافا را آغاز کرد. تمام بستگان، دوستان و همکارانم میترسیدند که مورد آزار و شکنجه قرار بگیرم.
بستگان مهربان و دوستانم تا جایی که امکان داشت به من کمک کرده و همیشه در تزکیه حمایتم میکردند. آنها هرگز تلاش نکردهاند مرا متقاعد کنند باورم را رها کنم و این رفتار ناشی از احترامشان به استاد لی هنگجی و اعتمادشان به دافا است.
استاد لی هنگجی بیان کردند:
«اگر نژاد بشر بتواند منش، رفتار و تفکر خود را برپایۀ ارزشهای اخلاقی بهبود بخشد، آنگاه امکانپذیر خواهد بود که تمدن پایدار بماند و حتی دوباره معجزات در این دنیای بشری روی دهند. بارها در گذشته، فرهنگهایی که نیمه خدایی ــ نیمهبشری بودند، در این دنیا ظاهر شدند و به مردم کمک کردند به درک درستتری از زندگی و جهان برسند. درحالی که دافا اینجا، در این دنیا متجلی میشود، وقتی که مردم احترام و تکریم مناسبی به آن نشان دهند، خودشان، نژادشان یا ملیتشان از برکت و سربلندی بهرهمند خواهند شد. این دافا راه بزرگ جهان بود که بدن کیهانی، جهان، زندگی و تمام آفرینش را پدید آورد. هر موجودی که از دافا منحرف شود بهراستی تباه است. هر شخصی که بتواند مطابق با دافا باشد بهراستی فرد خوبی است و با سلامتی و شادمانی پاداش داده میشود.» («درباره دافا» از جوآن فالون)
در اینجا مایلم تعدادی از تجربههای افرادی که در تمرین فالون دافا حمایتم کردهاند را با سایرین بهاشتراک بگذارم. احترام آنها به دافا سلامتی و شادی را برایشان بهارمغان آورده است!
شوهر و دخترم پس از حمایت از دافا مورد برکت قرار گرفتند
قبل از سال 1999 شوهرم به کاری اشتغال داشت که تمام خانواده به آن افتخار میکردند. پس از اینکه آزار و شکنجه فالون دافا آغاز شد، کارفرمایش به او گفت که باید بین همسرش و کارش یکی را انتخاب کند. اگر همسرش را انتخاب میکرد که یک تمرینکننده فالون دافا بود، موقعیت شغلیاش را ازدست میداد. اگر حرفهاش را انتخاب میکرد، در کارش پیشرفت میکرد و در نهایت به سود و شهرت میرسید. در انتها شوهرم مرا انتخاب کرد و به این ترتیب شغلش را از دست داد.
شوهرم برای یافتن شغلی جدید، سختیهای غیرقابل تصوری را تحمل کرد، اما هرگز شکایتی نکرد، چون خالصانه باور داشت که فالون دافا خوب است. گرچه بهخاطر انتخابش متحمل رنج و سختیهایی شد، اما هرگز سعی نکرد مرا متقاعد کند تزکیه را رها کنم. او در سکوت همه چیز را تحمل و هنوز مرا در انجام تمرین دافا حمایت میکرد. گاهی نیز کمکم میکرد حقایق را برای مردم روشن کنم و آنها را نجات دهم.
شوهرم نیز بهدلیل احترام به دافا مورد برکت قرار گرفته است. او درحال حاضر سالم است و بسیار جوانتر از سایر افراد همسناش بهنظر میرسد. درآمد سالیانه همسرم اکنون بیش از یک میلیون یوآن است!
دخترم نیز زمانی یک تمرینکننده جوان دافا بود. این آزار و شکنجه او را بیشازحد تحتتأثیر قرار داد و افسرده شد. پس از چند سال تطبیق خود با شرایط و بهبودی، اکنون در دانشگاه معروفی مشغول به تحصیل است. هنگامی که از خارج به چین بازگشت، هدیهای که به من داد کتاب جوآن فالون بود. موفقیت دخترم برکتی از سوی دافا است و آن نتیجه حمایت نیکخواهانه استاد لی است.
پژوهشگر آموزش با زندگی طولانی پاداش داده شد
در روزهایی که ح.ک.چ بهطور آشکاری تمرینکنندگان دافا را آزار و شکنجه میکرد، بسیاری از تمرینکنندگان به درجات مختلف و به روشهای مختلف رنج میبردند. این پژوهشگر آموزش در حوزه تدریس من تا زمانیکه بازنشسته شد، همیشه در دفاع از من صحبت میکرد. هنگامی که در اداره بود، من همیشه در سمت ریاست بودم. به اصرار او، تجربه و افتخارات تدریسم نیز در روزنامه محلی شهرمان منتشر میشد.
یک بار که مورد تعریف و تمجید قرار گرفتم، برخی از رؤسای اداره مخالفت کردند، چراکه فالون دافا را تمرین میکنم. این پژوهشگر آموزش با آنها بحث کرد و طرف من که تمرینکننده دافا هستم را گرفت. هر زمان که مرا میدید، یادآوری میکرد که به ایمنیام توجه داشته باشم، اما هرگز سعی نکرد تشویقم کند تزکیه را رها کنم. او به باورم به فالون دافا احترام میگذاشت.
هفت سال قبل، پزشکان 3 تومور در ریهاش پیدا کردند. آنها گفتند او فقط سه ماه زنده میماند. وقتی برای دیدارش به بیمارستان رفتم، همسرش درحالیکه میگریست، میگفت: «ما زندگی خوبی داشتیم، اما او اکنون درحال مرگ است. با مادر 80 سالهاش باید چه کار کنم؟» به او اطمینان خاطر دادم و گفتم: «سالهای زیادی است که همسرت با من، یک تمرینکننده دافا، با نهایت محبت رفتار کرده است، اطمینان دارم که از استادم لی هنگجی پاداش دریافت میکند و مورد برکت قرار میگیرد.»
آنگاه او را تشویق کردم که از ح.ک.چ و سازمانهای وابسته به آن خارج شود و به آنها گفتم که عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را خالصانه تکرار کنند. همکارم قول داد از ح.ک.چ خارج شود. درحالیکه آنجا را ترک میکردم، گفتم: «شما درعرض یک هفته از بیمارستان مرخص میشوید، نه سه ماه دیگر.»
یک هفته بعد، او با من تماس گرفت و گفت که مرخص شده است!
هفت سال گذشته است و وضعیت سلامتی این دوستم خوب و از آن موقع سرشار از انرژی است. امسال در سال نوی چینی، من و همسرم به دیدارش رفتیم. همسرم اظهار داشت: «او روزبهروز جوانتر میشود.»
او مورد برکت قرار گرفت و با شادی و سلامتی پاداش داده شد، زیرا صمیمانه به دافا احترام میگذارد و با تمرینکنندگان دافا با مهربانی رفتار میکند، بدون اینکه درباره چیزی سؤال کند. طی سالهای اخیر مادرخانم سالمندش بهخوبی تحت مراقبت قرار گرفته و کل خانواده خوشحال هستند.