(Minghui.org) هنگامی که علائم بیماری ظاهر میشوند، برخی از تمرینکنندگان بهطور خودکار فکر میکنند که از مداخله نیروهای کهن ناشی میشود. سپس آنها الگوهای تفکر مردم عادی را برای یافتن راه حلی برای مشکل خاص خود از طریق نگاه به درون و فرستادن افکار درست، دنبال میکنند. با این حال، آنها نمیتوانند آنطور که باید مانند یک تزکیهکننده به درون نگاه کنند و آن را بهعنوان فرصتی عالی برای بهبود در تزکیهشان درنظر نمیگیرند. در حقیقت، با داشتن چنین الگوهای فکری ازپیش نظم و ترتیبات نیروهای کهن را به رسمیت شناختهاند، زیرا «نگاه به درون» آنها مشروط است و بهطورجدی در طلب حل مشکل خود هستند. نگاه کردن به مشکلات از این منظر در واقع با طرز تفکر مردم عادی مطابقت دارد و بهطور طبیعی این تمرینکنندگان را به «تزکیه» از طریق محنتهایی که توسط نیروهای کهن نظم وترتیب داده شده است هدایت میکند.
فرد برای نگاه به درون حقیقی، باید آن را بدون هیچ وابستگی یا طلبی انجام دهد. هدف واقعی نگاه به درون از بین بردن تصورات بشریمان، رشد شینشینگمان و جذب شدن در دافا است. نگاه به درون با داشتن هدفی در ذهن، نشاندهنده وضعیتی از هدایت شدن توسط درطلب بودن است. چگونه امکان دارد که بتوانیم با وابستگی درطلب بودن آزمونی را بگذرانیم؟
ما از تعالیم استاد آموختهایم که بدون توجه به اینکه با چیزهای خوب یا بد مواجه شویم، همه آنها برای ما خوب است. اما، چند نفر از ما علائم کارمای بیماری را بهعنوان چیزهای خوب درنظر میگیریم؟ به محض این که این علائم ظاهر شوند، تصورات بشری عمیقاً ریشهدار در ما ایفای نقش میکنند. ما آنها را بهعنوان چیزهای بد درنظرمیگیریم که باید در اسرع وقت حل و فصل شوند. ما با انگیزه ناشی از طلب شدید برای از بین بردن تظاهرات کارمای بیماری، به درون نگاه میکنیم و افکار درست میفرستیم. چگونه میتوان مشکل را اینگونه حل کرد؟ مطمئناً امکانپذیر نیست. اگر بیشتر طول بکشد، ایمان به دافا شروع به تزلزل کرده و ترس میتواند ظاهر شود، که میتواند منجر به بدتر شدن تظاهرات کارمای بیماری شود. اگر مسائل بیشتر ادامه پیدا کنند، ممکن است ایمان فرد بهطور کامل تباه شود و تصمیم بگیرد به بیمارستان برود یا بعد از تحمل سختی احتمالاً زندگیاش را از دست میدهد.
چگونه باید با ظهور کارمای بیماری برخورد کنیم؟ اول از همه، باید بدانیم که این یک چیز خوب و فرصتی عالی برای بهبود در تزکیه است. با نگاه کردن بیقید و شرط به درون، میتوانیم تصورات بشریمان را از بین ببریم، شینشینگمان را ارتقاء دهیم و در دافا جذب شویم. سپس میتوانیم به افکار و اعمال صالح دست یابیم. کافی نیست فقط بدانیم که تزکیهکنندگان بیماری ندارند و علائم بیماری، نمودی کاذب است که توسط تصورات بشری ما ایجاد شده است. ما باید از طریق رفتارمان با آن بهعنوان ظاهری کاذب برخورد کنیم. هنگامی که ما ظاهر کاذب کارمای بیماری را بهرسمیت نشناسیم و فقط به جلو برویم و به جای دراز کشیدن در رختخواب، آنچه را که یک تزکیهکننده سالم باید انجام دهد، انجام دهیم، آزمون را گذراندهایم.
تمام روند گذراندن این آزمون هیچ ارتباطی با نیروهای کهن ندارد. حتي اگر نيروهاي کهن وجود داشته باشند و این محنت را ترتيب دهند، ما وجود آنها را تصديق، و نظم و ترتیب آنها را دنبال نميکنيم. فقط مسیری را دنبال میکنیم که توسط استاد نظم و ترتیب داده شده است. مهم نیست که چقدر سخت است، قادر خواهیم بود تحت محافظت استاد آن را پشت سربگذاریم.