(Minghui.org) من 74 ساله هستم و نوه پنج ساله دارم. از سال 1997 در حال تمرین فالون دافا بودهام. سابقاً از چندین بیماری رنج می بردم، از جمله مشکلات قلب و فشار خون بالا. پس از شروع تمرین دافا، سلامت خود را بازیافتم.
بارداری پر خطر
وقتی دخترم دو ماهه باردار بود، درد داشت و پس از رفتن به سفری طولانی با اتوبوس، دچار خونریزی شد. او در بیمارستان بستری شد اما پس از یک هفته خونریزی باز هم متوقف نشد. او به شدت نگران بود زیرا بهخاطر سنش در گروه بارداری خطرناک قرار داشت.
او به من تلفن کرد و من گفتم: «خوب خواهی شد، نگران نباش. ما از استاد لی (بنیانگذار دافا) کمک خواهیم خواست. صمیمانه «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را تکرار کن.
روز بعد با من تماس گرفت و گفت که میتواند به خانه برود. این یک معجزه بود!
از آن به بعد، دخترم خواندن جوآن فالون و تعدادی از سخنرانیهای معلم را شروع کرد. او اغلب فا را با صدای بلند برای فرزند متولد نشدهاش میخواند. از آن به بعد، بارداریاش هموار شد و دخترم یک پسر سالم را به دنیا آورد.
شروع تزکیه
بعد از تولد نوهام، اغلب سخنرانیهای استاد و موسیقی دافا را برایش پخش میکردم. او کودکی شاد بود.
در سه سالگی، او بیشتر از تماشای نمایش تمرینات دافا و گوش دادن به سحنرانیهای فا یا موسیقی دافا لذت میبرد.
در چهار سالگی، نوهام قادر بود بیش از 80 شعر از کتابهای هنگ یین استاد را ازبربخواند. نمیدانم که چگونه او تعداد زیادی از این حروف دشوار را خودش بهتنهایی یادگرفت. مهارتهای ارتباطی، حافظه و توانایی درکش همه را شگفتزده کرد.
در روزهایی که از نوهام مراقبت میکردم، ما بعد از بیدار شدن و قبل از انجام تمرینات فالون دافا، قدردانیمان را نسبت به استاد ابراز میکردیم. پس از آن بیرون میرفتیم تا با مردم درباره این تمرین و آزار و شکنجه صحبت کنیم. بعدازظهر با هم فا را مطالعه میکردیم. برای بقیه روز، من بسیاری از مطالب مرتبط با دافا را برایش میخواندم و مطالعه میکردم.
بسیاری از افراد اغلب نوهام را تحسین میکردند، بنابراین به او یادآوری میکردم که به شوق و اشتیاق بیش از حد و خودنمایی وابسته نشود. همچنین او را تشویق میکردم که هر جا که میرود، شخص خوبی باشد و به اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری عمل کند.
در طول مطالعه گروهی او مشارکت میکرد و به نوبت جوآن فالون را میخواند. او میتواند فا را بدون هیچ مشکلی بخواند، تمام پنج تمرین دافا را انجام دهد و نظم هر تمرین را ازبربخواند.
روشنگری حقیقت
نوهام دوست دارد با مردم درباره دافا صحبت کند. او معمولاً به غریبهها سلام میکند و میگوید: «لطفاً به یاد داشته باشید که فالون دافا خوب است، حقیقت، مهربانی، بردباری خوب است!» آیا عضو حزب هستید؟ نام تو چیست؟ مادربزرگ، این اسم را به یاد داشته باش تا به این شخص کمک کنی از حزب خارج شود و در امان باقی بماند.
سپس با آن شخص صحبت و درباره دافا، آزار و شکنجه و انجام سه کنارهگیری صحبت خواهم کرد. نتابج معمولاً مثبت هستند.
نوهام ماجراهای بسیاری از هفتهنامه مینگهویی را ازبرکرد و آنها را کلمه به کلمه برای خانواده و دوستانش بازگو کرد. او یک بار مجموعهای از جزوههای روشنگری حقیقت را درخواست کرد. سپس بعضی از مقالات را برای مادرش بازگو کرد.
او در کلاس پیشدبستانیاش میتوانست ادبیات کلاسیک مانند استانداردهای یک دانشآموز و فرزند خوب بودن، لون یو و مولیان را ازبربخواند، درحالیکه همکلاسیهایش شعر ساده و یا اشعار مهدکودک را ازبرمیخواندند. او پس از آنکه آن متون را ازبر میخواند، معنای آنها را توضیح میداد.