(Minghui.org) زن و شوهری متأهل در بخش هجیانگ، استان سیچوان، بهخاطر ثبت شکایات کیفری علیه جیانگ زمین هدف قرار گرفتند. جیانگ رهبر سابق حزب کمونیست چین است که آزار و شکنجه فالون گونگ را راهاندازی کرد. همسر در نوامبر 2015 دستگیر و بعداً به پنج سال حبس محکوم شد. شوهر پس از دستگیری فرار کرد، اما مجبور شد بیش از دو سال دور از خانه زندگی کند.
چند ساعت پس از اینکه آقای شیا چنگهویی در 6 مارس 2018 به خانه بازگشت، دستگیر، بازجویی و بازداشت شد. 15 روز بعد که بهشدت بیمار شده بود، پلیس بهقید وثیقه آزادش کرد. او در خانه ازطریق تمرین فالون گونگ بهتدریج بهبود یافت، اما پلیس همچنان به آزار و اذیتش ادامه داد. آنها اخیراً در 26 دسامبر 2018 به خانهاش رفتند و تهدیدش کردند که اگر همچنان از رها کردن باورش اجتناب کند، او را زندانی میکنند.
فالون گونگ یا همان فالون دافا یک روش مدیتیشن مبتنی بر تمرینات ملایم و اصول حقیقت، نیکخواهی و بردباری است. از ژوئیه 1999 که جیانگ سرکوب این گروه را شروع کرد، تمرینکنندگان بیشماری بهخاطر حمایت از اعتقادشان دستگیر، بازداشت و شکنجه شدهاند.
همسر زندانی و شکنجه شد
آقای شیا و همسرش خانم لیو شیائولین هر دو معلم مدرسه ابتدایی هستند. پس از اینکه شکایت کیفری خود را علیه جیانگ در ماه نوامبر 2015 ارائه دادند، مسئولین محلی از آنها بازجویی و تلاش کردند تا آنها را مجبور به بازپس گرفتن شکایتشان کنند. وقتی این زن و شوهر از این کار اجتناب کردند، مسئولین خانم لیو را به دنبال بازداشت در بازداشتگاه نانشی به مرکز شستشوی مغزی فرستادند. آقای شیا فرار کرد تا تحت آزار و شکنجه قرار نگیرد.
خانم لیو در محاکمه خود در 14 اکتبر 2016 به پنج سال حبس در زندان لونگچوآن محکوم شد. در آنجا متحمل شکلهای مختلفی از بدرفتاری شد. از جمله: گرسنگی، قرار گرفتن در معرض شرایط آب و هوایی بسیار نامساعد، مجبور شدن به ساکن ایستادن برای زمانهای طولانی و محرومیت از خواب. در نتیجه لاغر و نحیف شده و اغلب در حالتی نیمههشیار است.
شوهر چند ساعت پس از بازگشت به خانه دستگیر شد
آقای شیا مجبور شد بهمدت دو سال از خانهاش دور بماند. او درحالی که بیخانمان بود و از مکانی به مکان دیگر میرفت، بهشدت بیمار شد. آقای شیا در 6 مارس سال 2018 نحیف و رنگپریده به خانه بازگشت و خسته در تخت دراز کشید. حوالی ساعت 11 صبح همان روز 4 مأمور از ایستگاه پلیس جیوژی و چند تن از مسئولین محلی، آقای شیا را برای بازجویی به اداره پلیس بردند. آنها 6000 یوآن همراهش را نیز توقیف کردند.
بعداً در آن بعدازظهر، دنگ، رئیس اداره پلیس، و رِن وِی، رئیس دفتر امنیت داخلیِ اداره پلیس هجیانگ، به بازجویی از او ادامه دادند. آنها میخواستند بدانند آقای شیا طی دو سال گذشته کجا بوده و با چه کسانی تماس داشته است.
آقای شیا به آنها گفت که معدهدرد شدیدی دارد، اما آنها تا غروب صبر کردند و سپس او را برای معاینه به بیمارستان فرستادند. او بعداً به بازداشتگاه منتقل شد.
طی 15 روزی که آقای شیا در بازداشت بود، تحت 3 معاینه جسمی در یک بیمارستان قرار گرفت. هزینه 3000 یوآنی بیمارستان از مبلغ 6000 یوآنی که از او توقیف شده بود، کسر شد. آقای شیا بهقدری ضعیف بود که انجام یک کولونوسکوپی خطر بالایی برایش داشت. در نهایت تشخیص داده شد که به سل ریوی مبتلا است.
سلامتی آقای شیا با وجود مصرف دارو همچنان روبهوخامت گذاشت و دچار ریزش مو شد. مأمور رِن اغلب برای بازجویی از او به بازداشتگاه میآمد.
بهبودی و تداوم آزار و اذیت
بعد از 15روز بازداشت که مشخص شد آقای شیا در آستانه مرگ قرار دارد، پلیس با مادر سالخورده او تماس گرفت تا دنبالش بیاید و او را با خود ببرد. بیمارستان شهر نخست بهعلت شرایط خطرناک آقای شیا از پذیرش او خودداری کرد. آنها بعداً پس از درخواستهای مکرر از سوی خانوادهاش موافقت کردند که برای درمان او اقدامی کنند.
آقای شیا پس از 15 روز بستری شدن و صورتحسابهایی به مبلغ کل بیش از 6000 یوآن، چندان بهبود نیافت. او تصمیم گرفت به خانه بازگردد و به فالون گونگ باور داشته باشد. از طریق خواندن آموزههای فالون گونگ و انجام تمرینات، بهتدریج بهبود یافت- توانش را بازیافت و وزنش مقداری بیشتر شد.
پلیس پس از بازگشت آقای شیا به خانه، او را تحت نظر داشت. مأمور رن با دیدن اینکه او تا نوامبر 2018 تقریباً بهبود یافته، از او خواست اظهاریه انکار باورش به فالون گونگ را بنویسد.
پس از اینکه آقای شیا از نوشتن آن اظهاریه خودداری کرد، رن و چند مأمور دیگر چند روز بعد بازگشتند. یکی از مأموران تهدید کرد: «اگر اعتقادت را رها کنی، محکومیتت سبکتر میشود؛ در غیر این صورت، عواقبش بسیار سنگین خواهد بود میدانی که همسرت به پنج سال حبس محکوم شده است.»
در 26 دسامبر که رن و چند مأمور دوباره آمدند، آقای شیا نامهای را به آنها داد که حاکی از عزم راسخش برای ادامه تمرین فالون گونگ بود. او اعلام کرد: «من و همسرم معلم هستیم، اما در حال حاضر، همسرم بهاشتباه در زندان حبس است، در حالی که من بهخاطر آزار و شکنجه بهشدت بیمار شدم. مادرم که بیمار و حدوداً 70ساله است، هر روز باید بهخاطر کسب درآمدی برای خانواده با سختیها دستوپنجه نرم کند... ما بیگناه هستیم. لطفاً ما را تنها بگذارید.»
اما مأموران کوتاه نیامدند و تهدید کردند که هر چند روز یک بار میآیند و او را تحت فشار قرار میدهند تا باورش را رها کند. آنها گفتند که اگر این کار نتواند او را به رها کردن باورش مجبور کند، پروندهاش را برای پیگرد به دادستانی محلی میفرستند.
گزارش مرتبط: