(Minghui.org) در سال 1997 وقتی مادرم تمرین فالون دافا یا فالون گونگ را شروع کرد، یازده سال از ابتلایش به بیماری لوپوس میگذشت.
در آن زمان او از بیماریهای دیگری مانند فشار خون بالا، کبد چرب، روماتیسم مفاصل، فیبروم رحم و ضربان شدید قلب نیز به ستوه آمده بود. هر روز باید دارو مصرف میکرد در غیراینصورت شدیداً تب میکرد و زندگیاش به مخاطره میافتاد.
بیماران مبتلا به لوپوس که همزمان با مادرم در بیمارستان بستری بودند، یکی بعد از دیگری فوت کردند و این موضوع باعث نگرانی او درخصوص آیندهاش شد.
بهبودی شگفتانگیز
مادرم انواع و اقسام تمرینهای چیگونگ را امتحان کرد اما آنها کمکی به بهبود بیماریاش نکردند. در اواخر سال 1997 شروع به تمرین فالون دافا کرد.
سه روز بعد تصمیم گرفت فقط دافا را تمرین کند و مصرف دارو را متوقف کرد. در کمال شگفتی تب نکرد و کمی بعد تمام بیماریهایش ازبین رفتند. هر روز وضعیت سلامتیاش بهبود مییافت. مادرم از آن زمان هیچ دارویی مصرف نکرده است.
خودم دافا را یاد گرفتم
با اینکه شاهد تغییر و تحول در مادرم بودم، تا 18 سال بعد تمرین فالون دافا را شروع نکردم. حکومت کمونیستی چین در سال 1999 یک سلسله عملیات سراسری علیه این تمرین آغاز کرد و مادرم یک بار بهخاطر دادخواهی برای حق تمرین فالون گونگ در پکن بازداشت شد.
همین که بزرگتر شدم، بیماریهایی در من پدیدار شد. مکملهای غذایی و تمرینهای ورزشی نتوانستند کمکی به کاهش درد در بدنم کنند.
از سوی دیگر مادر 70 سالهام پرانرژی است و چهرهای درخشان و گلگون دارد. نهایتاً در سال 2016 تصمیم گرفتم که بهرغم آزار و شکنجۀ درجریان، تمرین فالون دافا را شروع کنم.
قبلاً به آرتروز زانو مبتلا بودم و دستان و پاهایم همیشه سرد بودند. به ندرت در تابستان دامن میپوشیدم چراکه احساس بسیار بدی در زانوهایم داشتم. اما شش ماه بعد از شروع به تمرین فالون دافا، وضعیت سلامتیام بهطرز قابل توجهی بهبود یافت. وقتی تمرین مدیتیشن نشسته را انجام میدادم در دستها و پاهایم احساس گرما میکردم و اکنون در تابستان دوست دارم که دامن بپوشم. همچنین از سال 2016 نیاز به هیچ دارویی نداشتهام. میدانم که تمام این تغییرات بهخاطر تزکیۀ خودم در فالون دافا بهوجود آمدند.
یک زندگی سالمتر و شادتر
درگذشته در معاشرتهای اجتماعی الکل مینوشیدم، اما پس از شروع به تمرین دافا نوشیدن الکل را بهطور کامل کنار گذاشتم.
مزیت دیگری که با تمرین دافا کسب کردم این است که قادر هستم از نقطهنظر دیگران به مسائل فکر کنم. در گذشته تمایل داشتم که در اختلاف نظر با خانوادهام، آنها را وادار به پذیرش نظراتم کنم. اما پس از یادگیری دافا به تدریج تغییر کردم و دیگر اصراری ندارم که کارها به شیوه مورد علاقه من پیش روند.
می توانم منافع شخصی را نیز سبک بگیرم چراکه اکنون باور دارم اگر قرار است چیزی مال من باشد آن را ازدست نخواهم داد. صرفاً روند طبیعی را دنبال و دروناً احساس صلح و آرامش میکنم.
از استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، بهخاطر اعطای بدنی سالمتر و زندگی شادتر صمیمانه سپاسگزارم!