فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

روشنگری حقیقت در زندگی روزمره‌ام

24 نوامبر 2019 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) در 20ژوئیه1999 بعد از اینکه رهبر سابق حزب کمونیست چین، جیانگ زمین، آزار و شکنجه تمرین‌کنندگان فالون گونگ (فالون دافا) را آغاز کرد، من از محل کارم اخراج شدم. پس از آن یک رستوران کوچک نزدیک خانه‌ام باز کردم. رستورانم معروف است زیرا غذاهای سالم و خوب آماده می‌کنم و به‌عنوان فردی درستکار و قابل اعتماد شناخته شده‌ام.

هنگامی‌که مشتریان غذای‌شان را می‌خورند یا یک فنجان چای می‌نوشند، با آنها گفتگو می‌کنم و به آنها درباره دافا می‌گویم. به این طریق، افراد بیشماری از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمان‌های جوانان آن خارج شده‌اند.

درآمد اقتصادی خانواده‌ام تحت‌تأثیر از دست دادن شغلم نبوده است. درعوض، واقعاً درآمد بیشتری داریم. به‌خاطر دارم که استاد چه مطالبی بیان کردند:

«اگر چیزی مال شما باشد، آن را از دست نخواهید داد. اگر چیزی مال شما نباشد، حتی اگر برایش مبارزه هم کنید آن‌را به‌دست نخواهید آورد.» (سخنرانی هفتم، جوآن فالون)

دافا نه‌تنها افراد را مهربان می‌کند، بلکه همچنین به من می‌آموزد که چگونه شخص خوبی شوم. با راهنمایی‌های دافا، کار رستورانم همیشه بهترین در میان چهار رستوران در خیابانم بوده است. در حقیقت، استاد افرادی را با رابطه تقدیری نزد من ‌آورده‌‌اند تا بتوانند درباره دافا بیاموزند.

پاسخ به اشتباهات با نیک‌خواهی

یکبار به من گفتند که آشپز چیزی از رستوران دزدیده است و آنرا به منزل برده است. چیزی نگفتم. پس از دو روز، وقت مناسبی پیدا کردم که با آشپز صحبت کنم. از او پرسیدم: «آیا مشکلی در خانه داری؟ اگر مشکلی هست، به تو کمک خواهم کرد.» او پاسخ داد: «نه.»

آنگاه، گفتم: «قبل از اینکه دافا را مطالعه کنم، از کسب مزایای ناعادلانه لذت می‌بردم. هر وقت که مرا نمی‌دیدند، چیزی را از دیگران برمی‌داشتم. درحال حاضر دافا را یاد می‌گیرم که درست را از غلط به من آموخته است.»

«اکنون می‌دانم که وجدان و اخلاق مردم مهمترین چیز است. پول فقط بخشی از زندگی است که تو نمی‌توانی هنگام تولد با خود بیاوری و هنگام مرگ نیز با خود ببری.»

«از دافا آموخته‌ام که وقتی چیزهایی را از دیگران برمی‌داری، در حقیقت، تقوای بسیار ارزشمندی را به دیگران می‌دهی. در این صورت ضررهای بیشتری متحمل خواهی شد. اگر شخصی جهان‌بینی الحاد داشته باشد نمی‌داند واقعاً چه چیزی خوب و چه چیزی بد است. گرچه دافا و تمرین‌کنندگان دافا هنوز از آزار و شکنجه رنج می‌برند، اما هرکسی که بخواهد فردی خوب باشد با پیروی از حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری در دافا از مزایای آن بهره‌مند خواهد شد.»

نهایتاً، آشپز گریست و دریافت آنچه را که به او می‌گویم به‌نفع او است. او پذیرفت که با دزدیدن چیزی از رستوران اشتباه کرده است. او همچنین از من خواست که یک نسخه از جوآن فالون را به او بدهم.

روشنگری حقایق با صبر و حوصله

در سال 2014 من و خواهر شوهرم یک فروشگاه تخصصی باز کردیم. وقتی مردم از سایر نقاط شهر در فروشگاه خرید می‌کنند، در ابتدا حقایق دافا را برای آنها روشن می‌کنم و سپس نرم‌افزاری به آنها می‌دهم که بتوانند از آن برای رفتن به وب‌سایت‌هایی که در چین مسدود است استفاده کنند. هنگامی که افراد محلی می‌آیند، سعی می‌کنم با آنها درباره دافا صحبت کنم و اگر قبول کنند مطالب اطلاع‌رسانی را نیز به آنها می‌دهم.

خانم 70 ساله‌ای در همسایگی‌ام زندگی می‌کند. هنگامی که برای اولین بار با او درباره دافا صحبت کردم، او نمی‌خواست صحبت‌هایم را بشنود و گفت: «از ماجراهایت برایم صحبت نکن. من به تو گوش نمی‌کنم. اگر دوباره با من صحبت کنی، با پلیس تماس خواهم گرفت تا تو را دستگیر کنند.» از آنجا که می‌دانستم او در همان نزدیکی زندگی می‌کند و غالباً می‌توانم نزد او بروم، نگران نبودم که به صحبتم درباره آن ادامه دهم.

اخیراً، وقتی او به فروشگاه آمد، با او شروع به صحبت کردم: «شما در این سن بسیار خوب به‌نظر می‌رسید.» او پاسخ داد: «نه، خیلی خوب به‌نظر نمی‌رسم. دیابت دارم که وقتی چیزی می‌خورم مشکلاتی برایم ایجاد می‌کند. دندان‌هایم نیز خراب شده است.»

گفتم: «خاله، اگر شخصی بخواهد از سلامتی خوبی برخوردار باشد، داشتن روحیه خوب بسیار مهم است.» او به من گفت که نیمی از درآمدش را برای تهیه دارو هزینه می‌کند و اینکه همسرش نیز بیماری‌هایی دارد.

گفتم: «هر دارویی تأثیرات جانبی خودش را دارد. در فرهنگ 5هزار ساله کهن چینی‌مان، به ما آموخته‌اند که کارهای خوب انجام دهیم و به تقوا ارج نهیم. نیکی پاداش می‌گیرد و پلیدی مجازات می‌شود.»

ادامه دادم: «حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) الحاد را می‌آموزد و مردم را وادار می‌کند با جنگیدن علیه آسمان و زمین رنج بکشند. آن جنبشی بعد از دیگری مانند انقلاب فرهنگی راه‌اندازی کرده است. اکنون فالون گونگ را آزار و شکنجه می‌کند.»

«جنبش‌های این کشور باعث کشته شدن بسیاری از مردم شده است. اگر کسی بگوید حزب خوب است، آنها در واقع به آن کمک می‌کنند تا مردم را بکشد. با این کار آنها فاجعه‌ای را برای خودشان نیز به همراه می‌آورند.»

همچنین به او گفتم: «پزشکان در سه بیمارستان تشخیص دادند که به سرطان روده بزرگ مبتلا هستم. آنگاه یک عفونت باکتریایی نیز داشتم که در بیمارستان پکن نتوانستند آن را درمان کنند. به خانه بازگشتم و از داروهای چینی و غربی استفاده کردم، اما هیچکدام از آنها کمکی نکردند. تازمانی‌که تمرین فالون دافا را شروع کردم، سلامتی‌ام بدون هزینه کردن یک ریال یا مصرف دارو باز گشته است.»

«هنگامی که شما به ح.ک.چ ملحق شدید، عهد کردید که زندگی‌تان را به حزب بدهید، با جنگیدن برای کمونیسم تا زمانی که بمیرید. از آنجایی که عهدی بستید، باید مسئولیت جنایات حزب را نیز برعهده بگیرید. ما از مردم می‌خواهیم از ح.ک.چ خارج شوند تا عهد خود را پاک کنند. این هیچ ارتباطی با سیاست ندارد.»

«هنگامی که به خانه می‌روید، اگر فرصتی پیدا کردید، لطفاً تکرار کنید: "فالون دافا خوب است" و "حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است." بیماری‌تان بهبود می‌یابد»

این خانم آنجا را بدون گفتن کلمه‌ای ترک کرد.

پس از چند روز، او بازگشت و پرسید: «چه کلماتی را از من خواستید تکرار کنم؟» به او این عبارات را گفتم و یک نشان یادبود دافا را که با این کلمات مشخص شده بود به او دادم که قبول کرد.

من به یاد دارم که استاد بیان کردند:

«همچنین، در ارتباط با افرادی كه به‌طور اتفاقی با آنها برخورد می‌كنید، كسانی كه در طی زندگی روزمره با آنها مواجه می‌شوید، افرادی كه در محل كار به آنها بر می‌خورید، همۀ شما باید حقیقت را برای‌شان روشن كنید. حتی هنگامی كه در طی زندگی روزمره‌تان خیلی سریع از كنار افراد می‌گذرید كه فرصت صحبت كردن با آنها را ندارید، با این همه باید اثری از نیك‌خواهی و مهربانی خود به جای بگذارید. آنهایی را كه باید نجات یابند از دست ندهید، مخصوصاً كسانی كه رابطۀ تقدیری دارند. درواقع، تعدادی از مریدان دافا هنگامی كه درحال روشنگری حقیقت هستند می‌گویند: «من حالا می‌خواهم حقیقت را روشن كنم،» مثل اینكه آن لحظه درحال روشن کردن حقیقت هستند؛ اما در لحظات دیگر آن را انجام نمی‌دهید. نجات موجودات را در هر كاری از زندگی روزانه‌تان جای دهید. اگر همگی شما بتوانید اهمیت آن را درك كرده و واقعاً ببینید، فكر می‌كنم موجودات بیشتری را نجات خواهید داد.» («آموزش فا در کنفرانس فای 2003 آتلانتا»)

هر جا که می‌روم، حقیقت را برای مردم روشن می‌کنم، بدین ترتیب می‌توانم افراد بیشتری را با رابطه تقدیری نجات دهم.