(Minghui.org) هماهنگکننده اصلیِ منطقه ما به نام خانم چن (نام مستعار) بهتازگی کارمای شدید بیماری را تجربه کرده است. بعد از اینکه از هوش رفت، اعضای خانوادهاش او را برای درمان به بیمارستانی بردند. بسیاری از تمرینکنندگان برای کمک به خانم چن همکاری کردند. بعضی نیز درکهای خود را درباره آنچه اتفاق افتاده است، درمیان گذاشتهاند. در اینجا مایلم خلاصهای از این درکها را بهعنوان مرجعی برای همتمرینکنندگان بهاشتراک بگذارم.
تجزیه و تحلیل وضعیت کارمای بیماری
سالهای زیادی است که خانم چن هماهنگکننده اصلی منطقه ما بوده است. محنت شدید بیماری او به وضعیت تزکیهاش مرتبط است، اما تا حد زیادی ناشی از وضعیت تزکیه ما بهعنوان بدنی واحد نیز است.
درحالی که کارمای بیماریاش نسبتاً جدی است و گاهی به هوش است و گاهی از هوش میرود، تمرینکنندگان به دیدارش رفتهاند تا افکار و درکهایشان را با او بهاشتراک بگذارند. متأسفانه بعضی نیز وابستگیهای بشری مختلفی داشتهاند. درنتیجه خانم چن نوعی مقاومت ذهنی را در خود رشد داده است و حتی اگرچه تمرینکنندگان سعی کردهاند کمکش کنند، وضعیتش چندان بهبود نیافته است.
در مواجهه با چنین وضعیتی، تمرینکنندگان بهتدریج متوجه شدند که نباید فقط روی خانم چن و تغییر دادن او تمرکز کنند. در عوض، همه تمرینکنندگانِ درگیر باید آرام شوند و به درون نگاه کنند. باید مانند بدنی واحد درکمان را درباره این موضوع بهبود بخشیم و حقیقتاً بدنی واحد را با خانم چن شکل دهیم. باید افکار درست بفرستیم، نظموترتیبات نیروهای کهن را بهطور کامل نفی کرده و مانند بدنی واحد همراه خانم چن بر این محنت غلبه کنیم.
برای مدتی طولانی، بسیاری از تمرینکنندگان محلی به خانم چن وابسته بودهاند و او را کسی در نظر گرفتهاند که میتوانند در تزکیه به او تکیه کنند. بعضی حتی بهخاطر احساسات شخصی نسبت به او یا خودشان، از او محافظت میکنند و او را الگوی خود درنظر میگیرند. در نتیجه، او هر روز سرش بسیار شلوغ بوده است و بهندرت میتوانسته برای مطالعه فا ذهنش را آرام کند.
ایجاد شکافی بزرگ درنتیجۀ نگرش بشری
برخی از تمرینکنندگان با روش او برای انجام کارها موافق نیستند، به همین دلیل با هر آنچه او انجام میدهد، مخالفت کرده و شکاف بزرگی را میان تمرینکنندگان ایجاد میکنند. برخی نیز در بسیاری از زمینهها با او موافق نیستند و پس از برقراری ارتباط با او هنوز نمیتوانند بهبودی چندانی را ببینند. بنابراین رویکردی بیتفاوت را نسبت به مسائلی که او هماهنگ میکند، در پیش میگیرند.
وقتی خانم چن با محنت بیماری مواجه شد، تمرینکنندگان پیرامونش انواعواقسام درکها و افکار را از خود نشان دادهاند که براساس فا نیستند و همه اینها نشان میدهد که تمرینکنندگان از ذهنیت بشری خود برای برخورد با این وضعیت استفاده کردهاند.
استاد بیان کردند:
«زمانی که شاگردان کارمای بیماری سختی را نشان میدهند، بدون تردید دو هدف را در بر دارد. یکی این است که آن فرد چنین وضعیتی را از خود نشان دهد و دیده شود که چگونه افراد پیرامونش به آن نگاه میکنند. دیده شود که چگونه و آیا ذهن شما بواسطه آن تکان خواهد خورد. آیا علت این نیست؟» (آموزش فا در سن فرانسیسکو، 2005)
«هدف دیگر به آن فرد مربوط میشود: فردی که کارمای بیماری را به نمایش میگذارد چقدر خوب تزکیه کرده است؟ آیا او درحالیکه در چنین وضعیتی است قادر به سپری کردن آن تا پایان با افکار درست قوی میباشد؟ آیا او حقیقتاً با خودش به عنوان یک خدا رفتار میکند و اصلاً هیچ توجهی به هیچیک از آن میکند؟» (آموزش فا در سن فرانسیسکو، 2005)
نگاه به درون به جای نگاه به بیرون و شکل دادن بدنی یکپارچه
وقتی خانم چن کارمای شدید بیماری را نشان داد، بسیاری از تمرینکنندگان فکر میکردند که این مشکل اوست، بنابراین همگی برای تبادل تجربه نزدش رفتند و سعی کردند کمکش کنند تا به درون نگاه کند. در واقع، تلاش برای کمک به سایرین که به درون نگاه کنند، به خودی خود نگاه به بیرون است. استاد از ما خواستهاند محیط تزکیهای را شکل دهیم که در آن همه مانند بدنی واحد به درون نگاه کنیم. فقط وقتی همه به درون نگاه کنیم، میتوانیم بدنی واحد را شکل دهیم.
چگونه باید مفهوم بدن واحد تزکیهکنندگان را درک کنیم؟ این مانند چیزی نیست که مردم عادی شکل میدهند، مانند افرادی که دور هم جمع میشوند و از روی مهربانی به یکدیگر کمک میکنند. بدن واحد تزکیهکنندگان به این معنی است که تمرینکنندگان براساس فا خودشان را رشد میدهند و بدن یکپارچهای را ورای هر بدن منفرد شکل میدهند. برای رسیدن به این وضعیت باید آموزههای استاد را دنبال کرده و تحت هر شرایطی برای یافتن مشکلات خود به درون نگاه کنیم، بجای اینکه برای یافتن مشکلاتِ سایرین به بیرون نگاه کنیم.
وقتی همتمرینکنندگان مشکلاتی دارند، بهعنوان عضوی از بدن واحد چگونه باید به درون نگاه کنیم؟
تمرینکنندگان به جای تلاش برای حل مسئله، نظراتی خستهکننده را تکرار میکنند. آنها میگویند: «هیچ چیزی تصادفی نیست، بهعنوان تزکیهکنندگان باید همیشه در مواجهه با مشکلات به درون نگاه کنیم. واقعاً متوجه شدهام که هنوز وابستگیهای زیادی دارم، از قبیل ذهنیت مبارزهطلبی» و «واقعاً باید خودم را بهخوبی تزکیه کنم، اما...»
سپس به مسئله دیگری میپردازند، زیرا معتقدند نظری را ارائه دادهاند که نگاهشان به بیرون را توجیه میکند. حتی وقتی به درون نگاه میکنند، فقط بهطور کلی درباره مسائل صحبت میکنند.
شکل دادن بدنی فناناپذیر
نگاه واقعی به درون مسائل خاصی را دربرمیگیرد. تمرینکنندگانی که تمایل دارند به خانم چن تکیه کنند، باید برای یافتن دلیلش به درون نگاه کنند.آیا به این دلیل است که نمیدانند چگونه کارها را انجام دهند، چراکه فا را در قلب خود ندارند؟ یا به این دلیل است که به تنبلی و راحتی وابسته هستند، به طوری که در جستجوی گزینهای سادهتر آن هماهنگکننده را دنبال میکنند؟ یا دلیلش این است که تمایلی ندارند نقش رهبری و مسئولیت برعهده بگیرند، چراکه میترسند دستگیر شوند؟
آنها فقط همراه جریان حرکت میکنند، درحالی که فکر میکنند همیشه کسی وجود دارد که مسئولیت اشتباهات را برعهده میگیرد. در ذهن تمرینکنندگان انواعواقسام وابستگیهای بشریِ پنهان وجود دارد. اگر آن وابستگیها را افشاء نکنیم، چطور میتوانیم آنها را از طریق تزکیه از میان برداریم؟
استاد بیان کردند:
«تکتک کارها را با فا بسنجید،
فقط اینگونه عمل کردن، تزکیۀ واقعی است.» («تزکیه راسخ»، هنگ یین)
نگاه به درون، آغاز تزکیه محکم و استوار است، نه پایانش. پس از یافتن وابستگیهایمان باید از طریق تزکیۀ محکم و طاقتفرسا رهایشان کنیم.
خانم چن قبل از این کارمای شدید بیماری با برخی محنتهای دیگر مواجه شد. سپس به درون نگاه کرد و با خودش گفت که نباید فقط سرش را با انجام کارها مشغول کند و باید فا را با ذهنی آرام بیشتر مطالعه و خودش را بهطور استوار تزکیه کند. بعضی از تمرینکنندگان دیگر نیز متوجه شدند که نباید همواره به هماهنگکننده متکی باشند و باید مسیر خودشان را بپیمایند، اما وقتی آن محنتها ازبین رفتند، به وضعیت ذهنی قبلی خود بازگشتند.
وقتی مشکلات ظاهر میشوند، بهعنوان تزکیهکنندگان نخستین فكرمان بايد نگاه به درون و یافتن مشكلاتمان و در عين حال رفتار مهربانانه با سایرین باشد. وقتی تمرینکنندهای خودش را به این روش اداره میکند، وضعیت تزکیهاش بهسرعت بهبود مییابد. وقتی گروهی از تمرینکنندگان به این طریق عمل میکنند، بدنی فناناپذیر را شکل میدهند که مشکل را حلوفصل میکند.
تزکیه کردن بهجای تکیه به هماهنگکننده
خانم چن یک هماهنگکننده است. طی این سالها مشکلات زیادی در کار هماهنگی در منطقه ما وجود داشته و هماهنگکنندگان نیز تحت آزار و شکنجههای جدی قرار گرفتهاند. ما واقعاً باید ذهنی آرام را حفظ و با دقت درباره این وضعیت فکر کنیم.
در روزهای نخست آزار و شکنجه، بسیاری از تمرینکنندگان نمیدانستند در مواجهه با این وضعیت وخیم چه کار کنند. بعضی از تمرینکنندگان قدم جلو میگذاشتند و نقش بسیار مهمی را در سازماندهی تمرینکنندگان ایفاء میکردند تا در برابر آزار و شکنجه مقاومت کرده و حقایق را روشن کنند، اما مشکلات فراوانی در این روند وجود داشت، چراکه تمرینکنندگان، از جمله هماهنگکنندگان، هنوز بهاندازه کافی بالغ نشده بودند و در نتیجه هماهنگکنندگان متحمل آزار و شکنجه شدیدی میشدند. اغلب وقتی گروهی از هماهنگکنندگان تحت آزار و شکنجه قرار میگرفتند، گروه دیگری از هماهنگکنندگان قدم پیش میگذاشتند و با مشکلات مشابه مواجه میشدند و این وضعیت تا به امروز ادامه داشته است.
وضعیت اصلاح فا خیلی تغییر کرده است. اگرچه آزار و شکنجه هنوز ادامه دارد، نیروهای شیطانی خیلی ضعیفتر و تمرینکنندگان بالغتر شدهاند. هر تمرینکننده باید مسیر خودش را طی کند. وقتی مشکلاتی ایجاد میشوند، نباید همیشه به هماهنگکنندگان تکیه کنیم، گویا نمیدانیم چگونه بدون هماهنگکنندگان تزکیه کنیم.
درخصوص هماهنگکنندگان، باید حتی بالغتر شویم و موقعیتها را با مسئولیتپذیری نسبت به فا، همتمرینکنندگان و وضعیت تزکیه خودمان اداره کنیم. در روزهای نخستین، وقتی دافا ما را ملزم میکرد قدم پیش بگذاریم تا مسائل را هماهنگ کنیم، باید بدون تردید اینچنین عمل میکردیم. امروز، اگر نیازی به چنین هماهنگکنندهای وجود نداشته باشد، پس باید آن را نیز رها کنیم. نباید کار هماهنگی را صرفاً بهخاطر انجام دادن آن، به نام بدنی واحد، انجام دهیم، در حالی که جوهر تزکیه را تضعیف میکنیم.
قدم گذاشتن در مسیر تزکیه به روشی بیشکل
هماهنگکنندگان در برخی مناطق در شهرمان مسائل را بسیار خوب اداره کردهاند. آنها و همتمرینکنندگان مسیر خود را به روشی بیشکل پیمودهاند، درحالی که سعی کردهاند نقش هماهنگکنندگان را کمتر و تمرینکنندگان را در هر جلسۀ کوچک مطالعه فا تشویق کنند تا فعالیتهایشان را خودشان سازماندهی کنند.
وقتی مشکلات ظاهر میشوند، کسی در نقش یک هماهنگکننده قدم پیش میگذارد. از یک جهت، هر کسی یک هماهنگکننده است. آنها بیسروصدا هر جا که نیاز به کمک است، کمک و حمایت میکنند و به هر روشی که میتوانند، با بدن واحد هماهنگ میشوند. آنها این کار را بدون تردید انجام میدهند.
تعدادی هماهنگکننده نیز در شهر ما وجود دارد که استدلال میکنند هیچ کسی قادر نیست چیزهایی را که آنها هماهنگ میکنند، هماهنگ کند یا هیچ کسی قدم پیش نمیگذارد تا مسئولیت را برعهده بگیرد. در حقیقت این جریان فقط نشان میدهد که آنها قادر نبودهاند همراه همتمرینکنندگان مسیر بیشکلی از تزکیه را بپیمایند. اگر هنوز نتوانند روش انجام کارهای خود را اصلاح کنند، مسیرشان باریکتر و باریکتر خواهد شد.
نمیگوییم که آیا یک منطقه باید هماهنگکنندگانی داشته باشد یا خیر، زیرا همه اینها به وضعیت خاص در آن منطقه بستگی دارد، اما هماهنگکنندگان و تمرینکنندگان در آن منطقه باید همگی مسائل را براساس مسئولیتشان نسبت به فا درنظر بگیرند و دیدگاههای شخصی و وابستگیهای خود را رها کنند. همه چیز باید با توجه به نیازهای دافا و جوهر تزکیه اداره شود. نباید اجازه دهیم که شکلِ عملکردمان با تزکیهمان مداخله کند.
استاد بیان کردند:
«خواه کارها را گروهی انجام میدهید یا تنهایی، کاری که درحال انجام آن هستید همان نوع کار است و منظور ما از یک وجود این است. همگی درحال روشنگری حقیقت، فرستادن افکار درست، و مطالعه فا هستید، بنابراین جزئیات کارهایی که میکنید فرق میکند ولی قسمتبندی نقشها منظم است، با هم، یک شکل وجود دارد، و جدا از هم ذرات وجود دارند.» («آموزش فا طی جشن فانوس سال 2003 در کنفرانس فای غرب ایالات متحده»)
نفی نظموترتیبات نیروهای کهن با خردمندی
محنت بیماری خانم چن چند ماه ادامه داشته است و بسیاری از تمرینکنندگان وقت و انرژی زیادی را صرف دیدار و تبادل تجربه با او کردهاند. وقتی پیشنهاد فرستادن افکار درست مانند بدنی واحد برای خانم چن داده میشد، بعضی از تمرینکنندگان میگفتند که برخی نسبت به فرستادن افکار درست مانند یک گروه، کمی احساس خستگی میکنند.
برای سالها هر زمان که تمرینکنندگانی بهطور غیرقانونی دستگیر شدهاند، با کارمای بیماری مواجه شدهاند یا زمانی که آزار و شکنجه بدتر شده است، از تمرینکنندگان خواستهایم که مانند بدنی واحد افکار درست بفرستند.
استاد بیان کردند که حتی نباید موجودیت نیروهای کهن را تصدیق کنیم، اما ما همیشه سعی کردهایم به این یا آن روش با نیروهای کهن برخورد کنیم. نه تنها وجود نیروهای کهن را تصدیق کردهایم، به مسیری که آنها نظموترتیب دادهاند نیز کشانده شدهایم. چگونه میتوانیم با اینطور رفتار کردن، نیروهای کهن را نفی کنیم؟ با این حال نباید وقتی همتمرینکنندگان تحت آزار و شکنجه قرار میگیرند، ترکشان کنیم. پس چگونه میتوانیم همه چیز را متعادل کنیم؟ کجا دچار اشتباه شدهايم؟
یکی از مشکلات این است که آزار و شکنجه را بیشازحد جدی میگیریم و از آزار و شکنجه میترسیم. باید آزار و شکنجه را انکار کنیم و ترس را رشد ندهیم. باید همه نظموترتیبات و مداخله نیروهای کهن را نفی کنیم. وقتی اصول فا را درک میکنیم و به وضعیت ذهنی مورد نیاز میرسیم، بهراحتی تحت تأثیر قرار نمیگیریم یا در دام هیچ مشکل خاصی نمیافتیم و خردی را که یک تزکیهکننده باید داشته باشد، خواهیم داشت.
این آزار و شکنجۀ 20ساله سایههای تاریک بیشازحد زیادی را برای ما باقی گذاشته است و نیروهای کهن نیز کابوس مزمنی برای بسیاری از تمرینکنندگان بودهاند، اما هرگز نباید فراموش کنیم که مریدان دافای دوره اصلاح فا هستیم و استاد را داریم که قادر هستند هر کاری را انجام دهند.
استاد مدتها پیش ما را به جایی که باید باشیم، هُل دادهاند. پس چرا اعتمادبهنفسی را که در دافا تزکیه کردهایم، بهنمایش نمیگذاریم؟ چرا جرأت نمیکنیم قدم بیشتری برداریم و با سمت الهیمان عمل کنیم؟ نیروهای کهن هیچ چیزی نیستند و چیزی برای ترسیدن وجود ندارد.
تزکیه موضوعی جدی است
البته تزکیه موضوعی جدی است. افکار درستِ قوی از تزکیه استوار حاصل میشود. هر فکری که داریم، هر چیزی که میگوییم یا انجام میدهیم و هر انتخابمان بر اساس افکار درست، گام محکمی در مسیرمان به سمت الوهیت است.
گاهی اعتمادبهنفس نداریم. دلیلش این است که عقاید و تصورات بشری بسیاری داریم که خرد و تواناییمان را محدود میکند.
استاد بیان کردند: «تزکيه به تلاش خود شخص بستگي دارد، درحالي كه گونگ به استاد شخص مربوط است.» (سخنرانی نخست، جوآن فالون)
ما فقط باید بر رشد و بهبودمان بر اساس فا تمرکز کرده و در هر آنچه باید انجام شود، بهخوبی عمل کنیم. استاد همه چیز را برای ما نظموترتیب دادهاند و نباید از ظاهر جعلی در دنیای بشری بترسیم.