(Minghui.org) من یک پزشک هستم که فالون گونگ (فالون دافا) را تمرین میکنم. درست مانند افراد دیگر با چالشهایی در خانه و محل کار، رودررو میشوم. با این حال، اینکه من، بهعنوان یک تمرینکننده، چگونه با این چالشها مواجه میشوم است که باعث میشود کسانی که در اطرافم هستند، از قدرت فوق العاده تزکیه فالون گونگ شگفتزده شوند.
ازبر کردن و خواندن فا
در سال 2001 مرا به یک بیمارستان روانی بردند، زیرا اصرار داشتم که فالون گونگ را تمرین کنم. در آنجا، تمرینکنندهای یک نسخه از کتاب جوآن فالون را مخفیانه به من داد. شش ماه طول کشید تا تمام کتاب را ازبر کنم. با افکار درست قوی، برای مسئولین بیمارستان توضیح دادم که چرا آزار و شکنجه علیه فالون گونگ و تمرینکنندگان فالون گونگ اشتباه است و نهایتاً بدون انکار ایمانم آزاد شدم.
در سال 2004 در یک اردوگاه کار استانی زندانی شدم. هر شب، جوآن فالون را ازبر تکرار میکردم. افکار درست به من قدرت میداد تا شکنجه فیزیکی و گرسنگی را در آن روزها تحمل کنم.
تقریباً هر روز، به مکانی آرام میروم تا فا را ازبر بخوانم، بدون توجه به اینکه هوا چقدر بد است. افراد بهندرت به این مکان میروند، بنابراین میتوانم فا را با صدای بلند بدون ایجاد مزاحمت برای کسی ازبر بخوانم.
در آخر هفته، به راحتی میتوانم برای چند ساعت در آنجا بمانم. درحالی که فا را ازبر میخوانم، اغلب به درکهای جدیدی در تزکیه و شیوههایی آگاه میشوم که به افراد بیشتری کمک میکند درباره فالون گونگ بدانند.
ازبر خواندن فا بسیار پرارزش است و آن به بخشی از برنامه روزانهام تبدیل شده است. عمدتاً جوآن فالون را ازبر میخوانم.
همانطور که دقت و روان بودن بیانم بهبود یافته، هر کلمه نیز به قلبم نزدیکتر شده است. من مانند شاگردی معمولی مطالعه کردم، بجز اینکه تغییرات اساسی را در درونم نیز تجربه میکردم.
قادر بودم بسیاری از وابستگیهای سرسخت را رها کنم که به آنها چسبیده بودم. برای نمونه، سابقاً از اتاق نشیمن رو به غرب در تابستان استفاده نمیکردم، زیرا بهطور غیرقابل تحملی داغ بود.
دیگر به آن اهمیتی نمیدادم. روزی مصمم شدم که بر این ترس غلبه کنم و در آن اتاق در وضعیت لوتوس نشستم. هنگامی که مدیتیشن میکردم ذهنم آگاه و آرام بود.
درست مانند آنچه استاد در «آبدیده کردن اراده» در هنگیین بیان کردند: «سختی را همانند لذت درنظر بگیرید.»
از مزایای دیگر ازبر کردن فا این است که سریعاً میتوانم اساس اختلافات را ببینم و دریابم که در کجا لازم است بهبود یابم. نیازی نیست درباره آنچه در سطح ظاهر میشود بحث کرد و به دنبال اشتباهات افراد دیگر بود.
برخورد با اندیشههای نادرست
همچنین به چیزهایی مانند وابستگی به شهوت آگاه شدم. هر زمان که چنین افکاری در ذهنم ظاهر میشد، کلمات استاد در گوشم طنینانداز میشد.
افکار شهوانی ازبین میرفتند و ذهنم دوباره آرام میشد. این مسئله بارها اتفاق افتاد تا اینکه چنین افکاری توانستند بهراحتی مانند یک ذره گرد و غبار کنار روند.
سالها قبل، بهدلیل اینکه فا را بهاندازه کافی مطالعه نکرده بودم، تقریباً تزکیه را بهدلیل وابستگیام به شهوت رها کردم. اما، درحال حاضر همه چیز فرق میکند.
یکی دیگر از مزایای ازبر کردن فا این است که من به تمرینکنندگان دیگر و افراد عادی بیشتر کمک کردم. اغلب اوقات، قادر بودم به ریشه اختلاف میان تمرینکنندگان اشاره کنم.
افراد غیر تمرینکننده مایل بودند، هنگامیکه با وضع دشواری مواجه میشدند با من نیز مشورت کنند. سخنان استاد که درست مشکلات آنها را هدف میگرفت در ذهنم ظاهر میشد، گاهی اوقات از جوآن فالون، گاهی اوقات از هنگیین. پس از تکرار سخنان استاد برای آنها، جواب برای مشکلاتشان را میگرفتند.
یکی از همکاران جوانم اظهار داشت که من بیماران را بهطور کامل و خوب درمان میکنم. فای استاد را ازبر خواندم:
«با قلبی که جن شن رن را در بر گرفته،
تزکیۀ خود، سبب بهبود جامعه است.
با دافایی که هرگز از ذهن دور نمیشود،
بیگمان در زمانش از بشر بودن فراتر میروید.»
(«کامل و روشن» از هنگیین)
بهمحض شنیدن آن، او فوراً از من خواست که دوباره آن را بخوانم. این شعر سرشت نیکخواهیاش را تحت تأثیر قرار داد.
او احساس کرد که این شعر متناسب با حرفه و محیط ما است. او این شعر را ازبر کرد و برای دیگران میخواند.
سایرین از او پرسیدند: «دافا چیست؟» او پاسخ داد: «فالون گونگ است.» کار اخلاقی این همکار جوان بهبود یافت و او درک کرد که چگونه بهخاطر فالون گونگ شخص خوبی باشد.
درکم این است که دافا منبع تمام عقلانیت و راهحلی برای هر سؤالِ ممکن که در زندگی داشته باشیم است. دافا میتواند نیکخواهی شخص را بیدار کند.
فکر میکنم به این دلیل است که مردم عادی، هنگامیکه فا را ازبر میخوانم، تحت تأثیر قرار میگیرند.
براساس تجربه خودم، میخواهم به سایر تمرینکنندگان یادآوری کنم زمان کافی به مطالعه فا اختصاص دهند و مطالعه فا را اولویت در زندگی روزمره قرار دهند. این تأثیر چشمگیری در بهبود وضعیت تزکیهمان خواهد داشت.
یک تمرینکننده تزلزلناپذیر
مایلم واقعهای را که چند سال پیش اتفاق افتاد بهاشتراک بگذارم. روزی دفتر پذیرش بیمارستان از من خواست که سری به آنها بزنم.
علاوه بر رئیس بیمارستان، مسئولین بخش سلامت محلیمان، دفتر بازرسی و همچنین کارگران اتحادیه در این نشست حضور داشتند. هدف از این جلسه، بررسی رفتارم، پس از ملحق شدن به تجمعِ به اصطلاح غیرقانونی (تمرینکنندگان فالون گونگ) دو سال قبل بود.
دولت چین هرگونه فعالیتی را که باب میل آنها نبود، بهعنوان کارهای غیرقانونی تلقی میکرد. براساس قوانین نانوشته توسط دولت محلی، کارکنانی که در طول دو سال پس از این واقعه، اشتباهشان را نمیپذیرند به کارشان خاتمه داده میشود.
آنها میخواستند بدانند که درباره فالون گونگ چگونه فکر میکنم و گفتن چند کلمه کافی بود. آن بهوضوح آزمونی برای من بود.
آنها امرار معاشم را تهدید کردند. در کتاب هدف نهایی کمونیسم، این مسئله تجزیه و تحلیل شده که کمونیستها از وسیله امرار معاش شخص، برای نابودی او استفاده میکنند. اکثریت مردم عادی ایمانشان را رها میکنند و تسلیم میشوند. من یک تمرینکننده دافا هستم، بنابراین باور دارم که هدف آنها حمله به نقطه ضعفم بود.
ترس و منافع شخصیام هنوز هم از وابستگیهایم هستند که باید ازبین برده شوند. با افکار درست قوی، گفتم: «فالون گونگ به من آموخت که فرد خوبی شوم و خلق و خوی بد و رفتار بدم را تغییر داد. فالون گونگ خوب است و تاریخ آن را ثابت خواهد کرد.»
رئیس بیمارستانمان با من همدردی کرد: «شما هنوز تحت چنین شرایطی اینگونه صحبت میکنید.» من پاسخی ندادم.
رفتار مسئول بخش سلامت تغییر کرد: «من میبینم که شما فرد درستکار و نیکخواهی هستید. شما به کار خوبتان مانند گذشته ادامه دهید. ما بعداً تصمیممان را به شما اطلاع میدهیم.»
چند ماه بعد، به من گفتند فرم ارزیابی و صلاحیت را مجدداً ارسال کنم و به همه سؤالات صادقانه پاسخ دادم. بیمارستان آن را تأیید کرد و من در مقامم ابقاء شدم.
مانند این گفته که استاد بیان کردند:
«...اما فقط با تحت تأثیر قرارنگرفتن قلبتان قادر خواهید بود تمام وضعیتها را اداره کنید.» («آخرین وابستگی(های)تان را ازبین ببرید» از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 2)
اخیراً، از سایرین شنیدهام که بسیاری از مسئولین سطح بالا برای تمرینکنندگان فالون گونگ که محکم و استوار در باورشان باقیماندند احترام بسیار زیادی قائل هستند.
طی آن واقعه، پدر 80 سالهام اظهار داشت که یک شخص باید به آنچه که باور دارد، پایبند باشد. خانوادهام نیز از من حمایت کردند.
ما امید موجودات ذیشعور هستیم
درکم این است که اعمالم میتواند محیط اطرافم و افراد موجود در آن محیط را تغییر دهد. به کلامی دیگر، ما تنها امید برای موجودات ذیشعور هستیم.
استاد بیان کردند:
«بنابراین وقتی تزکیه میکنید باید از استانداردهای بالا و حتی بالاتری پیروی کنید.» (سخنرانی چهار، جوآن فالون)
هنگامیکه افراد دور و برم توجه میکنند که چگونه زندگیام را براساس اصولِ حقیقت، نیکخواهی، بردباریِ فالون گونگ اداره میکنم، آنها امیدوار بهنظر میرسند.
همه همکارانم کیفیت کارم را تحسین میکنند. کتابهای پزشکی بیشماری را برای بهبود مراقبتهایی که به بیمارانم میدهم مطالعه کردهام. اما فا نیز چنین خردی را به من داده است.
بسیاری از همکارانم بیمار من شدند. هنگام تعامل با یکدیگر، با آنها درباره خوبیهای فالون گونگ صحبت میکنم و حقیقت موجود در پشت آزار و شکنجه علیه فالون گونگ را در چین بیان میکنم.
بسیاری از آنها هرگونه روابط را با حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) محکوم کردند و برخی از آنها تمرینکننده فالون گونگ شدند.
یکی از همکارنم به من گفت: «سایر (تمرینکنندگان) فالون گونگ نیز مانند شما هستند؛ پس به این معنا است که فالون گونگ باید خوب باشد.»
همکار دیگری، پس از خروج از ح.ک.چ، تمرین فالون گونگ را شروع کرد. او یکبار به من گفت: «تو امین من هستی.»
هرکسی که با او کار کردم اظهار داشت افرادی که فالون گونگ را تمرین میکنند متمایز و شایسته احترام هستند. آنها احساس نزدیکی به تمرینکنندگان میکنند و حتی برخی رفتار تمرینکنندگان را تقلید میکنند.
اغلب مقالات سایر تمرینکنندگان را در وبسایت مینگهویی میخوانم. بسیاری از آنها عمیقاً تأثیر گذار و دلگرمکننده هستند. با مطالعه تجربیاتشان، قادرم ببینم در کجا لازم است بهبود یابم و در مسیر تزکیهام کوشاتر شوم.