(Minghui.org) شیائویو یک تمرینکننده فالون دافا در کانبرا، استرالیا، است. او در جوانی به بیماری قلبی، التهاب کیسه صفرا و التهاب مفاصل مبتلا بود. در روزهای ابری یا بارانی احساس بیماری میکرد و نوشیدن آب سرد به معدهاش آسیب میرساند. او در 30سالگی، مانند 50سالهها بهنظر میرسید.
در سال 2005، شیائویو تمرین کردن فالون دافا را آغاز کرد و به سلامتی دست یافت. او واقعاً از سالم بودنش خوشحال بود و دوباره لبخند روی لبهایش نقش بست. با تزکیه در دافا، روابط او با خانواده و همکارانش در محیط کار نیز بهبود یافت.
شیائویو گفت: «این نعمتی است که نمیتوان با هیچ پولی آن را خرید. واقعاً قدردان کمک استاد لی هستم و این فرصت برای تزکیه را گرامی میدارم.»
شیائویو درحال خواندن جوآن فالون
همسایگان شاهد قدرت دافا هستند
در سال 2009 ، مادر 80ساله شیائویو دچار افتادگی راستروده شد. پزشك به آنها گفت كه او برای عمل جراحی بیشازحد پیر است و جراحی باعث میشود زمینگیر شود.
شیائو به مادرش گفت: «لطفاً فقط عبارات "فالون دافا خوب است؛ حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است" را خالصانه در قلبتان تکرار کنید. بهزودی بهتر خواهید شد.» مادرش که همیشه طرفدار فالون دافا بود، با پیشنهادش موافقت کرد.
روز بعد شیائویو به دیدار مادرش رفت. دم در یکی از همسایگان به او گفت: «شگفتانگیز است که مادرت خیلی بیمار بود و حتی پزشکان حاضر نشدند او را تحت عمل جراحی قرار دهند، اما اکنون حالش خوب است.» شیائویو وارد خانه شد و مادرش را مشغول انجام کارهای منزل دید. او لبخندی زد و گفت: «کاملاً بهبود پیدا کردهام.»
همسایهشان شاهد قدرت شگفتانگیز فالون دافا بود و کل خانواده حامی این روش تزکیه شدند.
شیائو حدود 10 سال پیش به استرالیا رفت. او مرتباً به جاذبههای گردشگری و سفارت چین میرود تا درباره حقیقت فالون دافا و اینکه حزب کمونیست چین (حکچ) چقدر وحشتناک است، به مردم بگوید.
روزی مرد جوانی که درباره آزار و شکنجه فالون دافا میدانست، از شیائوئو پرسید: «جیانگ زمین [رئیس پیشین رژیم کمونیستی که آزار و شکنجه فالون دافا را آغاز و آن را شخصاً هدایت کرد] مدتها پیش کنارهگیری کرد. چرا هنوز از او نام میبرید؟ آیا سعی دارید آبروی چینیها را ببرید؟»
شیائو پاسخ داد: «شما تحصیلکرده هستید و مشخص است که نظرات شخصی خودتان را دارید. درکم در این باره این است که حکچ فرهنگ سنتی چین را نابود کرده است. امروزه تعداد بسیار کمی از چینیها برای اخلاقیات ارزش قائلند یا به خدا اعتقاد دارند. اگر شخصی ایمان نداشته باشد، جرئت انجام هر کاری را خواهد داشت، اگرچه آن کار ممکن است اشتباه باشد و جامعه واقعاً نزول میکند. آیا این وحشتناک نیست؟»
«شما خیلی مطالعه کردهاید و درباره تاریخ چیزهای زیادی میدانید. در گذشته بلایایی رخ داده است که همه چیز را نابود کرده است. اگر امروز به جامعه نگاه کنید، آیا شبیه آن دورههای قبل از وقوعِ فاجعه در تاریخ نیست؟» آن مرد جوان حرفهای شیائویو را تأیید کرد.
شیائویو در ادامه گفت: «میدانید وقتی معیارهای اخلاقی یک جامعه بیشازحد نزول میکند، نژاد بشر نابود میشود. این دقیقاً مانند زمانی است که غذا فاسد میشود و باید دور ریخته شود.» آن مرد جوان دوباره حرفهایش را تأیید کرد.
او گفت: «ما در چنین شرایط خطرناکی زندگی میکنیم. آیا نباید کاری انجام دهیم تا از وقوع آن جلوگیری کنیم؟ فالون دافا فای راستین است و قانون جهانی را آموزش میدهد. استاد لی هنگجی آموزههایشان را با جهان به اشتراک گذاشتند تا بتوانیم آن معیار اخلاقی را احیا و از بلایا جلوگیری کنیم. این فرصتی برای همگان است تا آینده خود را انتخاب کنند. ما تمرینکنندگان فالون دافا میخواهیم که همه این فرصت را داشته باشند و از آیندهای روشن برخوردار شوند.»
«جیانگ زمین از قدرت سیاسی خود سوءاستفاده کرد و آزار و شکنجه نظاممند فالون دافا را ترتیب داد. بسیاری از خانوادهها نابود شدهاند و بسیاری جان خود را ازدست دادهاند. حزب حتی برای کسب سود، تمرینکنندگان زنده را تحت برداشت اعضای بدنشان قرار میدهد.»
«حزب برای رسیدن به اهداف خود دروغ میگوید، بنابراین حالا بسیاری از چینیها درک نادرستی درباره فالون دافا دارند. اگر آنها از حقیقت آگاه نشوند، با چه چیزی روبرو خواهند شد؟ تمرینکنندگان درباره حقیقت فالون دافا و آزار و شکنجه به مردم میگویند. ما هیچ پاداشی نمیخواهیم. تنها چیزی که میخواهیم این است که همه در امان باشند. جیانگ زمین فالون دافا را تحت آزار و شکنجه قرار میدهد و سعی میکند ما را از گفتنِ حقیقت به مردم باز دارد. این جنایتی بزرگ است. او میخواهد حقیقت، نیکخواهی و بردباری را از بین ببرد.»
آن جوان گفت که هرگز درباره حقیقت، نیکخواهی و بردباری نشنیده بود و پس از توضیحات شیائویو اظهار کرد: «حالا متوجه شدم که این کار را بهخاطر خودتان انجام نمیدهید.»
شیائوئو پس از رفتن آن مرد جوان، شنید که او از مسئولان سفارت چین بود، بنابراین خوشحال شد که او به حقیقت آگاه شده است.
اخیراً شیائوو به وکیلی چینی برخورد کرد که درباره آزار و شکنجه میدانست، اما حاضر نبود حزب را ترک کند.
شیائویو از او پرسید که آیا درباره گائو ژیشنگ، وکیل چینی که بهدلیل کمک به تمرینکنندگان فالون دافا تحت آزار و شکنجه قرار گرفته، شنیده است یا خیر. او گفت: «البته، همه وکلا در حلقه اجتماعی من درباره آن شنیدهاند. همه ما برایش احترام قائلیم.»
شیائویو گفت: «وکلا از قانون حمایت میکنند. آزار و شکنجه فالون دافا قانونی نیست. رژیم چین تمرینکنندگان را از نظر جسمی، معنوی و مالی شکنجه میکند. آنها حتی بهخاطر پول تمرینکنندگان را تحت برداشت اعضای بدنشان قرار میدهند. اگر اجازه دهیم این کار ادامه یابد، چین چطور میتواند بهبود یابد؟ ما چینیها بر این باوریم که همه مسئول سرنوشت کشورمان هستیم. اگرچه همه نمیتوانند مانند گائو ژیشنگ رفتار کنند، همه میتوانند کمک کنند. حمایت از آنچه درست است، مسئولیت ماست. اگر نتوانیم سایرین را بیدار کنیم، چگونه میتوانیم خودمان را بیدار کنیم؟»
وکیل با دقت به حرفهای او گوش کرد. شیائویو گفت: «این رابطه تقدیری ماست که اینقدر طولانی با هم صحبت کنیم. چرا اجازه نمیدهید کمکتان کنم تا از حزب خارج شوید؟ موجودات الهی مراقب هستند و افراد خوب سود خواهند برد.» وکیل لحظهای فکر کرد و گفت: «قبول است، خارج میشوم.»
شیائو به او گفت: «وقتی به چین بازگشتید، امیدوارم که در دفاع از تمرینکنندگان فالون دافا صحبت کنید. این کار بسیار خوبی است.» وكیل گفت: «این کار را خواهم کرد. اگرچه نمیتوانم خودم را با گائو ژیشنگ مقایسه كنم، اما با همكارانم و افرادی كه میشناسم، درباره فالون دافا صحبت خواهم كرد.» شیائویو از او تشكر كرد.
شیائویو با نگاهی به سفر تزکیه خود در فالون دافا گفت: «دافا خانوادهاش را هماهنگ کرده است.»
او گفت: «من فرد قلدری بودم. اگر درگیریای ایجاد میشد و حق با من بود، اجازه نمیدادم طرف مقابل همینطوری برود. اگر حق با طرف مقابل بود، بهانهای برای دفاع از خودم مییافتم. حالا، همیشه نخست سایرین را در نظر میگیرم. کل خانوادهام هماهنگتر شده است.»
«مدتها با فرزندان و خانواده همسرم زندگی کردهام. اختلافی نداشتیم و همیشه سعی کردهایم به یکدیگر کمک کنیم. کل خانواده از تمرین کردن فالون دافای من حمایت میکند.»
«هیچ کلمهای نمیتواند توصیف کند که من و خانوادهام چقدر از مزایای فالون دافا بهرهمند شدهایم. زیبایی و قدرت شگفتانگیز دافا را میبینم. بعد از سالهای بسیار زیاد تزکیه، به وجود موجودات الهی بیشتر و بیشتر اعتقاد پیدا کردهام. استاد لی کمکم کردند تا الحادی را که حزب کمونیست در من تزریق کرده بود، رها کنم و اجازه دادند که شاهد تجلی فا عظیم در جهان باشم.»