(Minghui.org) پساز خواندن مقاله جدید استاد، «ترکۀ بیدارشوی دیگر»، مبهوت شدم. فهمیدم که میتوانستم در گذشته کارهایی انجام داده باشم که نشانه تضعیف فا بود.
از کودکی، وابستگی به شهرت و ثروت داشتم و نسبت به دیگران احساس برتری میکردم. بعد از اینکه تمرینکننده فالون دافا شدم، توانستم بعضی از این تمایلات قوی بشری را رها کنم. بااینحال، وقتی در تزکیهام شل شدم و فا را به خوبی مطالعه نکردم، عقاید بشری ذهنم را به خود مشغول میکردند. وابستگیام به خودنمایی، کنترلم میکرد. فکر میکردم که به بقیه تمرینکنندگان کمک میکنم تا به وابستگیهایشان «روشنبین» شوند و «هدایت شوند»، بخصوص افرادی که از نظر جسمی رنج میبردند.
بهطور مشخص، وقتی به همتمرینکنندگانی که از «کارمای بیماری» رنج میبردند، کمک میکردم تا وابستگیهایشان را پیدا کنند، وابستگیهایم به شهرت و ثروت، خیلی بیشتر نمایان میشد. اگرچه در ظاهر قصدم خوب بود، اما مشکل اینجا بود که تمایلم برای شهرت، غیرقابل انکار بود. هنگام تعامل با همتمرینکنندگان، درباره خودم احساس خوبی داشتم و باور داشتم که همیشه درست و بیعیب و نقص هستم. اگر نظر مخالف و اختلاف نظری وجود داشت، سعی میکردم که بقیه را وادار به موافقت با خودم کنم و اگر آنها به درکهای خود میچسبیدند، عصبانی و رنجیدهخاطر میشدم.
مقاله استاد، «ترکۀ بیدارشوی دیگر»، مرا از این خودمحوری بیدار کرد. این مقاله باعث ترسم شد چراکه فهمیدم در آستانه آسیبزدن به فا بودهام.
در این مقاله، درکم را درباره این مسئله و برخی از مشکلات مشاهده شده در بین تمرینکنندگان بهاشتراک میگذارم تا همه بتوانیم با هم رشد کنیم و جلوی قصورهای بیشتر در آینده را بگیریم.
رفتار غیرمسئولانه تمرینکنندگان
در مقاله «آگاه شدن به درسی جدی پساز 30 دستگیری در یک روز در منطقهمان» که در مینگهویی منتشر شد، تمرینکنندگان از تواناییهای فوق طبیعیشان استفاده کرده بودند تا بیماری تمرینکنندگان دیگر را درمان کنند و حتی برخی از آنها از کارهای اشتباهشان دفاع کردند. آنهایی که درگیر این ماجرا بودند، در قبال دافا و خودشان مسئول نبودند، به این ترتیب به نیروهای کهن اجازه دادند تا از شکافهایشان استفاده و بیش از 30 تمرینکننده را دستگیر کنند.
در طلب تواناییهای فوقطبیعی نباشید
اگر تمرینکنندگانی که دارای دانش و تواناییهایی هستند، چیزهایی را که میدانند همینطوری با همه به اشتراک بگذارند، اغلب بطور ناخودآگاه درحال تبلیغ خود هستند. متوجه شدم که وقتی سایر تمرینکنندگان به درکهایشان گوش میکنند، گیج میشوند. خودم پساز شنیدن تبادل تجربه یکی از چنین تمرینکنندههایی سردرد گرفتم. چیزی که آنها به آن روشنبین شدند، محدود به سطح خودشان بود. همه باید از دنبالهروی کردن افرادی که تواناییهای فوق طبیعی دارند، دست بردارند!
حفظ ذهنی آرام و شفاف هنگام خواندن آموزههای دافا
هنگام خواندن آموزههای استاد، باید ذهنمان را پاک و متمرکز نگاه داریم. همۀ ما باید مقالات جدید و قبلی استاد را بخوانیم. وقتی تبادل تجربه میکنیم، باید درباره اینکه چگونه شینشینگ خود را بهتر کنیم، چگونه در تضادها به درون نگاه کنیم و همچنین چگونه سه کار را به خوبی انجام دهیم صحبت کنیم.
احترام به استاد و مطالب دافا
هنگام تبادل تجربه، نمیتوانیم سخنان استاد را بهعنوان کلمات خودمان بگوییم. این رفتار، بیاحترامی به استاد و دافا است و به نیروهای کهن این فرصت را میدهد که ما را به شکلهای گوناگون آزار و شکنجه کنند، مانند کارمای بیماری طولانی مدت، تصادف ماشین و غیره.
مسائل دیگر
برخی از تمرینکنندگان، پروژههای دافا را به عنوان سرگرمیهای شخصی میبینند و آنها را از دیدگاه یک فرد عادی انجام میدهند. هماهنگکنندگان از یکدیگر ناراضیاند، به هم حسادت میورزند و با هم به خوبی همکاری نمیکنند.
بعضی هنوز به شهوت وابستهاند و ارتباط نامناسبشان با هم، باعث درگیریهای خانوادگی بسیاری میشود. عدهای تظاهر به فروتنی میکنند، اما در واقعیت مغرور هستند. برخی از پذیرش پیشنهادات همتمرینکنندگانی که با نیت خوب گفته میشود، امتناع میورزند و درحالیکه از رفتارشان با عنوان «کاری را که به آن روشنبین شدیم انجام میدهیم» دفاع میکنند، با لجاجت به کار خودشان ادامه میدهند. بعضی از تمرینکنندگان، با عذر و بهانههای گوناگون، تعالیم دافا را بهطور منظم مطالعه نمیکنند. برای مثال میگویند که کارهای خانه بسیار زیاد است و باید رابطه خانوادگی هماهنگ را حفظ کنیم و غیره.
روشنبینی در مسیری شیطانی
مقاله دیگری در وبسایت مینگهویی درباره تمرینکنندهای بود که در اطراف نقشههایی با لوگوی حزب کمونیست چین، عبارات «فالون دافا خوب است» را مینوشت تا مداخله را کم کند و گفته میشد که اثر خوبی دارد. چند تمرینکننده دیگر نیز شروع به انجام همین کار کردند، اما عدهای برای صرفهجویی، یادداشتها را روی زمین یا روی اموال اشخاص دیگر نوشتند تا از آنها مراقبت شود. بسیاری از تمرینکنندگان این کار را دنبال کردند.
تزکیه دافا موضوعی جدی است و برای هیچکسی راه میانبری نیست. چنان رفتارهایی بهشدت به دافا آسیب میرساند و همچنین با مسیر تزکیهای که استاد برای تمرینکنندگان دافا نظم و ترتیب دادهاند، مداخله میکند.
بعضی از تمرینکنندگان قدیمی که فا را قبل از سال 1999 کسب کردهاند، تحت شکنجه تسلیم نشدند. اما، پس از آزادی، بهجای اینکه به دنبال این باشند که چرا دستگیر شدند و چرا انقدر شدید مورد شکنجه قرار گرفتند، در عوض مغرور شدند، با تکبر درباره تجربیاتشان صحبت کردند و حتی برخی خود را به عنوان قهرمان معرفی کردند.
فا را بهطور واقعی و بهخوبی مطالعه و خودمان را بهطور استوار تزکیه کنیم
احساس میکنم که به عنوان تمرینکنندگانی که این مشکلات را داریم، باید همه ما کتاب «نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر» را بخوانیم و خودمان را با الزامات دافا بسنجیم.
مهم نیست چه «تواناییهایی» داریم، همه ما تمرینکنندگان باید دافا را به عنوان معلممان در نظر بگیریم، هرروز فا را مطالعه کنیم و کوشاتر تزکیه کنیم. ما از میان سختترین زمانها گذشتهایم. هرچه اوضاع در انتها سختتر میشود، باید مسیری را که استاد نظم و ترتیب دادهاند درستتر بپیماییم و هر قدم در تزکیهمان را بهخوبی برداریم!
در خاتمه، مایلم چند سطر از «ترکۀ بیدارشوی دیگر» را نقل کنم تا همتمرینکنندگان را تشویق کنم کوشاتر به پیش بروند.
«آیا فکر میکنید نیروهای کهن میگذارند آن تمرینکنندگانی که بهشدت درگیر این موضوع بودهاند از این مخمصه رها شوند؟»
«بیدار شوید! هماکنون دشوارترین بخش سفرتان را با موفقیت سپری کردهاید. در این لحظۀ پایانی قایقتان را در گودالی متعفن واژگون نکنید. پیشنهاد میکنم از این شخص دوری کنید و شنوندۀ حرفهای او نباشید.»
«سختی تزکیه اینگونه است که تکتک مراحل به مرحلۀ بعدی پیوند خورده است و حتی یک لحظه یا یک مرحله نباید آسیب ببیند.»