(Minghui.org) وضعیتِ بهظاهر آشفته در خصوص انتخابات 2020 ایالات متحده، مردم جهان را با انتخاب دشواری روبرو کرده و آزمونی برای ما مریدان دافا نیز است.
خردِ واقعی از ازخودگذشتگی سرچشمه میگیرد
بسیاری از مردم چشم امید داشتند به دادخواست تگزاس علیه جورجیا، میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین. دادخواستی که بهدلیل نقض حقوق مردم که در قانون اساسی تصریح شده است، تنظیم شد، اما دادگاه عالی به این دلیل که تگزاس بر اساس قانون اساسی، فاقد وجاهت قانونی برای ارائه این پرونده است، دادخواستش را رد کرد. این جریان سبب ناامیدی شدید بسیاری از مردم شد. رئیسجمهور ترامپ در توئیتی نوشت: «دادگاه عالی واقعاً ناامیدمان كرد. نه خردی، نه شجاعتی! این یک رسوایی دستگاه قضایی، و برای ایالات متحده آمریکا شرمآوراست!!!»
ممکن است برخی با تصمیم قضات موافق باشند، اما وقتی این وضعیت را بر اساس اصول فا ارزیابی میکنم، متوجه میشوم آنها بهاندازه کافی خردمند نیستند، و خرد برای موفقیت یا نابودی جهان، بسیار مهم است.
چرا قضاتِ دیوان عالی کشور از خرد برخوردار نیستند؟
رد دادخواست تگزاس از سوی قضات نشان میدهد که آنها درک نمیکنند ایالات متحده در میان یک بحران است. ایدئولوژی کمونیستی به آمریکا و بشر حمله کرده است. آنها متوجه نیستند که این تقلبِ آشکار در انتخابات اعتماد مردم را به قانون تضعیف میکند و عدالت و انصاف را در جامعه بشری به خطر میاندازد.
یکی از دلایل بروز مشکلات در این انتخابات گزارشدهی مغرضانۀ رسانههای بهاصطلاح جریان اصلی است. آنها مردم را گمراه میکنند و مانع دیدن حقیقت میشوند. ما تمرینکنندگان میدانیم که «درستی و راستی» فقط بهمعنای گفتن حقیقت نیست، آن بهمعنای انجام کارهای درست و یافتن حقیقتِ مسائل نیز است. گوشدادن به ادعاهای همۀ طرفین، روشی مهم برای مردم بهمنظور پیبردن به حقیقت است، اما یافتن حقیقت و انتشار آن نیازمند خرد و شجاعت است. اگر شخص از وضعیت حقیقی آگاه نباشد، چگونه میتواند دست به انتخاب درستی بزند؟
باورکردنی نیست که دادگاه عالی، شامل هر سه قاضی که رئیسجمهور ترامپ منصوبشان کرده است، دادخواست تگزاس را رد کردند. ازآنجاکه اکثر مردم تحت کنترل خودخواهی هستند، گاهی دیدن حقیقت برایشان دشوار است. مردم معمولاً شهرت و منافع خود را در اولویت قرار میدهند که باعث میشود دیدن وضعیت واقعی و دستکشیدن از منافعِ خودخواهانه برایشان دشوار شود. پایبندی حقبهجانبانۀ قاضیان به قانون اساسی در واقع یک انتخاب نادرست است، انتخابی که بر اساس خودخواهی انجام شده است.
قضات ممکن است احساس کنند که در حال حفظ روال قانون اساسی هستند، اما میتوان از اظهارات قضات آلیتو و توماس که در این پیگرد قانونی همنظر بودند، و دادستان کل تگزاس و نیز 20 دادستان دیگر حامی در کشور که به قانون بهخوبی آشنا هستند، دید که این پرونده روح قانون اساسی را نقض نمیکند. شواهد بیشماری از تقلب که در جلسات دادرسی و تنظیم دادخواستِ چند ایالت افشا شد، برای نشاندادن این جریان کافی است که بهاحتمال زیاد کسی در حال تضعیف قانون اساسی است، اما در کمال تعجب، 7 قاضی که رسالتشان حمایت از قانون اساسی است، این دادخواست را رد کردند.
آیا آنها از عدالت حمایت میکنند؟
سؤال قابلتأمل این است که وقتی از عدالت پیروی میکنیم یا به قانون اساسی وفادار هستیم، آیا از روی عادت است یا خیر؟ اگر درک نکنیم که هدف قانون اساسی حمایت از عدالت، حفظ قانون جهان بشری در راستای قانون جهان، است، بهراحتی گم میشویم.
این مشابه انتخابی است که چینیهای باستان اغلب با آن روبرو بودند: وفاداری به امپراتور یا دائو؟ اگر امپراتور از دائو منحرف شود و با افراد خوب بیرحمانه رفتار کند، با این وجود شما به او وفادار بمانید و از او دفاع کنید، در این صورت در اشتباه هستید.
بنابراین باید از هدفِ اصلی قانون اساسی حمایت کنیم که همان عدالت است.
برای یافتن حقیقت و حمایت از آن جسارت زیادی لازم است. معتقدم شجاعت نیز بخشی از بردباری است. فقط با غلبه بر خودخواهی، ترس و نیز با داشتن عزمی راسخ برای جستجوی حقیقتِ جهان، نیکخواهیِ فراوان برای همه موجودات و مطابقت با اصول حقیقت، نیکخواهی بردباری است که میتوانیم از خردی عالی برخوردار باشیم و شجاعت فراوانی داشته باشیم.
شاهدیم که فناوریهای پیشرفتۀ تحت کنترل موجودات فرازمینی و موجودات فاسدِ سطح پایین در تقویت تقلب در این انتخابات نقش ایفا میکنند. قبل از انتخابات یک غول فناوری برخلاف قانون، مبالغ هنگفتی را صرف جمعآوری رأی کرد. توئیتر اظهارات رئیسجمهور و گزینههای ارسال را روی پیامها محدود کرد. بسترهای رسانههای اجتماعی، کانالهای زیادی را که جرئت داشتند حقیقت را گزارش دهند، مسدود کردند. شرکتهای رسانههای خبری گزارشهای دروغین را ترویج دادند یا حقیقت را تحریف کردند. درنتیجه مردم از وضعیت واقعی آگاه نشدند. آنها چگونه توانستند شخصاً قضاوت کنند؟
رئیسجمهور ترامپ اکنون نهتنها با مخالفان سیاسی، که با روح پیچیدۀ کمونیست در بُعدهای دیگر نیز روبرو است که مردم را منحرف میکند و آنها را تحت تأثیر قرار میدهد تا بر ضد درستی حرکت کنند. این مشکلی تقریباً غیرقابلتصور است.
اصلاح فا قطعاً موفق خواهد شد! نباید به نتایج انتخابات در دنیای بشری وابسته باشیم. بهجای اینکه تحت تأثیر این وضعیتِ بهسرعت درحالتغییر قرار بگیریم، باید خردمندانه از حقایقِ آشکارشده در این انتخابات، برای روشنکردن حقیقت درباره شبح کمونیست و بیدارکردن مردم استفاده کنیم.
انتخابهای ما در این زمان، بخشی از تزکیۀ ماست و آیندۀ موجوداتی را تعیین میکند که ما مسئولشان هستیم. تمرینکنندگان نباید فقط تماشاگر باشند، نباید فقط برای ازبینبردن شیطان در بُعدهای دیگر، افکار درست بفرستیم. باید با استفاده از این فرصت، حقیقت را برای طیف وسیعی از مردم روشن کرده و از این وضعیت برای پاکسازیِ عناصر فاسد در جامعۀ بشری استفاده کنیم.
مجموعه نظرات و دیدگاهها