(Minghui.org) ما جلسۀ مطالعۀ گروه فا در مناطق روستایی داریم. بیش از 10 سال است که مصرانه این جلسات مطالعۀ گروهی فا را حفظ کردهایم و همچنین به انجام تمرینها ادامه دادهایم. در سال2015 تمام تمرینکنندگان گروهمان با استفاده از اسامی واقعیشان شکایات کیفری علیه جیانگ، رئیس پیشین حزب کمونیست چین (حکچ)، به ثبت رساندند. همه فکر میکردیم که با پیشرفت سریع اصلاح فا، ما نیز باید برای بیداری وجدان افراد بیشتر نهایت تلاشمان را انجام دهیم. بنابراین سالها به بازار میوه و ترهبار و نمایشگاه معبد میرفتیم تا اطلاعات و مطالب فالون دافا، یا همان فالون گونگ،را توزیع، حقایق را روشن و دربارۀ ترک حکچ و سازمانهای جوانان آن با مردم صحبت کنیم. هرگز در تلاشهایمان سستی نکردیم و تلاش کردیم که عهد و پیمانهایمان را گرامی بداریم.
با شیوع ویروس کرونا در ووهان، روستاها قرنطینه و جادهها بسته شدند. تغییر ناگهانی در وضعیت منطقه تمرینکنندگان را شوکه کرد. پس از اینکه آرام شدیم، با یکدیگر ارتباط برقرار کردیم و احساس کردیم که تمرینکنندگان نباید تحت تأثیر این وضعیت قرار بگیرند. فقط مسیر تزکیهای که استاد ترتیب دادهاند را خواهیم پیمود. مقالات مینگهویی دربارۀ اینکه چگونه شخص خودش را در این بلا محافظت کند را دانلود و در پوسترها پرینت و نصب کردیم و فلایرها را در روستاهای اطراف که ساکنینشان نمیتوانستند خانههای خود را ترک کنند، توزیع کردیم.
اما تمرینکنندگان روستای ما و روستای نزدیکمان یکی بعد از دیگری بهطور غیرقانونی بازداشت شدند. ما تمرینکنندگان برای فرستادن افکار درست بهطور پیوسته، گروهی را تشکیل دادیم تا اینکه تمرینکنندگان بازداشت شده آزاد شدند. یک بار دیگر شاهد نیکخواهی استاد و قدرت افکار درستمان بودیم.
برطرف کردن اولین بازداشت
من و تمرینکننده وانگ شوئه (نام مستعار) درست پس از سال نوی چینی به روستای مجاور رفتیم تا بهدنبال تمرینکننده لی بین (نام مستعار) بگردیم. شوهر لی بین خانه بود و گفت که لی بین بیرون رفته است. هنگام صحبت با شوهرش، لی بین با استفاده از تلفن همراه فرد دیگری با او تماس گرفت و گفت که به همراه دو تمرینکنندۀ دیگر بازداشت شده و به ادارۀ پلیس محلی برده شدهاند. آن سه تمرینکننده برای روشنگری حقیقت دربارۀ فالون دافا به روستایی رفته بودند، اما روستائیانی که ذهنشان با تبلیغات حکچ مسموم شده بود آنها را احاطه کردند و سپس به ادارۀ پلیس محلی بردند.
شوهر لی بین فوراً با سرپرست روستا که همکلاسیاش بود تماس گرفت تا وضعیت را جویا شود. سرپرست پاسخ داد که مأموران ادارۀ پلیس شهر آن سه نفر را بازداشت کردند. وانگ شوئه و من باخبر شدیم و فوراً به خانه رفتیم. به تمام تمرینکنندگان محلی اطلاع دادیم تا مانند بدنی واحد افکار درست بفرستند.
درابتدا از استاد درخواست کردیم که به افکار درست لی بین و دو تمرینکنندۀ دیگر قدرت ببخشند: «باشد که به استاد و دافا باور داشته باشند تا تحت هر شرایطی که با آن مواجه میشوند و در هر مکانی که هستند آزاد شوند.»
دوم اینکه افکار درست قوی به سمت ادارۀ حکچ و مأمورانش که در این جریان دست داشتند فرستادیم: انجام سه کار مریدان دافا در دورۀ اصلاح فا صالحترین کار است. هیچ موجود شیطانی، مواد بد و ارواح کمونیستی اجازه ندارند با کار تمرینکنندگان مداخله کنند یا آنها را مورد آزار و شکنجه قرار دهند. تمرینکنندگان فقط حقایق دافا را برای نجات مردم منتشر میکنند و سپس به خانه میروند. ما هیچ نظم و ترتیبی را نخواهیم پذیرفت. تا ظهر به فرستادن افکار درست ادامه دادیم و بعد به خانه رفتیم. همتمرینکنندگانی که بعدازظهر کاری نداشتند، به فرستادن افکار درست ادامه دادند.
لی بین و دو تمرینکنندۀ دیگر نیز از استاد درخواست کردند که افکار درستشان را تقویت کنند و از همکاری با پلیس خودداری کردند. هنگامی که آنها را مورد معاینۀ پزشکی قرار دادند، بدنشان علائم جعلی بیماری را نشان داد. درنتیجه بازداشتگاه از پذیرش آنها خودداری کرد. آنشب تمرینکنندگان منطقهمان به فرستادن افکار درست ادامه دادند. ساعت 8 صبح همسر لی بین پیامی فرستاد و اطلاع داد که هر سه نفر آزاد شده و اکنون در خانه هستند.
برطرف کردن بازداشت دوم
تمرینکنندگان روستایمان به مطالعۀ فای گروهی شبانگاهی رفتند، در ساعت 10 شب افکار درست فرستادند و سپس برای توزیع مطالب فالون دافا در روستاهای اطراف به گروههای مختلفی تقسیم شدند. در روز که هوا روشن بود نتوانستیم برویم. چهار تمرینکنندۀ یکی از گروهها به محض اینکه روستا را ترک کردند، توسط کارکنان ایست بازرسی شهرداری متوقف شدند. در بین آنها تمرینکننده چن شین (نام مستعار) موفق به فرار شد. سه تمرینکنندۀ دیگر بازداشت و به ادارۀ پلیس منطقه برده شدند.
ساعت از 11 شب گذشته بود که چن شین با عجله به خانهام آمد، درحالیکه مجبور شده بود بهخاطر مسدود بودن راه روستا مسیری انحرافی را طی کند. پس از اینکه با سایر تمرینکنندگان تماس گرفتیم، متوجه شدیم که به خانه رسیدهاند، بنابراین مزاحم آنها نشدیم. من و چن شین از استاد درخواست کردیم که سه تمرینکنندۀ بازداشت شده را نجات دهند. سپس نشستیم و تا ساعت 5 صبح افکار درست فرستادیم. ساعت 5 که شد همسر یکی از تمرینکنندگان بازداشت شده که او نیز تمرینکنندۀ دافا است به خانهام آمد و از من خواست که مراقب کارگاه تولید مطالب دافا باشم. سپس او و چن شین به خانه رفتند.
عود روشن کردم و در مقابل تصویر استاد زانو زدم و گفتم: «ما خوب عمل نکردیم، چراکه سه تمرینکننده بازداشت شدند. اکنون زمانی غیرعادی است و درمانده هستیم. فقط استاد میتوانند آنها را نجات دهند. تمرینکنندگان در کمک به استاد برای نجات مردم هیچ کار اشتباهی نمیکنند. همتمرینکنندگان هرجایی که هستند به مأموریتشان عمل میکنند. در مسیر تزکیهمان فقط رشد و بهبود وجود دارد و نه آزار و شکنجه.
سپس از استاد و نگهبانان الهی درخواست کردم که حفاظی بالای خانهام قرار دهند تا تمام منابع دافا را مورد محافظت قرار دهند و هرگونه قصد آزار و شکنجهای را که علیه تمرینکنندگان وجود داشته باشد ازبین ببرند. سپس تمام صبح بر فرستادن افکار درست برای تمرینکنندگان بازداشتشده تمرکز کردم.
سحرگاه آنچه را اتفاق افتاده بود، به سایر تمرینکنندگان اطلاع دادیم. همگی کارشان را متوقف کردند و همراه با چن شین دستهجمعی افکار درست فرستادند. از استاد درخواست کردند که سه تمرینکنندۀ بازداشت شده را نجات دهند و افکار آنها را تقویت کنند. سپس آنها افکار درست قوی فرستادند: «هرجایی که تمرینکنندگان میروند، باید افراد با رابطۀ تقدیری را نجات دهند و سپس به خانه بازگردند. برای تمرینکنندگان هیچ نظم و ترتیب دیگری را نمیپذیریم و فقط مسیر تزکیهای را که توسط استاد ترتیب داده شده است دنبال میکنیم. هیچ موجود شیطانی، عنصر خارجی یا روح شیطانی کمونیستی حق ندارد به آزار و شکنجۀ تمرینکنندگان بپردازد. فرستادن افکار درست را ادامه خواهیم داد تا تمرینکنندگان بازداشتشده آزاد شوند.
بعدازظهر آن روز یکی از 3 تمرینکنندۀ بازداشتشده آزاد شد و به خانهام آمد و گفت که پلیس در همان شبی که بازداشت شده بودند از آنها بازجویی کرده است. اما بهخاطر سنش که 76 سال دارد او را آزاد کردند. دو تمرینکنندۀ دیگر را به ادارۀ پلیس شهر بردند.
سپس با هدف قرار دادن ادارۀ پلیس شهر و بازداشتگاه افکار درست فرستادیم. گفتیم که آنها اجازه ندارند جنایاتی علیه دافا انجام دهند. هیچکسی اجازه ندارد تمرینکنندگان را مورد آزار و شکنجه قرار دهد. مواد شیطانی و ارواح کمونیستی پشت آنها ازبین برده شوند. آنها باید درک کنند که هیچ موجود شیطانی اجازه ندارد مسیر بازگشت به خانۀ تمرینکنندگانی را که افکار درست دارند مسدود کند.
آن دو تمرینکنندۀ بازداشت شده افکار درست داشتند و به استاد و فا باور قوی داشتند. آنها تحت تأثیر محیط قرار نمیگرفتند. به هرجایی که برده شدند، حقایق را روشن کردند و حتی به یکی از مأموران ادارۀ پلیس شهر کمک کردند که از عضویت حکچ خارج شود. کارکنان و مأموران ادارۀ پلیس شهر و بخش امنیت داخلی قصد داشتند آنها را مورد آزار و شکنجه قرار دهند.
آن دو نفر از استاد درخواست کردند که افکار درستشان را تقویت کنند. آنها با درخواستهای این دفاتر همکاری نکردند. درنتیجه پس از معاینۀ پزشکی بیمارستان، فشار خونشان بسیار بالا بود. بازداشتگاه از پذیرش آنها خودداری کرد. مأموران پلیس محلی چارهای نداشتند جز اینکه آنها را به ادارۀ پلیس بازگردانند. ساعت 7 شب درحالیکه هنوز افکار درست میفرستادند، آزاد شدند و صحیح و سالم به خانه رسیدند.