(Minghui.org) زندگیام بهطور معجزهآسایی توسط فالون دافا دگرگون شد. زمانی با عصا راه میرفتم، اما اکنون دوچرخه سواری میکنم و به شهرهای اطراف و مکانهای دور میروم تا به مردم کمک کنم که از حقیقت درباره دافا آگاه شوند. به بیش از پنجاه هزار نفر کمک کردهام که از حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند. از 21 سال پیش تاکنون که در سن 72 سالگی هستم از وضعیت سلامتی بسیار خوبی برخوردار بودهام و نیازی به دارو نداشتهام.
بسیاری از اعضای خانوادهام نیز قدرت فوقالعاده دافا را مشاهده کردهاند. همه ما معتقدیم که فالون دافا واقعاً شگفتانگیز است!
شکستگیها و ازجا دررفتگیهای بیش از ده سال بهبود یافت
در دهه 1940 در روستایی دورافتاده در سیچوان متولد شدم. از زمان کودکی با مصائب بسیاری روبرو شدم. بهعنوان مثال، من از طبقه بالا افتادم و سرم به تخته سنگی برخورد کرد. روستاهای سیچوان فقیر و فاقد منابع پزشکی کافی بودند. والدینم برای نجات جانم، فردی را که بهاصطلاح «پزشک» بود برای معالجهام پیدا کردند. او بعضی از گیاهان دارویی را جمع کرد، آنها را در دهانش جوید و سپس آنها را روی زخمهایم مالید. بسیاری از همسایگان فکر میکردند که خواهم مرد، اما به نوعی زنده ماندم.
در سال 1984 بین دو اتومبیل گیرافتادم که با من تصادف کردند و پای راستم خرد شد و باعث شکستگیهای پیچیده، آسیبدیدگی جدی در سر و تغییر شکل صورت شدند. چند روز بعد، بعد از عمل جراحی، هوشیاریام را دوباره بدست آوردم. یک روند بهبودی طولانی و دردناک را تحمل کردم.
در طول روز احساس درد داشتم، نمیتوانستم به طور عادی بخورم یا بخوابم. علاوه بر این، استخوانهایم بهطور نامناسب بهبود یافته بود. در معاینه پس از درمان بیماری، اشعه ایکس تأیید کرد که شکستگیهای پای راستم بهصورت نادرست و در محل نامناسبی جوش خورده بودند و استخوانهایم بهخوبی بهبود نمییافت. پزشک جراحی را پیشنهاد کرد تا بتوانند استخوانها را دوباره بشکنند و مجدداً ترمیم یابد.
روند بهبودی اولم خیلی دردناک بود که بتوانم دوباره تمام این مراحل را پشت سربگذارم. جراحی دوم را رد کردم و این واقعیت را پذیرفتم که معلول خواهم شد و باید تا آخر عمر از عصا استفاده کنم. پس از دریافت 3000 یوآن بهعنوان غرامت در اثر حادثه، با پایی معلول به کار برگشتم و برای کاهش درد، به مسکن و تزریقات پزشکی تکیه میکردم.
بهدلیل اینکه برای سالهای طولانی از بیماریهای بسیار و بیخوابی رنج میبردم، زندگی بسیار سختی را پشت سر گذاشتم. با وجود این که بیمار بودم، تحت تأثیر فرهنگ حزب کمونیست چین قرار گرفته بودم و بدون ارزش گذاشتن به تقوا و بخشندگی، در محل کار و خانه رقابت میکردم. همیشه از نظر جسمی و ذهنی خسته بودم. با درد و رنج زندگی میکردم و به فکر پایان دادن به زندگی خودم افتادم اما تصمیم گرفتم که بهخاطر بزرگ کردن دو فرزند خردسالم به زندگی ادامه دهم.
بعد از اینکه شخصی در سال 1996 فالون دافا را به من معرفی کرد سرانجام بدبختیام پایان یافت. بعد از خواندن جوآن فالون، بلافاصله فهمیدم دافا همان چیزی است که به دنبالش بودم. مانند یک معجزه، ذهن و بدنم در مدت کوتاهی پس از مطالعه فا و انجام تمرینات به طرز چشمگیری تغییر کرد. بهتدریج، تمام بیماریهایم از بین رفت و میتوانستم بهطور عادی بخورم و بخوابم. زندگی بدون درد را تجربه کردم و پای شکستهام دیگر هیچ مشکلی برایم ایجاد نمیکرد، حتی در روزهای بارانی. بعداً، دوباره توانستم بدون عصا و بهطور عادی راه بروم!
لنفوم خواهر شوهرم درمان شد
پس از کسب دافا و خواندن جوآن فالون، فکر کردم که خواهرشوهرم که شدیداً مریض است نیز میتواند فرصتی برای زندگی داشته باشد. در بیمارستانهای مجاور تشخیص داده شد که به لنفوم مبتلا شده است و برای جراحی به بیمارستان بزرگی در پایتخت شهر چنگدو مراجعه کرد. اما ازپس هزینههای پزشکی برنمیآمد، بنابراین بدون معالجه به خانه بازگشت.
با وجود اینکه فقط دو ماه از شروع تمرینم در فالون دافا گذشته بود، درباره تجربیاتم به او گفتم: «لازم نیست دارو بخوری یا تزریق داشته باشی. اگر فا را مطالعه کنی، تمرینها را انجام دهی، سرشت ذهنت را تزکیه کنی، معلم به تو کمک میکند بدون آنکه از تو چیزی بخواهد.»
او پیشنهادم را با خوشحالی پذیرفت، بنابراین او را با فالون دافا و بسیاری از تمرینکنندگان نزدیک منطقهاش آشنا کردم. قدرت دافا کسانی را که ایمان آوردهاند، برکت میدهد و سرطانش بهطور معجزهآسایی درمان شد.
پس از آن که ح.ک.چ آزار و شکنجه فالون دافا را در 20ژوئیه1999 آغاز کرد، خواهرشوهرم حتی در شرایطی که تمرینکنندگان دیگر از ترس ح.ک.چ دست از تمرین کشیده بودند به تمرین دافا داد. او به مطالعه فا ادامه داد، افکار درست میفرستاد و حقیقت دافا را برای دیگران روشن میکرد. فرزندانش پس از دیدن بهبودی معجزهآسایش به دافا باور آوردند و به او در چاپ بروشورهای روشنگری حقیقت دافا در خانه کمک کردند. در آن زمان، همسایگانش به سلامتیاش حسادت میکردند و نمیتوانستند باور کنند که او زمانی مبتلا به سرطان و نزدیک به مرگ بوده است.
عوارض جانبی و خونریزی بعد از جراحی برطرف شد
دافا به زن برادرم کمک کرد تا پس از عمل جراحی در سال 2012 خونریزی خارج از کنترلش متوقف شود. برادر کوچکم با من تماس گرفت و فوراً گفت همسرش به دلیل حاملگی خارج رحمی و چسبندگی روده پس از عمل، در بخش مراقبتهای ویژه قرار داشت. من چند هزار کیلومتر دورتر از آنها بودم و نمیتوانستم به دیدن آنها بروم. به او اطمینان دادم كه فقط معلم و دافا میتوانند همسرش را نجات دهند و اینکه باید این عبارات را تکرار کنند، «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.»
قبلاً حقیقت راجع به دافا را به خانوادهاش گفته بودم، اما از آنجا که تحت تأثیر تبلیغات رژیم کمونیستی بودند، به حرفم گوش ندادند. اما در این لحظه حساس موافقت کردند که به پیشنهاداتم گوش کنند. بعد از اینکه آنها چند روز این عبارات را تکرار کردند، معجزه ای برای زن برادرم اتفاق افتاد. خونریزیاش متوقف شد، چسبندگی رودهاش بهبود یافت و میتوانست بهطور عادی به توالت برود. اندکی پس از آن، او از بیمارستان مرخص شد. آنها قدرت اعجابانگیز دافا را عمیقاً تجربه کردند، بنابراین هر روز به تکرار این جملات معجزهآسا ادامه دادند.
تومور مغزی شوهرم خواهرم بهبود یافت
قرار بود شوهر خواهر کوچکترم برای برداشتن تومور مغزی در مارس2019 تحت عمل جراحی قرار گیرد. همه اعضای خانوادهاش قبلاً تمرین فالون دافا را انجام میدادند، اما این افراد پس از 20ژوئیه1999 به دلیل ترس از آزار و شکنجه توسط ح.ک.چ از تمرین دست کشیدند.
به خانوادهاش گفتم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است.» را تکرار کنید. علاوه بر این، شما باید دوباره تمرین فالون دافا را شروع کنید و با فکر تزکیه ممکن است معجزه رخ دهد.»
روز بعد، پزشک شوهر خواهرم گفت که به جای جراحی، میتوانند سوراخی را ایجاد کنند. او سه روز بعد از بیمارستان مرخص شد.
شوهرخواهرم بعد از بازگشت به خانه، شروع به مطالعه فا و انجام تمرینهای روزانه کرد. او فهمید که دافا واقعاً شگفتانگیز است و دیگر به تبلیغات ح.ک.چ باور نداشت.