(Minghui.org) در سال ۱۹۹۶، سه سال قبل از آغاز آزار و اذیت روش معنوی فالون گونگ (یا همان فالون دافا) بهدست حزب کمونیست چین (حکچ)، شروع به تمرین آن کردم.
از همان ابتدای شروع آزار و شکنجه، بهخاطر امتناع از رهاکردن تمرین فالون گونگ، از کار تدریس در مقطع پیشدبستانی اخراج شدم. همکارانم برای حفظ حقیقت درخصوص خودم، ایمانم و باورهایم همه مرا تحسین کردند.
بعدها، پس از آنکه اخراج شدم، طولی نکشید که بهعلت فشارهای اعمالشده به مدیران مدارس از سوی حکچ، از ۵ مدرسه دیگر نیز اخراج شدم.
اما، قبل از ترک هریک از این محل کارها، همۀهمکارانم، با خوبی و زیبایی فالون دافا آشنا شدند!
هر وقت فرصتی برای گفتگو با مردم چین بوجود میآید، به آنها میگویم: «اگر میخواهید در این زندگی برکت دریافت کنید، لطفاً این دو عبارت را تکرار کنید: "فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است."»
همچنین به مردم توصیه میكنم كه از عضویتشان در حکچ و سازمانهای وابسته به آن خودداری كنند تا از آیندهای ایمن برخوردار شوند. همسایگان و اعضای خانوادهام نیز از تکرار این دو عبارت بهره بردهاند.
همسایه پس از تکرار عبارات از حمله قلبی بهبود پیدا میکند
یک روز صبح، من و همسرم با خودروی شخصیمان برای دیدن والدینم به روستای دورافتاده محل سکونتشان رفتیم. بعداً هنگام عصر درحالیکه از محل اقامت آنها خارج میشدیم، متوجه شدیم که گروهی از مردم در خارج از خانهای ازدحام کرده و درحال رفت و آمد بودند. همه آنها غمگین و نگران بهنظر میرسیدند.
اتومبیلمان را متوقف کردیم تا ببینیم کمکی از دستمان برمیآید. یکی از اهالی روستا به ما گفت که خانمی در داخل خانه بهشدت بیمار است.
وارد خانه شدم و مردی را دیدم که درمانده و ناامید در کنار همسرش ایستاده بود، زیرا بهسختی نفس میکشید.
پرسیدم: «آیا میخواهید او را به بیمارستان بخش برسانم؟ مرد گفت که قبلاً با پزشک دهکده تماس گرفته است تا او را از وضعیتش آگاه کند.
او در ادامه افزود: «همسرم همچنان از حمله قلبی که اوایل صبح امروز آغاز شده است رنج میبرد. توصیه نمیکنم که او را از رختخوابش بیرون ببریم.»
خودم را به سمت آن زن خم کردم و گفتم: «سالهاست که مرا میشناسید، درست است؟ به من اعتماد داری؟»
ازآنجاکه نمیتوانست صحبت کند، سرش را به علامت تأیید تقریباً تکان داد. گفتم: «بگذارید به شما کمک کنم که بنشینید. در ذهنتان كلمات "حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است" را تکرار كنید»
بعد از یک یا دو دقیقه سکوتش این عبارات معجزه کرد. او به آرامی گفت: «درحال حاضر خوبم. شما میتوانید بروید.. اما، اگر اشکالی ندارد، نمیتوانم شما را مشایعت کنم. او همچنین به شوهرش گفت که گرسنه است و از او خواست که چیزی برای خوردن برایش آماده کند.
درحالیکه من و همسرم به سمت اتومبیلمان گام برمیداشتیم، به همسایگان در بیرون آنچه را اتفاق افتاده بود گفتم و از آنها خواستم كه وارد خانه شوند و خودشان حقیقت را ببینند. همه افراد حاضر در آنجا درک کردند که فالون دافا واقعاً اعجابانگیز است!
والدین و بستگانم از برکت ناشی از تکرار عبارات بهره میبرند
مادرم هنگامی که تقریبا ۷۰ سال داشت دچار سكته مغزی شد و قادر به راه رفتن نبود. اما، پس از تکرار این دو عبارت، دوباره توانست راه برود. او اکنون ۸۵ سال دارد و از وضعیت سلامتی خوبی برخوردار است.
وقتی پدرم در دهه ۷۰ زندگیاش بود، یک کارگر ساختمانی بسته کفپوش قدیمی را از طبقه چهارم ساختمانی به بیرون پرت کرد که مستقیماً به سر پدرم برخورد کرد. پدرم او را بخشید و تصمیم گرفت که به بیمارستان نرود. او طی یک هفته در خانه بهطور کامل بهبود یافت و از آن زمان تاکنون سالم بوده است.
عمه ۸۷ سالهام هر روز این دو عبارت را تکرار میکند و از حکچ کنارهگیری کرده است. برای مراقبت از خانهاش دیگر نیازی به خدمتکار ندارد.
عمه ۸۵ سالهام بعد از کمک به یک تمرینکننده دافا که او میشناسد، بهطور پیوسته برکت دریافت کرده است. وضعیت سلامتیاش بسیار بهتر از سایر همسالانش است. پسرش اخیراً پیشنهاد داد كه كسی را استخدام كند تا در کارهای روزمره به او كمك كند، اما او متواضعانه پیشنهادش را رد كرد.
دوستان و همکلاسیهایم نیز از برکت ناشی از تکرار این عبارات بهره بردهاند. شوهریکی از همکلاسیهایم در وضعیتی شبیه اغماء در رختخواب بود. اما پس از مدتی تکرار این دو عبارت، بهطور کامل بهبود یافت!