(Minghui.org) ویروس کرونا در اواخر سال 2019 در شهر ووهانِ چین شیوع یافت. طی چند ماه، این اپیدمیِ منطقهای به یک پاندمی جهانی تبدیل شد.
درحالیکه مردم در بیش از 200 کشور و منطقه در حال مبارزه با این بیماری و بهدنبال درمانی برای آن هستند، مایلیم دیدگاه جامعی ارائه دهیم درباره آنچه میتوانیم از این پاندمی بیاموزیم: درباره جامعهمان، درباره فرهنگ و علم مدرنمان، و نیز درباره تاریخ.
امیدواریم که این مجموعه چهارقسمتی به خوانندگانمان در درک این مسئله کمک کند که اگر اطلاعات گمراهکنندۀ حزب کمونیست چین ادامه نمییافت، این پاندمی اتفاق نمیافتاد (قسمت اول). تئوریهای مربوط به مکانِ شروع این پاندمی را نیز بررسی میکنیم (قسمت دوم) و اینکه این پاندمی چگونه آغاز شد (قسمت سوم).
از سوی دیگر درک این پاندمی از دیدگاه فرهنگ و تاریخ (قسمت چهارم) سرنخهایی به ما میدهد در این خصوص که چطور اصول و تعهدات اخلاقیمان را مجدداً ارزیابی کنیم، درحالیکه خود را برای فصل جدیدی از تاریخ آماده میسازیم.
در زیر طرحی کلی از این مجموعه ارائه شده است:
قسمت 1: گاهشمار و تجزیهوتحلیل فصل 1: مخفیکاری این شیوع در چین فصل 2: آیا چنین تراژدیهایی دوباره رخ خواهند داد؟قسمت 2: ویروسی مرموز؛ از کجا شروع شد؟ فصل 3: نظریۀ مبنی بر اینکه آمریکا مبدأ این ویروس بوده است فصل 4: نظریۀ مبنی بر اینکه چین مبدأ این ویروس بوده استقسمت 3: ویروس مرموز؛ چگونه شروع شد؟ فصل 5: نظریۀ مبنی بر اینکه این ویروس ساختِ دست بشر است فصل 6: نظریۀ مبنی بر اینکه آن ویروسی با منشأ طبیعی استقسمت 4: بازاندیشی درباره علم مدرن و بازگشت به ارزشهای سنتی فصل 7: حکچ وضعیتی دشوار و بیسابقه را بر بشر تحمیل میکند فصل 8: تأملات درباره خرد دوران باستان
* * *
(ادامه قسمت 2)
همانطور که در قسمت 2 نشان داده شد، چند نظریه درباره منشاء ویروس کرونا منتشر شده است (تصویر زیر را ببینید). یک نوع از نظریهها مربوط به این است که این ویروس از کجا آغاز شد و نوع دیگر نحوه شروع این ویروس را بررسی میکند. همانطور که در تصویر زیر نشان داده شده است، در قسمت 2 این مسئله را پوشش دادیم که این ویروس از کجا آغاز شد و استدلالهایی را بررسی کردیم که میگفتند آمریکا منشأ این ویروس است (فصل 3) یا اینکه چین منشأ این ویروس است (فصل 4). قسمت سوم به این مسئله میپردازد که این ویروس چطور شروع شد و استدلالهایی را ارائه میدهد در این خصوص که این ویروس ساخت دست بشر است (فصل 5) یا اینکه منشأ آن طبیعی است (فصل 6).
تاکنون، اصلیترین استدلالهایی که از نظریۀ ساختِ دستِ بشر بودن منشأ این ویروس حمایت میکنند، حول ترتیبِ پروتئین گلمیخ آن (پروتئین اِس) و نیز تکهای از توالی درجی میچرخد که ظاهراً از یک ناقل مصنوعیِ استفادهشده برای دستکاری دیاِناِی میآید.
1. پروتئین گلمیخِ ویروس جدید حاوی یک محل برش منحصربهفرد است که در خویشاوندان نزدیکش وجود ندارد.
دانشمندان دریافتهاند که پروتئین اِس این ویروس جدیدِ کرونا دارای تکۀ خاصی از توالی است که پروتئین خاصی در سلول میزبان میتواند آن را بشکافد. پس از اینکه پروتئینی به نام فورین این توالی را شکاف داد، ویروس توانایی ورود به سلول میزبان و آلودهکردن اندامهای مختلف را بهدست میآورد.
برخی استدلال آوردهاند که محل شکافتگی فورین در این ویروس منحصربهفرد است و در خویشاوندان نزدیک سایر ویروسهای کرونا یافت نشده است، اما برخی از دانشمندان نیز اشاره میکنند که چنین توالیای بهطور طبیعی در سایر ویروسها وجود دارد، ازجمله برخی از ویروسهای کرونا که ارتباط مستقیمی با این ویروس جدید ندارند.
درحالیکه شخص میتواند استدلال آورد که درج محل برش فورین به ویروس از طریق دستکاری ژنتیکی است، چراکه آن یک روند مهندسیزیستی بهخوبیتثبیتشده است، نمیتوان بهطور کامل این احتمال را رد کرد که این ویروس خودش توالی را از محیط جذب میکند، با توجه به این واقعیت که ویروس کرونا یک ویروس آراِناِی است که پایدار نیست و مرتباً در حال جهش و جذب توالیها از محیط است (روندی به نام ترکیب مجدد ژنتیکی).
در نتیجه، محل برش فورین بهتنهایی برای این نتیجهگیری کافی نیست که این ویروس محصول دستکاری آزمایشگاهی است.
2. محققان هندی ادعا كردند كه این ویروس حاوی توالیهای اِچآیوی است
برخی از استدلالهای دیگر نیز درباره پروتئین اِس حاوی توالی اِچآیویِ این ویروس وجود دارد. پیشنویسی از یک مقاله از بیشواجیت کوندا و سایرین در دانشگاه نیو دهلی در اواخر ژانویه در بیوآرشیو منتشر شد. این تیم هندی متوجه شد چهار درج در پروتئین اِس این ویروس منحصربهفرد است. آنها در سایر ویروسهای کرونا دیده نمیشوند و اسیدهای آمینه در واقع همان پروتئینهای موجود در اِچآیوی یا مشابه با آنها هستند. این نویسندگان نوشتند که ویروس ووهان «بعید بهنظر میرسد که بهطور اتفاقی در طبیعت ایجاد شده باشد،» اما دو روز بعد، این تیم هندی از این مقاله صرفِنظر کردند.
استدلال دیگری که ادعا میکند ویروس ووهان گونهای است که در آزمایشگاه مهندسی شده است، براساس مقالهای است که در 30ژانویه سال 2020 جیمز لیونزویلر آن را منتشر کرد. او سابقاً بهعنوان کارشناس بیوانفورماتیک در دانشگاه پیتسبرگ کار میکرد.
لیونزویلر در مقاله خود نوشت که او توالی ژنوم ویروس ووهان را تا 67٪ با توالی ژنوم ناقل پیشاتل اِساِن یکسان دید که در بسیاری از آزمایشگاهها برای تولید واکسن سارس مورد استفاده قرار گرفته است. او سپس بر این گمان شد که ویروس جدید كرونا ساخت دست بشر است و برای تحقیقات واكسن سارس استفاده میشد.
محقق دیگر، استیون سالزبرگ، زیستشناس محاسباتی و استاد دانشکده پزشکی جان هاپکینز، توالی این ویروس را در پایگاه دادهها در اِنسیبیآی (مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی) جستجو کرد، و متوجه شد که بالاترین نتایج، توالی سایر ویروسهای کرونای خفاش بودند، اما نه توالی این ناقل.
سالزبرگ استدلال آورد که اگر توالی این ویروس از این ناقل میآمد، آن «تقریباً یکسان» میبود، نه 67٪ که «نهچندان مرتبط» محسوب میشود.
با توجه به قطعی نشدن تئوری ساخت دست بشر بودن این ویروس که در بالا اشاره شد، هیچ مدرک محکمی نمیتواند از این استدلال حمایت کند که این ویروس در واقع در یک آزمایشگاه تولید شده است. بسیاری از دانشمندان معتقدند كه این ویروس جدید کرونا احتمالاً ویروسی طبیعی است که از خفاشها نشأت گرفته است.
در تاریخ 3فوریه2020، شی ژنگلی مقالهای را در مجله معتبر نیچر منتشر کرد، با عنوان «شیوع یک ذاتالریه مرتبط با یک ویروس جدید کرونا با منشأ احتمالی از خفاش.»
شی در این مقاله گزارش داد كه تیمش از طریق توالی كلی ژنوم، یك ویروس كرونای خفاش به نام را.تی.جِی13 را شناسایی كرده است که هویتش 96.2٪ با این ویروس جدید کرونا یکسان است. این نزدیکترین گونه به ویروس جدید کرونا است که تاکنون گزارش شده است.
شباهت 96.2٪ به معنای این نیست که این ویروس خفاش مستقیماً انسانها را آلوده میکند و مسئول پاندمی فعلی است. بهگفتۀ ترِوُر بدفورد، متخصص بیوانفورماتیک در دانشگاه واشنگتن، معمولاً 25 تا 65 سال طول میکشد تا این ویروس خفاش بهاندازه کافی جهش یابد تا 100٪ مشابه ویروس کرونای فعلی شود.
اما ویروس جدید کرونا فقط چند ماه پیش شیوع یافت و این ویروس خفاش که مستقیماً انسانها را آلوده کرد زمان کافی نداشت تا اختلاف 3.8٪ (حاصل تفریق ۱۰۰ از ۹۶.۲) را از بین ببرد و تبدیل به این ویروس کرونا شود.
تنها امکان برای اینکه ویروس خفاش بهسرعت به این ویروس کرونا جهش یابد، از طریق میزبانهای واسطه بود. بهعبارت دیگر، اگر این ویروس خفاش میزبان واسطهای را آلوده کرده بود و سپس، آن میزبان ویروس را به انسانها منتقل میکرد، آن سرعت جهش را فوقالعاده تسریع میکرد. ریچارد اِبریت از دانشگاه روتجرز استدلال آورد: «این نرخ جهش احتمالاً متفاوت بوده است، زیرا از میزبانهای مختلفی به انسان انتقال یافته است.»
سؤال درباره شناسایی این میزبان(های) واسطه است. در شیوعهای زئونوتیک قبلی (بیماریهایی که از حیوان به انسان انتقال مییابد)، کشف شد که هم سارس 2003 در چین و هم مرس 2012 در عربستان سعودی ناشی از ویروسهای خفاش بودند که قبل از اینکه وارد بدن انسان شده و باعث بیماریها شوند، از زباد نخلی و شتر بهعنوان میزبان واسطه استفاده میکردند.
در زمستان 2019 که این ویروس در ووهان شیوع یافت، خفاشها از قبل به خواب زمستانی رفته بودند و دیگر هیچ خفاشی در بازار ترهبار فروخته نمیشد. بنابراین احتمال دارد که این ویروس ماهها یا حتی زمانی طولانیتر در محیط اطراف بوده است و قبل ازاینکه رشد کند و دارای خصوصیات کشنده شود، از یک روند جهش جامع گذشته است.
در جستجوی میزبان واسطه چند نامزد ظاهر شدند، از جمله مینک (نام دو گونه از خانواده راسوها)، راسوهای اهلی و حتی لاکپشتها. اگرچه این لیست به پانگولین (مورچهخوار پولکدار) بهعنوان رقیب جدی محدود شد، اما پس از مدت کوتاهی اثبات شد که آن نیز غیرممکن است.
پانگولین در محیط گرم زندگی میکند و باید در محیطی نیمهگرمسیری، برخلاف ووهان، بماند. رژیم غذایی آن محدود به مورچهها و موریانهها است. آن دارای سیستم گوارشی و تنفسی ضعیفی است. پانگوولینها بهراحتی بیمار میشوند و این بیماری اغلب کشنده است. به همین دلایل، پانگولین برای پرورش اسیر مناسب نیست. در حقیقت، چین تجارت آن را تأیید نمیکند، بنابراین پانگولینها با قاچاق وارد میشوند و تعداد معدودی از آنها زنده هستند.
اگر پانگولینها میزبان واسطه بودند، نخستین بیماران قاچاقچیها میبودند. شیوع این بیماری نیز در مناطق مختلف اتفاق میافتاد، زیرا ووهان مرکز توزیع قاچاق نیست.
مسیرهای قاچاق بینالمللی برای پانگولینها
پانگولینها بهدلیل سیستم تنفسی ضعیفشان بهراحتی براثر عفونت ویروس کرونا بیمار میشوند. اگر بیمار باشند، ممکن است قبل از انتشار بیماری بمیرند.
محققان دانشگاه كشاورزي جنوب چين در مرحلهای اعلام كردند كه نتيجه توالي این ويروس جداشده از پانگولينها 99٪ شبیه ويروس جديد است، اما معلوم شد كه آن عدم دقت در گفتگوهای درون تيم بوده است و هومولوژي واقعی ژنوم بين ويروس پانگولين و ویروس ووهان فقط 90٪ است.
در سارس 2003، پس از اینکه شی ژنگلی ویروسی را روی زباد پیدا کرد، مشخص شد زباد میزبان واسطه برای پرش ویروسِ خفاش به انسان است که 99.8٪ مشابه سارس بود. بنابراین هومولوژى 90درصدی در پانگولینها برای تعیین اینکه پانگولینها میزبان واسطه نهایی باشند، کافی نبود كه دانشمندان در حال جستجو درخصوص ویروس جدید کرونا هستند.
حتی اگرچه هیچگونه پاسخ قطعی وجود ندارد درباره اینکه یک میزبان واسطه برای ویروس کرونا چه میتواند باشد، گرفتن رد سفر شی ژنگلی برای یافتن منبع منشأ سارس در سال 2003، سرنخی ارائه میدهد از اینکه چطور ویروس خفاشی که او سالها پیش کشف کرد، ممکن است سرانجام منجر به این ویروس کرونا شده باشد.
7 سال طول کشید تا سرانجام شی نخستین منشأ سارس را یافت که به احتمال زیاد گونه را.تی.جِی13 است، در یک غار خفاش در شهر کونمینگِ استان یوننان، اما این سؤال مطرح است که چگونه ویروس خفاشی که او پیدا کرد، قبل از پریدن روی میزبان واسطه ناشناخته، فاصله 1600کیلومتری بین کونمینگ تا ووهان را طی کرده است؟
ما دو مسیر ممکن را ارائه می دهیم (به تصویر زیر نگاه کنید): نخست اینکه این ویروس را تیم شی برگرداند و از طریق مدیریت نادرست حیوانات آزمایشگاهی، وارد محیط شد. دوم اینکه اعضای تیم شی به ویروس خفاش آلوده شدند و قبل از انتقال ویروس به میزبان بعدی (حیوانات) و پرش و بازگشت دوباره به انسان و ایجاد پاندمی، ناخودآگاه به نسل اول میزبان واسطه تبدیل شدند.
در حالی که بسیاری بر این گمان هستند که این ویروس از آزمایشگاه ویروسشناسی ووهان به بیرون نشت کرد و آن نیز بهطور گسترده مشخص شده است که آزمایشگاههای تحقیقاتی چین اغلب مدیریت ایمنی را شل گرفتهاند، هرچه باشد نشت یک ویروس از آزمایشگاه چیز راحتی نیست.
اول از همه اینکه آزمایشگاههای بیاِساِل4 نادر هستند و برای میکروبهای بهشدت خطرناک طراحی شدهاند. آنها برای سروکار داشتن با میکروبهای کشنده استفاده میشوند مانند ویروسهای ابولا که درمان یا واکسن برایشان وجود ندارد.
شخص موظف است قبل از ورود، لباس خود را عوض و قبل از خروج، دوش بگیرد. همه مواد نیز قبل از خروج ضدعفونی میشوند. علاوه بر این، شخص باید از تجهیزات محافظ شخصی مناسب و نیز لباس فشار مثبتِ دارای تهویه مطبوع که سراسر بدن را میپوشاند، استفاده کنید.
یک آزمایشگاه بیاِساِل4 بهشدت ایزوله است و اغلب در یک ساختمان جداگانه یا در یک منطقه ایزوله و محدودشده از ساختمان قرار دارد. این آزمایشگاه دارای تأمین ویژه و هوای خروجی و نیز خطوط خلأ و سیستمهای ضدآلودگی است.
آزمایشگاه بیاِساِل4 در مؤسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی (اِنآیاِیآیدی): هر دو اپراتور لباس و محافظ سر با فشار مثبت به تن دارند.
علاوه بر این، اپراتور آزمایشگاه بیاِساِل4 اغلب همراه همکارانش است و آزمایشگاه تحت نظارت ویدیوئی قرار دارد. این جریان باعث میشود تقریباً غیرممکن باشد که یکی از اعضای آزمایشگاه خودش بتواند بهطور عمدی پاتوژنها را به بیرون نشت دهد.
اما با این حال نیز، هنوز راههای دیگری برای خارجشدن یک ویروس از آزمایشگاه وجود دارد.
یک کاربر اینترنت، وو شیائوهوآ، مسائل ایمنی حیوانات آزمایشگاهی را در فوریه2020 مطرح کرد: «برخی آزمایشگاهها مدیریت بسیار ضعیفی در این خصوص دارند و حیوانات آزمایشگاه را برای کسب سود میفروشند. برای نمونه، سگها بهعنوان حیوانات خانگی پرورش داده میشوند (کالج پزشکی اتحادیه قبلاً این کار را انجام داده است)... اجساد حیوانات آزمایشگاهی پس از مرگ نیز بهطور نادرستی اداره میشدند. دانشگاه پزشکی جنوبی و سایر مناطق به جای پرداخت هزینه سنگین سوزاندن این اجساد، آنها از جمله ماکاکها (نوعی میمون) را بهعنوان حیات وحش فروختهاند.
«دانشجویان را در آزمایشگاه در حال پختن تخمهای خاص بدون پاتوژن [که برای تولید واکسن استفاده میشود] برای وعدههای غذایی دیدهام؛ خوکهای آزمایشگاهی سلاخی میشدند و گوشتشان بین اعضای کارکنان آزمایشگاه تقسیم میشد.... برخی موشهای آزمایشگاهی را در جیب خود قايم میکردند و از آمایشگاه بیرون میبردند تا آنها را بهعنوان حیوانات خانگی بزرگ کنند...»
«جهش و ترکیب مجدد ویروس ممکن است بهطور تصادفی اتفاق بیفتد. اما مدیریت آزمایشگاه دردسرهای زیادی دارد.»
ازآنجاکه آنچه وو گفت، واقعیت و در بسیاری از آزمایشگاههای چینی وجود داشت، هیچ دانشمندی این پیامش را تکذیب نکرد.
رسانه رسمی حکچ نیز به نظرات وو واکنشی نشان نداد. در عوض گفت که آزمایشگاه بیاِساِل4 از امنیت بالایی برخوردار است و فشار منفی مانع از نشت تصادفی میشود.
اما اگر مؤسسه ویروسشناسی ووهان بهدلیل سوءمدیریت حیوانات آزمایشگاهی قادر نباشد پاتوژنها را محدود کند، آن بهتنهایی میتواند اقدامات ایمنی به خطر بیندازد.
براساس این سیاست، حیوانات آزمایشگاهی ابتدا باید بهطور سطحی ضدعفونی شوند، در کیسههایی مهروموم شده و در فریزر نگهداری شوند. آنها سپس مانند سایر زبالههای عفونی پزشکی، برای سوزاندن دومرحلهای به محل سوزاندن اجساد فرستاده میشوند که این فرایند دستکم 4 ساعت زمان سوختن در دمای حدود 1000 درجه سانتیگراد است.
مؤسسه ویروسشناسی ووهان مردهسوزخانه مخصوص به خود را ندارد و حیوانات آزمایشگاهیاش ازجمله موش، خوک، گوسفند و غیره را برای پیمانکاران ارسال میکند. نحوه برخورد و اداره حیوانات آزمایشگاهی در کشورهای غربی نیز طبق اخلاق پزشکی همینطور است.
اما در چین تحت حاکمیت حکچ، این میتواند شکافی جدی باشد.
ممکن است مردم فکر کنند، حیوانات آزمایشگاهی پس از ضدعفونی با فرمالین و فریزکردن فقط سوزانده میشوند. اما در چین هر اتفاقی میتواند رخ دهد.
جستجوی ساده در بایدو، موتور جستجوگر محبوب چینی، با کلمات کلیدی «فرمالین» و «گوشت» ما را به سمت وبسایتهای زیادی حاوی اطلاعات درباره نحوه استفاده از فرمالین سمی برای حفظ گوشت سوق میدهد. خاصتر اینکه، ضدعفونی با فرمالین باعث میشود که گوشتِ فاسد یا گوشت حیوانات مرده، تازه بهنظر برسد.
بعد از کوبیدن گوشت (که به خودی خود میتواند در طول اضافه کردن نیتریتها سمی نیز باشد) و اضافهکردن سایر چاشنیها، مصرفکنندگان احتمالاً بدون دانستن اینکه چه چیزی در آن است، از عطر و طعمش لذت میبرند.
بدیهی است که حتی اگر اپراتورهای آزمایشگاه از نزدیک همه مراحل را دنبال کنند، آنچه در خارج از آزمایشگاه اتفاق میافتد خارج از کنترل آنهاست و ممکن است هنوز هم به پاتوژن اجازه دهد بدون هیچ محدودیتی مردم را آلوده کند.
در مباحث فوق، وو شیائوهوآ شی ژنگلی را درخصوص ایمنی آزمایشگاه در وضعیت دشواری قرار داد. شی به این جریان پاسخی نداد، احتمالاً به این دلیل که اداره حیوانات آزمایشگاهی چیزی خارج از مسئولیتهای او بود.
در 17فوریه، مقالهای در سایت رسانه اجتماعی ویبو منتشر شد که ادعا میكرد وانگ یانیی، مدیر مؤسسه ویروسشناسی ووهان، پاتوژنها را به بیرون نشت داده است.
در این پست آمده بود: «من چن چوانجیائو، از محققان مؤسسه ویروسشناسی ووهان هستم و شماره کارت شناساییام 422428197404080626 است.» او میگفت وانگ بهدلیل شوهرش شو هونگبینگ، عضو آکادمی علوم چین و رئیس دانشکده پزشکی دانشگاه ووهان به سمت فعلیاش ارتقا یافته است.
«او [وانگ] اغلب تعدادی از حیوانات را از آزمایشگاه میگیرد و آنها را به فروشندگان در بازار غذاهای دریایی هوانان میفروشد.»
چن چوآنجیائو از مؤسسه ویروسشناسی ووهان فاش کرد که وانگ یانیی مدیر مؤسسه، حیوانات آزمایشگاهی را به فروشندگان میفروشد.
اما پس از این پست، پلیس چن را به سکوت واداشت و بازداشتش کرد. گزارش شده است که مقامات تلاش کردند او را وادار کنند اظهاراتش را علناً در تلویزیون پس بگیرد. مشخص نبود که آیا او به درخواست آنها با این کار موافقت کرده است یا خیر.
چن بعداً آزاد شد، اما نه او و نه خانوادهاش حاضر به صحبت بیشتر درباره آن نشدند. یکی از اعضای خانواده گفت: «نمیخواهیم به دردسر بیفتیم.»
مدارک بیشماری از صحبتهای وو شیائوهوآ و چن چوآنجیائو پشتیبانی میکنند. در 2ژانویه2020، لی نینگ، عضو آکادمی علوم چین در دانشگاه کشاورزی چین، به 12 سال حبس محکوم شد. بر اساس این حكم (پرونده کیفری شماره 15 شهرستان سونگیوان در سال 2015) 37.6میلیون یوآن از بودجه علمی اختلاس كرد كه از این میان 10.2میلیون یوآن از فروش حیوانات آزمایشگاهی متروك و شیر بود. یعنی لی شیرها و گاوهای از نظر ژنتیکی اصلاحشده در آزمایشگاه را به مصرفکنندگان فروخت و ثروتی برای خود جمع کرد.
نه دانشگاه کشاورزی چین و نه مؤسسه ویروسشناسی ووهان سیستمهای مانیتورینگ ایمنی مؤثری در محل ندارند. دقیقاً مانند خود حکچ، روند نظارت بر خود معمولاً نادیده گرفته میشود. فقط پس از وقوع مسائل و مشکلات مهم، مردم از وجود آنها مطلع شدند.
درخصوص آنچه چن گزارش داد، سود حاصل از فروش حیوانات چندان زیاد نیست. در بین حیوانات در مؤسسه ویروسشناسی ووهان، موشها فروش خوبی ندارند و تعداد خوکها، سگها، گوسفندان، خرگوشها یا مارها اندک هستند (زیرا این آزمایشگاه با آزمایشگاه کشاورزی متفاوت است). مبلغ بزرگتر میتواند بخشی از بودجه علمی باشد که برای پردازش زبالههای پزشکی (ازجمله سوزاندن حیوانات آزمایشگاهی) پرداخت میشود.
برخی از پیمانکاران حریص میتوانند مبلغی را از مراکز تحقیقاتی (مانند مؤسسه ویروس شناسی ووهان) برای سوزاندن دریافت کنند. همچنین میتوانند با فروش حیوانات آزمایشگاهی به جای اینکه آنها را طبق قراردادهایشان بسوزانند، پول بهدست آورند.
پس از شیوع ویروس کرونا، شی جینپینگ، در ماه فوریه گفت با موضوع ایمنی آزمایشگاهی باید مانند یک مسئله امنیت ملی رفتار شود. روز بعد، وزارت علوم و فناوری آییننامههای جدیدی را با استفاده از سندی با این عنوان تنظیم کرد: «نکات راهنما در خصوص تقویت مدیریت ایمنی زیست محیطی در آزمایشگاههای میکروبیولوژیکی که با ویروسهای پیشرفتهای همسطح ویروس جدید کرونا سر و کار دارند.»
هنوز مشخص نیست که چنین مقرراتی چقدر مؤثر خواهند بود. همانطور که در قسمت 1 از این سری مقالات توضیح داده شد، حکچ تمام منابع موجود برای شناسایی، گزارش و اطلاعرسانی شیوع بیمارهایی مانند ویروس کرونا را در اختیار داشت. اما هنگامی که پزشکان، دانشمندان و مراکز آزمایش، ویروس کرونا را شناسایی کرده و به مقامات بالاتر گزارش دادند، آنها وادار به سکوت و مجازات شدند.
درخصوص کار با حیوانات آزمایشگاهی، این امر مرتبط با مسئولیت اجتماعی و اخلاق است. این مسئله فراتر از مقررات است و ما در قسمت 4 بحث خواهیم کرد.
متأسفانه، از آنجا که متخصصان پزشکی بهخاطر اطلاعرسانی درباره این اپیدمی توبیخ شدند، مقامات در 31دسامبر دستور تمیز کردن سراسری بازار غذاهای دریایی هوانان را صادر کردند و این بازار در اول ژانویه تعطیل شد.
این سلسله اقدامات، بررسی بیشتر درخصوص بازار محصولات دریایی را دشوار میکند، یعنی همان جایی که مقامات چینی ادعا کردند این ویروس از آنجا شیوع یافت و جایی که بعضی از حیوانات مرده توسط آزمایشگاه ویروسشناسی به فروش رسیده است.
3- ویروس کشف شده توسط شی تیم او را آلوده کرده و انتقال بعدی را نیز تسهیل میکند
یکی دیگر از مسیرهای انتقال ویروس از خفاش به میزبان واسطه ناشناخته، ممکن است از طریق اعضای تیم شی باشد.
برای داشتن یک تصویر کامل از این امکان، باید ببینیم که شی پس از شیوع سارس در سال 2003 چه کاری انجام داد.
۱.۳. نگاهی به گذشته در کشف سارس
پس از اپیدمی سارس در سال 2003، شی و تیمش از مؤسسه ویروسشناسی ووهان، برای جلوگیری از اپیدمی جدی دیگر، به دنبال یافتن منشأ آن بودند.
آنها هفت سال را وقت گذاشتند و به جستجوی ویروس به جاهای مختلف رفتند. آنها نمیدانستند که آیا موفق خواهند شد یا خیر، تا اینکه روزی به غار خفاش در کونمینگ در استان یوننان رسیدند.
شی از طریق توالییابی متوجه شد ویروسی که بهطور طبیعی از خفاش نعل اسبی پدید میآید 97٪ با ویروس سارس همسانی دارد.
پس از 5 سال دیگر نمونهگیری و تجزیه و تحلیل، تیم شی در نشریه نیچر ۲۰۱۳ ثابت کرد که گونۀ خفاش نعل اسبی منبع ویروس سارس بوده است.
شی مسیر عفونت سارس ۲۰۰۳ را اینگونه ترسیم کرد:
ویروس سارس در خفاش در یونآن به گربۀ زباد در یونآن (از پرورش اسیر) به استان گوآندونگ جایی که گربۀ زبادها فروخته میشدند و سرانجام ویروس به سارس-کو تبدیل شد و به انسانها سرایت کرد.
این تحقیق شی توسط همکارانش بهرسمیت شناخته شد و او لقب «زن خفاش» را کسب کرد.
۲.۳. عفونت احتمالی اعضای تیم پس از آن
حداقل محافظت شخصی توسط تیم شی ژنگلی هنگام جمعآوری نمونه های ویروس خفاش:
چپ، جمعآوری نمونه؛ بالا سمت راست، به دنبال خفاشها در غارها؛ پایین سمت راست، بازوی گاز گرفته شده توسط خفاشها.
همانطور که در تصاویر بالا نشان داده شده است، وقتی تیم شی شش سال در یوننان مشغول جمعآوری نمونههای ویروس خفاش بود، آنها در نزدیکی خفاشها کار کردند، از جمله هنگام گرفتن نمونه کار. برخی از آنها ماسک صورت یا دستکش استفاده نمیکردند. حتی کسانی که از دستکش استفاده میکردند نیز توسط خفاشها گاز گرفته میشدند و دستشان به خونریزی میافتاد.
شی توضیح داد که فقط در مواردی که خفاشهای بیش از حد زیادی در یک غار وجود داشته و گرد و غبار باعث مشکل تنفس میشد، آنها محافظت شخصی اضافی استفاده میکردند. وی در طی سخنرانی در ژوئن 2018 گفت: «اگرچه خفاشها ویروسهای زیادی را حمل می کنند، اما احتمال آلوده کردند انسانها کم است.»
اما این می تواند بسیار مخاطره آمیز باشد. مقاله مربوط به تیم شی در پایگاه ویروسشناسی سینیکا در مارس2018 نشان داد که ۳درصد از ساکنان روستایی در منطقه مجاور غار خفاشهایی که در آن کار میکردند دارای آنتیبادی علیه ویروس کرونا هستند، که نشانه بارز عفونت قبلی است. از آنجا که غلظت آنتیبادیها با گذشت زمان به پایینتر از سطح تشخیص کاهش مییابد، میزان آلودگی واقعی روستائیان میتواند بیشتر باشد.
چگونه آنها آلوده شدند؟ برخی دیده بودند که خفاشها به داخل روستا درحال پرواز بودند و یک نفر خفاش مرده را در دست گرفته بود. برخی گاهی اوقات در نزدیکی غار بودند. در این صورت، احتمال اینکه تیم شی که وارد غار شدند و خفاشها را مورد مطالعه قرار دادند، آلوده شده باشند بسیار بیشتر است. اما چون ویروس غیر سمی بوده، باعث بیماری نشده است.
گفتنی است، خفاشهای موجود در غار، بهخصوص خفاشهای نعل اسبی، میزبان طبیعی سارس و سایر ویروسها هستند. آنها انواع ژنهای مرتبط با سارس را حمل میکنند. از آنجا که ویروس بهطور مداوم از میان تبادل اطلاعات ژنتیکی میگذرد، پیشبینی اینکه چه چیزی از آنجا بیرون میآید دشوار است. تا حدودی میتوان آن را جعبه پاندورا نامید.
اگر اعضای تیم شی به این ویروس آلوده شده و آن را به ووهان برگردانده باشند، ممکن است این مسئله توضیح دهد که چرا ویروس خفاش را.تی.جی۱۳ که توسط اعضای تیم شی در یک لوله آزمایش برگردانده شده است، شباهت توالی ۹۶درصدی را با ویروس ووهان دارد، یعنی نزدیکترین چیزی که تاکنون گزارش شده است.
تا حدودی، این مسئله میتواند توضیح دهد که چرا مؤسسه ویروسشناسی ووهان تاکنون موارد عفونتی را گزارش نکرده است. کارکنان میتوانند قبلاً آنتیبادی را از مواجهه قبلی با ویروس غیربیماریزا تولید کرده باشند. این کار مانند تماس کارگران محصولات لبنی با آبله گاوی است که آنها را از عفونت آبله محافظت میکند.
اما آیا تشخیص آنتیبادی اعضای تیم به شناسایی نحوه انتقال بیماری کمک میکند؟ ممکن است کمک زیادی نکند زیرا وقتی ویروس فعال نیست، سطح آنتیبادی نیز کاهش مییابد و فقط هنگام مواجهه با ویروسهای مشابه افزایش مییابد.
ادامه در قسمت چهارم