(Minghui.org) بعد از اتفاقی که اخیراً درخصوص انتخابات ایالات متحده افتاد، قدرت بردباریام را از دست دادم و احساس گیجی و سردرگمی کردم. این موضوع بسیاری از وابستگیهای مرا نشان داد. با توجه به امور در دنیای بشری، مریدان دافا نمیتوانند در آن گرفتار شوند، بلکه باید از طریق فا به آن روشن شوند تا بتوانند وابستگیهای بشری را با تزکیه ازبین ببرند و به استاد در اصلاح فا کمک کنند.
بیدارکردن مردم از طریق تنبیهی سخت
در چند روز گذشته، نیروهای چپگرا کنترل ذهنشان را از دست دادند، به نظرشان رسید که انگار ایالات متحده یک شبه سوسیالیستی شده است. رئیسجمهور ترامپ هدف انواع رسانههای سنتی قرار گرفته و از سوی رسانههای اجتماعی بایکوت میشود. حتی قانونگذاران و مردم عادی که درباره او حرف می زنند نیز در این کار دخیل هستند.
قبلاً در مباحثهها گفته میشد که آن غربیانی که فکر میکنند سوسیالیسم چین چیز خوبی است باید به چین بروند تا آن را خودشان تجربه کنند. آمریکاییها در گذشته هیچ درکی درخصوص این موضوع نداشتند که مردم تحت حاکمیت کمونیسم در آن سوی اقیانوس چه احساسی دارند. اما پس از این انتخابات، مردم از اینكه شبح كمونیست قبلاً ایالات متحده را تسخیر كرده است، شوكه شدند. حتی رئیسجمهور کشور نیز سانسور شد. آنچه در ایالات متحده در جریان است مردم چین را به یاد کمونیست میاندازد.
از طرف دیگر، این یک بازی تلخ است. گرچه رئیسجمهور ترامپ و آن میهنپرستان مورد ظلم واقع شدند، اما فداکاریهای آنها ممکن است بیشتر کسانی را که قبلاً از چپگرایی حمایت کرده بودند، بیدار کند. بسیاری از مردم، ممکن است قبلاً ترامپ را دوست نداشتهاند، اما من معتقدم آنها به اندازه اعضای حزب کمونیست شرور نیستند که دوست دارند مردم را سرنگون کرده و آن زیر پا له کنند تا اطمینان حاصل کنند که دیگر هرگز قیام نخواهند کرد. بسیاری از مردم هنوز دارای سرشتی خوب هستند، اما فریب رسانههای جریان اصلی را خوردهاند. همچنین برخی از مقامات در تمام سطوح هستند که به ترامپ خیانت کردهاند، اما تا زمانی که هنوز ذرهای وجدان داشته باشند، قلب آنها دچار عذاب و آشفتگی میشود. از این گذشته، اکثر سیاستمداران ایالات متحده امیدوارند مانند مقامات حکچ شرور و بیپروا نباشند.
اگر درک ماهیت شیطانی کمونیسم معیار نجات است، آنچه برای ترامپ اتفاق افتاده دقیقاً فرصتی برای مردم است تا آن را درک کنند. وقتی آنها شخصاً اینها را تجربه کنند و آن را با چشمان خود ببینند، ازجمله سرکوب ترامپ و طرفدارانش به سبک انقلاب فرهنگی، تخریب سیستم قانون اساسی آمریکا از بالا به پایین و سانسور آزادی بیان، شاید به آنها کمک کند که هشیار باشند.
البته ، شاید این در اصل مبارزهای از روی استیصال و ناامیدی شیطان در بُعدهای دیگر در آخرین لحظه از حیات آنها باشد و استاد فقط از آن استفاده کردند تا شیطان را در بازی خودش شکست داده و کسانی را که هنوز دارای وجدان هستند نجات دهند.
افکار درست مریدان دافا نقش مهمی دارند
از زمان شیوع ویروس کرونا مرتباً هرج و مرج، فراز و نشیب وجود داشته است. بهخصوص در زمان انتخابات ایالات متحده، این موضوع بهطور خاصی متفاوت احساس میشود. بهنظر میرسد مسیر برای ما در انجام کارها بسیار باریک است. ما نه میتوانیم بیتفاوت باقی بمانیم و نه از حد عبور کنیم، زیرا ما میخواهیم مردم جهان را صرفنظر از حزب و عقاید سیاسی آنها نجات دهیم.
در این دوره زمانی خاص، باید روی فرستادن افکار درست برای ازبینبردن شیطان تمرکز داشته باشم. اما وقتی این کار را انجام دادم، احساس کردم که افکار درستم صریح و صادقانه نیستند، کمی سست و سرسری بوده و به اندازه کافی قدرتمند نیستند. به درون نگاه کردم. احساس کردم قلبم مضطرب است. ذهنم پراکنده است. قادر نبودم خودم را آرام کنم و این البته در فرستادن افکار درست من تأثیر داشت.
اخبار مربوط به انتخابات در آنجا گیجکننده است. برخی از رسانههای مریدان دافا نقش بزرگی در این روند ایفا کردهاند. اما وقتی آن را از نزدیک تماشا و پیگیری کردم، متوجه شدم که تأثیر زیادی روی من داشتند. بهخصوص پس از واقعه ۶ژانویه در کاپیتال هیل، قلب من احساس سنگینی کرد، میدانستم که تحت تأثیر مداخله ازسوی آن قرار گرفتم.
از طرف دیگر، مخاطبان رسانههای تمرینکنندگان، مردم عادی هستند. آنها در برنامههای خود درباره موضوعات از زاویه دید مردم عادی صحبت خواهند کرد، نه اینکه چگونه یک شاگرد دافا باید به مسائل نگاه کند. اما ما نباید این تمرینکنندگان را دنبال کنیم و تحت تأثیر احساسات بشری قرار بگیریم، بلکه دائماً براساس فا قضاوت کنیم. تمرینکنندگانی که در رسانهها کار میکنند میتوانند نتیجهگیری یا پیشبینی خود را انجام دهند، اما ما نباید به مشکلات با منطق بشری نگاه کنیم.
همچنین فهمیدم كه به آن خیانتكاران و چپگرایان كینه و نفرت دارم و افراد درستکار را با احساسی حاکی از عدالت مورد تحسین و قدردانی قرار میدهم. اما، هر دو احساسات بشری و برخاسته از قلبهای بشری هستند که بهطور مستقیم برخلوص و قدرت فرستادن افکار درست من تأثیر گذاشتهاند. من نباید نگران این باشم که چه کسانی بد هستند یا چه کسانی خوب هستند. حتی برای آن افراد بد، طرف بشری آنها ممکن است آن را بهوضوح نداند، زیرا این عوامل شیطانی در بُعدی دیگر هستند که آنها را دستکاری میکنند.
فهمیدم که وقتی بیشازحد در کارهای دنیایی گرفتار شدم، افکار درستم قادر به رسیدن به عوامل شیطانی در بُعدهای دیگر نبودند. وقتی به مردم احساسی حاکی از خشم و کینه داشتم، افکار درستم به جای نجات، آنها را به پایین هل میداد.
استاد به ما آموختند:
«تحت هر شرایط دشوار از هر نوع، همه شما باید فکرتان را پایدار نگه دارید. فقط با تحتتأثیر قرارنگرفتن میتوانید از پس همه شرایط برآیید.» (آموزشها در کنفرانس میانه غربی ایالات متحده)
در طی این انتخابات، وابستگیهای بشریام ظاهر شد. با اوضاع و احوال متغیر خارجی دچار فراز و نشیبهای احساسی شدم. بیش از حد به آنها وابسته بودم و میدیدم که عدالت برآورده میشود و وقتی اتفاقات مطابق انتظارم نیفتاد دلسرد و ناامید شدم. برای مردم عادی اشکالی ندارد که اینگونه فکر کنند، اما ما بهعنوان مریدان دافا باید مراقب باشیم، زیرا اگر به مسائل براساس فا فکر نکنیم، ممکن است افکارمان برخی موارد را به واقعیت تبدیل کرده و نتیجه منفیتری به بار آورد.
برای ما حیاتی است که باید افکار درست مردم عادی را تقویت کنیم، به آنها کمک کنیم تا موانع موجود در بعدی دیگر را پاک کنند، عناصر مثبتی را به قلب هر شخص اضافه کرده و درنتیجه جنبههای درست آنها را قویتر کنیم. همچنین باید به افرادی که در طرف نادرست ایستادهاند کمک کنیم تا وجدان آنها بیدار شود و موقعیت درست را انتخاب کنند.
نباید از مردم گله و شکایت کنیم، آزردهخاطر شویم و سرزنش کنیم، بلکه به آنها اعتماد داشته باشیم و این اعتمادبهنفس را به همه منتقل کنیم. ما این کار را بهخاطر اعتقاد راسخ خود به فا انجام میدهیم. ما هرچیزی را که ازسوی نیروهای کهن برنامهریزی شده باشد، تأیید نمیکنیم. مهم نیست که طرف درست در چه وضعیت نامناسبی قرار دارد، استاد کسی هستند که برای اصلاح فا آمدهاند. چگونه ممکن است که عدالت آشکار نشود و شرارت از بین نرود؟ حتی ترامپ هم پشتکار داشته و ادامه میدهد، ما چگونه احساس دلسردی می کنیم؟