(Minghui.org) میخواهم ماجرای دو حادثه را به اشتراک بگذارم که هیچ پزشک متخصصی نمیتواند توضیحی درباره آنها ارائه دهد.
بهبودی از نفریت (بیماری تورم کلیه)
نوهام وقتی در مدرسه راهنمایی بود به نفریت (ورم کلیه) مبتلا شد. ما پنج بار او را برای معالجه به بیمارستان منتقل کردیم اما خوب نشد.
بعد از پنجمین بار که از بیمارستان برگشتیم، یکی از اقوام که پزشک حرفهای بود گزارش آزمایشگاه را خواند و گفت: «این گزارش از گزارش قبلی بدتر است.»
من و شوهرم فالون دافا را تمرین میکنیم. تصمیم گرفتیم که اگر بیمارستان نتواند به نوه ما کمک کند، خودمان از او مراقبت کنیم.
برای او یک هفته مرخصی پزشکی از مدرسه درخواست کردیم و او را به خانه بردیم. ما سه نفر فا را مطالعه کردیم و تمرینها را با هم انجام دادیم. او میخواست بهتر شود، بنابراین هر کاری از او میخواستیم، انجام میداد. علاوه بر غذا خوردن و خوابیدن، جوآن فالون، کتاب اصلی فالون دافا، را مطالعه میکردیم و تمرینها را انجام میدادیم و شعرهای منتشر شده در تقویم مینگویی را حفظ میکردیم.
در پایان هفته، نوهمان را برای معاینه به بیمارستان بردیم. دکتر با دیدن گزارش آزمایشگاه تعجب کرد و گفت: «ورم کلیهاش تقریباً برطرف شده است.»
من و شوهرم میدانستیم که استاد لی هنگجی، بنیانگذار فالون دافا، مشکل نوه ما را حل کردند زیرا او در حال مطالعه فا بود و تمرینها را انجام میداد. چند روز بعد، نوهام به حالت عادی قبلیاش بازگشت.
نوهام از گزش مار سمی بهبود یافت
یک شب بعد از شام نوهام برای بازی در تپه پشت خانه ما بیرون رفت. یک مار مچ پایش را گاز گرفت، اما او بلافاصله به ما نگفت. تا نیمه شب که از درد جیغ میکشید، آن موقع به ما گفت.
یکی از ماهیچههای ساق پایش به ضخامت رانش متورم شده بود. دیگر دیر وقت و آخر شب بود و برای سفر در حومه شهر خیلی دیر بود. من و شوهرم افکار درست فرستادیم و از استاد کمک خواستیم. به زودی ورم از بین رفت و او به خواب رفت.
صبح روز بعد، یکی از اعضای دیگر خانواده که فروشنده گیاهان دارویی و متخصص گزش مار بود، پسر را معاینه کرد. سپس او اظهار کرد که روح معلمش را برای معالجه پسر دعوت میکند تا او را درمان کند. یک لحظه بعد، او گفت: «معلمم گفت که نمیآید، زیرا شخصی در این خانه فالون دافا را تمرین میکند. استاد فالون دافا بسیار قدرتمند است و قبلاً از نوه شما مراقبت کرده است.»
پس از خارج کردن سم حاصل از گزش، فروشنده گیاهان دارویی گفت: «این یک معجزه است! این مار بسیار سمی است. مردم در طی چند دقیقه از گزش آن میمیرند، اما او حالش خوب است. استاد شما عالی است!»
در عرض یک هفته، نوه ام کاملاً بهبود یافته بود.