فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

موجودات ذی‌شعور مشتاق نجات هستند

6 مارس 2021 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) در 8سپتامبر2020، برای روشنگری حقیقت از یک نمایشگاه محلی بازدید کردم. به‌محض اینکه شروع به توزیع بروشورهای مرتبط با دافا کردم، ناگهان یک مرد قدبلند به سمتم آمد و فریاد زد: «چه کار می‌کنی؟» جواب دادم: «برای نجات مردم بروشور توزیع می‌کنم. آیا شما هم یکی می‌خواهید؟»

او سپس بازوی مرا گرفت و خواست با او بروم. هر چه بیشتر تلاش می‌کردم که خودم را آزاد کنم، محکم‌تر دستم را می‌گرفت. او فریاد زد: «خوب، پس حاضر نیستی به‌راحتی با من بیایی؟ مشکلی نیست پس نیروی کمکی خبر خواهم کرد، وقتی آنها برسند، تو را می‌بندم، آنگاه هیچ کاری نمی‌توانی انجام دهی!»

در سکوت از استاد خواستم به من کمک کنند و قاطعانه اعتقاد داشتم که فقط نظم و ترتیبات ایشان مهم هستند.

برخی از افراد متوقف می‌شدند تا بپرسند که چه خبر است. خانمی گفت: «به‌نظر می‌رسد که او تمرین‌کننده فالون گونگ (فالون دافا) است!»

از ترس اینکه او شروع به تهمت زدن به فالون دافا کند، سریع فریاد زدم: «فالون گونگ تحت افتراء قرار گرفته است!» سپس به طرف مردی که بازویم را گرفته بود برگشتم و اضافه کردم: «و قسمت ناراحت‌کننده این است که شما نمی‌دانید که به آن تهمت زده شده است!»

در ادامه گفتم: «چرا جرئت می‌کنید برخلاف میلم مرا نگه دارید؟ این کار بسیار بدی است! آیا فرزند دارید؟ آیا نمی‌خواهید تقوا جمع کنید که آنها در آینده عاقبت‌به‌خیر شوند؟ فالون گونگ به مردم می‌آموزد که خوب و مهربان باشند، مطابق اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری رفتار کنند.» او پاسخ داد: «آن ربطی به من ندارد!»

گفتم: «بگذار چیزی بگویم که شما قطعاً می‌توانید درک کنید: فالون گونگ باعث سلامتی مردم می‌شود. آن مبلغ هنگفتی از پول را برای کشورمان صرفه‌جویی کرده است. افرادی که حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را تزکیه می‌کنند افراد خوبی هستند»

به صورتش نگاه کردم و افزودم: «شما فرد درستکاری به‌نظر می‌رسید، پس چرا مرا بازداشت می‌کنید؟ این چه فایده‌ای برای زندگی‌ شما دارد؟» او پاسخی نداد.

دیدم که افراد بیشتری در اطراف جمع می‌شدند، به‌سرعت مچم را چرخاندم و در موقعیتی قرار گرفتم که بازوی او را بگیرم و گفتم: «من نمی‌توانم شما را دنبال کنم، اما شما باید مرا دنبال کنید.» پس از اندکی درنگ گفتم: «پشت سرم بیایید. نتیجه برای هر دوی ما خوب خواهد بود، شما سرانجام حقیقت را درک خواهید کرد!»

او پرسید: «کجا می‌رویم؟» گفتم: «بیا به منزلم برویم، که کمی جلوتر است.» وقتی او را می‌کشیدم، درباره فالون گونگ شروع به صحبت کردم.

پرسیدم: «حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) بر اساس بنیان ایدئولوژی مارکسیسم در سال 1921، تأسیس شد، درست است؟» پاسخ داد: «بله.» ادامه دادم: «اولین جمله از "مانیفیسم کمونیست" این است، "یک شبح اروپا را دربرمی‌گیرد، شبح کمونیسم." شبح چیست؟ آن یک روح است، یک هیولا، درست است؟ ما چینی‌ها همه می‌دانیم که ارواح انسان نیستند و هیولاها شیطان هستند، درست است؟»

همان موقع، احساس کردم که ارتعاشی از تمام بدنش عبور کرد. توضیح دادم: «این شبح ده‌ها سال است که درحال آزار چین است.  جنبش‌های سیاسی زیادی راه‌اندازی کرده که منجر به مرگ بیش از 80 میلیون نفر از مردم چین شده است. انقلاب فرهنگی، فرهنگ سنتی چینی و اخلاقیات را در چین کاملاً نابود کرده است. کشورمان برای معنویت ارزش قائل بود و همیشه از یک قانون سختگیرانه اخلاقی پیروی می‌کرد. بااین‌حال، به‌خاطر نفوذ ح‌ک‌چ، مردم چین اخلاقیات خود را ازدست داده‌اند‌. دقیقاً به همین دلیل است که کشورهای خارجی به ما به دیده تحقیر نگاه می‌کنند.» مرد با تکان دادن سر تأیید کرد.

آنگاه گفتم: «حزب نه تنها با آسمان، زمین و موجودات الهی می‌جنگد، آن هم‌چنین فای بودای فالون را نیز تحت آزار و شکنجه قرار می‌دهد، که حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری است! چین بیش از 5 هزار سال بدون حزب کمونیست وجود داشته است. بدیهی است که برای بقا به ح‌ک‌چ نیازی ندارد! چینی‌های باستان، فرهنگ روشن و درخشانی را شکل داده‌اند که زندگی‌ و رفاه همه انسان‌ها را غنی کرده است. از زمان تحمیل کمونیسم به مردم چین، چین فاجعه‌های بسیاری را یکی پس از دیگری تجربه کرده است. بسیاری از ملت‌ها قوی‌تر و ثروتمندتر از چین هستند، اما هیچ یک از رهبران آنها جرئت نمی‌کنند اعلام کنند که اگر آنها نبودند مردم از گرسنگی می‌مردند! فقط ح‌ک‌چ شرور جرئت گفتن چنین حرف‌های بیهوده‌ای را دارد!»

آن مرد سرش را به علامت توافق تکان می‌داد. به او گفتم: «امروزه، بیش از 5000 حساب بانکی سوئیسی وجود دارد که متعلق به مقامات عالی‌رتبه ح‌ک‌چ و اعضای خانواده‌شان است، این مقامات می‌خواهند در اسرع وقت پول‌شان را از چین خارج کنند. بسیاری از آنها در کشورهای مختلف اقامت دائم دارند. آیا واقعاً فکر می‌کنید که این مقامات به خدمت به مردم عادی چین اهمیت می‌دهند؟» آنگاه آن مرد آه عمیقی کشید.

توضیح دادم: «درحال حاضر بیش از 100 میلیون نفر در سراسر جهان فالون گونگ را تمرین می‌کنند. در بسیاری از کشورها، از رئیس‌جمهور گرفته تا افراد عادی، همه می‌دانند که فالون دافا خوب است. تعداد زیادی از تمرین‌کنندگان فالون گونگ پزشک، وکیل، استاد و دانشمند هستند. بنیانگذار فالون گونگ، استاد لی هنگجی، بالغ بر 3000 جایزه از مقامات عالی‌رتبه در سراسر جهان دریافت کرده‌اند. همه آنها استاد لی را تحسین می‌کنند که آموزه‌های‌شان، حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری را در جهان به‌ارمغان آورده‌اند. درواقع همه به این آموزه‌ها نیاز دارند، ازجمله شما!»

او سپس گفت: «من دوستی دارم که به پکن رفت تا به‌خاطر حق تمرین فالون گونگ ایستادگی کند. او دستگیر شد، سپس تحت شکنجه قرار گرفت. نمی‌دانم چرا او خود را گرفتار چنین مصیبتی کرد، فقط به‌خاطر اینکه فالون گونگ را تمرین کند!»

پاسخ دادم: «دلیلش این است که او فرد خوبی است. او به امید نجات شما و همه موجودات ذی‌شعور رنج و سختی را متحمل شد. جیانگ زمین، رهبر سابق ح‌ک‌چ عامل حادثه خودسوزی میدان تیان‌آنمن بود. او از این واقعه صحنه‌سازی شده برای خشم و نفرت علیه فالون گونگ استفاده کرد.»

«او هم‌چنین عامل 1400 گواهی جعلی مرگ بود که توسط مسئولین حزب برای اثبات اینکه تمرین فالون گونگ منجر به مرگ بیش از 1400 نفر از پیروانش شده است، مورد استفاده قرار گرفت، که البته حقیقت ندارد! به‌هرحال، فالون گونگ فای بودا است! بنابراین هر کسی به قانون بودا تهمت بزند، گناه عظیمی را مرتکب می‌شود. درحالی‌که جیانگ در تلاش است که شما را به جهنم بکشاند، تمرین‌کنندگان فالون گونگ در تلاش هستند که شما را نجات دهند!»

او سپس دستش را از بازویم آزاد کرد و گفت: «شما خیلی مهربان هستید و هر آنچه گفتید منطقی است!» آنگاه از او خواستم که کف دستش را به من نشان دهد، سپس آن را با دستم مقایسه کردم. او گفت: «کف دست شما بسیار جوان و سالم به‌نظر می‌رسد!»

پاسخ دادم: «این تفاوت بین تزکیه‌کنندگان و افراد عادی است. تزکیه‌کنندگان افکار مهربان و طبیعت آرامی دارند، بنابراین ما سالم هستیم و نیازی به دارو نداریم. من بعد از شروع تمرین هرگز یک قرص یا دارویی مصرف نکرده‌ام.»

آنگاه از او پرسیدم که آیا از ح‌ک‌چ یا سازمان‌های وابسته به آن خارج شده است یا نه. او پاسخ بسیار مبهمی داد، سپس مرا به خانه‌اش دعوت کرد. وقتی به او گفتم که باید به محل کار بروم، گفت: «اگر دوباره همدیگر را دیدیم، لطفاً بیشتر درباره این تمرین به من بگویید.»

وقتی یک بروشور به او دادم، سریع به اطراف نگاه کرد و آن را در جیبش گذاشت. او گفت: «نمی‌توانم بگذارم کسی آن را ببیند!» واقعاً مایل بودم که او قبل از رفتن از ح‌ک‌چ خارج شود، اما امیدوارم در آینده فرصت دیگری پیدا کند.

هنگام رفتن به محل کارم، به مرد مسنی سلام کردم و یک نشان یادبود به او دادم و گفتم: «اگر صادقانه تکرار کنید، "فالون دافا خوب است. حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری خوب است،" برای همیشه محافظت خواهید شد.» او با خوشحالی آن نشان یادبود را پذیرفت، سپس بااحترام آن را با دست‌هایش پوشاند.

با او درباره خروج از جنبش ح‌ک‌چ و یک سنگ عظیم 270 میلیون ساله صحبت کردم که در سال 2002، در گوئیژوی چین کشف شد. توضیح دادم: «500 سال پیش در این سنگ بزرگ شکافی ایجاد شد که شش حرف چینی به‌آسانی قابل تشخیص بود، حروف به‌وضوح هجی می‌شوند که "حزب کمونیست چین نابود می‌شود."  کلمه چینی "نابود می‌شود" به‌ویژه بزرگ است. اما، وقتی رسانه‌های دولتی این خبر را گزارش دادند، کلمه "نابود می‌شود" را پنهان و فقط کلمات حزب کمونیست چین را ذکر کردند.»

همچنین گفتم: «فاجعه‌ها فقط در جامعه‌ای اتفاق می‌افتد که اخلاقیات بشر نزول کند، یا به عبارتی دیگر، وقتی بشر به آسمان خیانت کند.» وقتی درباره سرشت واقعی ح‌ک‌چ صحبت ‌کردم و اینکه چرا خروج از حزب اینقدر مهم است، او گفت: «ح‌ک‌چ خیلی شیطانی است!»

آنگاه از من خواست به او کمک کنم تا با اسم واقعی‌اش از حزب خارج شود. وقتی کار تمام شد، او کف دست‌هایش را مقابل هم قرار داد و صمیمانه گفت: «متشکرم! امروز من با ناجی خود ملاقات کرده‌ام!»

سریع او را اصلاح کردم و گفتم: «شما باید از استاد لی تشکر کنید! استادمان شما را نجات دادند نه من!»

او سپس دست‌های به هم فشرده خود را بالا برد و بااحترام گفت: «متشکرم استاد لی هنگجی، استاد دافا، به‌خاطر نجات زندگی‌ام متشکرم!» از اینکه نام خانوادگی استاد را می‌دانست، تعجب کردم!

از طریق تمام تجربیات فوق، به این حقیقت آگاه شدم که موجودات ذی‌شعور مشتاق نجات هستند.

ازآنجاکه زمان زیادی باقی نمانده است، ما باید صادقانه تلاش کنیم تا مطابق انتظارات استاد زندگی کنیم. فقط با این کار می‌توان امیدوار بود که موجودات بیشتری را نجات دهیم!