(Minghui.org) استاد، درود! همتمرینکنندگان، درود!
من در ویتنام زندگی میکنم و تمرین فالون دافا را در سال 2014 شروع کردم.
استاد لی هنگجی در 13مه1992 فالون دافا را به جهان معرفی كردند. یكی از رؤسای سابق حزب كمونیست چین (حکچ) از منابع رژیم استفاده و آزار و شکنجه وحشیانه فالون دافا را در 20ژوئیه1999 آغاز كرد. او ماشینهای تبلیغاتی خود را بسیج کرد تا به فالون دافا در سراسر چین و جهان افترا بزند و آن را بدنام کند. در سال 2000 که پنجاهساله بودم فالون دافا در ویتنام معرفی شد.
ملحد بودم و به هیچ باور یا مذهبی علاقه نداشتم. بنابراین وقتی مردم درباره فالون دافا صحبت میکردند فقط مؤدبانه گوش میدادم.
چند سال بعد یکی از همکلاسیهای سابق دانشگاهم نسخهای از جوآن فالون را به من داد. یا آن دوستم بهطور کامل برایم توضیح نداد که فالون دافا چیست یا شاید هنوز زمان آن نرسیده بود که این روش را تمرین کنم؛ علاقهای به آن نداشتم. یک سال بعد در مه2014 آن دوست و چند همکلاسی سابق دیگرم را برای دورهمی به خانهام دعوت کردم. بلافاصله متوجه تغییرات مثبت دوستم شدم. او با پوستی گلگون بسیار سالم به نظر میرسید. او قبلاً بدبخت، و با داروها و درمانهای مختلف زنده بود. فکر کردم: «فالون دافا خیلی خوب است. میخواهم تمرینش کنم!» بهمحض اینکه این فکر به ذهنم آمد، مورد برکت دافا قرار گرفتم.
از بیستسالگی به بیخوابی مبتلا بودم. گاهی چنان احساس بدی داشتم که ترجیح میدادم بهجای اینکه زندگی کنم، بمیرم. با این حال، بهمحض اینکه تصمیم گرفتم فالون دافا را تمرین کنم، آن شب خیلی عمیق خوابیدم. پس از تقریباً 30 سال ابتلا به بیخوابی، مانند یک کودک خوابیدم. احساس میکردم معجزهآسا است و با پشتکار شروع به تمرین این روش کردم.
پیداکردن مسیرم
در ابتدا در تزکیه لغزشهای زیادی داشتم. درک عمیقی از فا نداشتم. هیچ تمرینکننده قدیمی در منطقهام نبود که به اشتباهاتم اشاره کند. خودم بهتنهایی باید به اصول آگاه میشدم.
قبلاً به بیش از ده بیماری مبتلا بودم. وقتی تمرین را شروع کردم، فکر نمیکردم بیماریهایم درمان شوند یا اینکه آیا دافا میتواند سلامتیام را به من بازگرداند، اما بیماریهایم بهتدریج ناپدید شدند.
مدت کوتاهی بعد از شروع تمرین، احساس کردم چیزی در گلویم گیر کرده است. نگران بودم تومور باشد. دهها سال بود که گلودردی مزمن داشتم و آنتیبیوتیکهایی قوی مصرف میکردم. برای معاینه به بیمارستان رفتم اما پزشک گفت گلویم مشکلی ندارد. هفتهها گذشت اما هنوز یک برآمدگی را در گلویم احساس میکردم. برای معاینه دیگری قرار گذاشتم. پزشک همان حرف قبلی را زد: «همه چیز طبیعی است.» این بار به این درک رسیدم که استاد بدنم را پاکسازی میکنند و بیماریهایی را که دهها سال آزارم دادهاند، از بدنم بیرون میرانند. دیگر نزد پزشک نرفتم.
در سال 2011 بازنشسته و راهنمای تور شدم. کار پرمشغلهای بود و مجبور بودم مدام به مسافرت بروم. قبلاً به بیماری قلبیعروقی، سرگیجه، شبادراری ناشی از ازکارافتادگی کلیه، سردی دستوپا و درد مفاصل ناشی از آسیبهای قدیمی، مبتلا بودم. بعد از شروع تمرین فالون دافا، بهدلیل کیفیت روشنبینی ضعیفم، مصرف دارو را کنار نگذاشتم، اما گاهی که فراموش میکردم دارو مصرف کنم، احساس خوبی داشتم.
با بهبود شینشینگم متوجه شدم که استاد ذرهذره کمکم میکنند و کارما را برایم از بین میبرند. وضعیت سلامتیام کمکم بهتر شد. بعداً مصرف داروها را کنار گذاشتم. 13ساله که بودم به بیماری قلبی مبتلا شدم و پزشک پیشنهاد کرد که از هرگونه کار و فعالیت شدید اجتناب کنم. اما اکنون میتوانم به قله کوهی بلند صعود کنم. در سال 2016 که به چین رفتم و از دیوار بزرگ بالا رفتم، در ارتفاع 1000متری از همه پیشی گرفتم. وقتی به بالای سکو رسیدم، عبارات «فالون دافا خوب است» و «حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است» را تکرار کردم.
میدانم که استاد نهتنها بدنم را پاکسازی کردند بلکه مدام کمکم کردند. در اینجا مایلم چند نمونه را به اشتراک بگذارم.
استاد همیشه مراقبم هستند
روزی 40 گردشگر خارجی را به ایستگاه قطار بردم. قصد داشتیم با قطار به جنوب برویم، اما زمان را بهخوبی محاسبه نکردم. زمانِ اوج ترافیک بود و با 30 دقیقه تأخیر به ایستگاه قطار رسیدیم. قطارِ شمال به جنوب، فقط برای چند دقیقه در ایستگاه توقف داشت. بهشدت نگران بودم. اگر گردشگران قطار را از دست میدادند، عواقبی جدی به دنبال داشت و بهعنوان راهنمای تور مسئولیت کاملش به عهده من بود. از استاد کمک خواستم. معجزهای اتفاق افتاد: بهمحض ورود به ایستگاه، دیدم که قطار منتظر گروه ما است. فهمیدم که استاد کمکم میکنند. از گردشگران خواستم سریعاً سوار قطار شوند.
یک بار، گردشگری انگلیسی بهطور تصادفی یک لیوان آب جوش را رویم ریخت. خیلی نگران شده بود. به او گفتم نگران نباشد. لباسهایم را در توالت عوض کرده و مدام از استاد درخواست کمک کردم. چند ساعت بعد لکههای متورم و قرمز ناشی از سوختگی از بین رفت. آن گردشگر متحیر شده بود. از این فرصت استفاده کردم و درباره فالون دافا و آزار و شکنجه آن در چین به او و سایر گردشگران گفتم.
یک روز گروهی از گردشگران را به بازدید از دهکدهای در اعماق کوهستان بردم. بهمحض ورود به مزرعهای، آسمان ناگهان ابری و تاریک شد. گردشگران چتر یا بارانی همراه نداشتند. ابرهای تیره شدت گرفت و رعد و برق شروع شد. با این حال باران شروع نشد تا اینکه وارد خانهای شدیم و سپس بارش باران شروع شد. مدتی ادامه داشت. فهمیدم که استاد کمکمان کردهاند.
اگرچه فالون دافا چند سال دیرتر از چین، در ویتنام معرفی شد، اما در اینجا تحت آزار و شکنجه قرار نگرفت. این یک مزیت برای تمرینکنندگان ویتنامی است و آنها توانستند بهراحتی به مطالب روشنگری حقیقت دسترسی پیدا کنند. جوآن فالون و سایر مقالات استاد بهسرعت ترجمه و در بین تمرینکنندگان توزیع میشدند. آنها میتوانستند آخرین مطالب صوتی و تصویری را از نسخه ویتنامی وبسایتهای مینگهویی، اپک تایمز و انتیدیتیوی دریافت کنند.
وقتی شروع به تمرین دافا کردم، از روی کنجکاوی به آن وبسایتها میرفتم. هر چه بیشتر میخواندم و گوش میدادم، در تزکیه کوشاتر و محکمتر میشدم. فهمیدم وقتی حکچ فالون گونگ را بیشتر سرکوب میکند، باید برای اطلاعرسانی تلاش بیشتری کنم.
بهدلیل مهارتهای زبان خارجیام، ایمیلهایی مینوشتم و لینک کتابهای نه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست و شبح کمونیسم بر جهان ما حکمرانی میکند، و نیز سایر مقالات و لینکهای وب درباره چگونگی آزار و شکنجه دافا بهدست حکچ را برای مردم چین و سیاستمداران، افراد مشهور، سازمانهای جهانی و مردم سراسر جهان ارسال میکردم. وقتی پاسخ خصمانهای دریافت میکردم، مدارک و اطلاعات بیشتری در اختیارشان قرار میدادم.
هر روز به رادیو مینگهویی بهزبان ویتنامی گوش میدادم و مقالات وبسایت را میخواندم. به مقالاتی که قبلاً منتشر شده بودند نیز گوش میدادم و آنها را میخواندم، مخصوصاً خاطرات تمرینکنندگان از استاد در روزهای آغازین را. اغلب وقتی درباره چگونگی غلبه استاد بر مشکلات عظیم برای آموزش دافا در چین میخواندم، به گریه میافتادم.
اکنون میفهمم که بدنهای قانون استاد همیشه همراه ما هستند. آنها از هر فکر و عمل ما خبر دارند و ما را نیکخواهانه تشویق میکنند، به ما تذکر داده و اشاراتی به ما میدهند. تا زمانی که به استاد و فا احترام بگذاریم و افکار درستمان را حفظ کنیم، میتوانیم در دوره اصلاح فا به استاد کمک کنیم. جوآن فالون همان چیزی است که بهدنبالش بودهام! آن بسیار ارزشمند است و هرچیزی را شامل میشود.
هیچ کلمهای نمیتواند قدردانیام را از استاد ابراز کند! هر وقت عکس استاد را میبینم، به خودم یادآوری میکنم که با تلاش بیشتری تزکیه کنم. قاطعانه در دافا تزکیه کرده و استاد را دنبال میکنم تا به خانه اصلی خود بازگردم. این تعهد من است.
فالون دافا خوب است! حقیقت، نیکخواهی و بردباری خوب است!
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامیاست.