(Minghui.org) یک زوج تمرینکننده را میشناسم که بیش از 70 سال دارند. وقتی هفته نامه مینگهویی را تحویل آنها دادم متوجه شدم که آنها درحال تماشای تلویزیون هستند. پیشنهاد کردم که تلویزیون سلسله تانگ جدید را نصب کنند، اما نگران ایمنیشان بودند. خانمش به من گفت که گاهی اوقات یک برنامه خبری روزانه تولید شده توسط تلویزیون سیسیتیوی را تماشا میکند، اما گزارشهای حزب کمونیست چین (حکچ) را باور نمیکند.
هنگامی که جوانتر بود سالهای بسیاری از سرگیجه رنج میبرد، اما بعد از شروع به تمرین فالون دافا، این مشکل ناپدید شد. او سال گذشته دو باره دچار سرگیجه شد و استفراغ کرد. بار دوم جدیتر بود و نمیتوانست بهمدت دو روز غذا بخورد. او پس از گوش دادن به سخنرانیهای فای استاد بهتدریج بهبود یافت. اما اواخر سال گذشته در خیابان بیهوش شد. عابری او را دید و به بیمارستان منتقل کرد. پزشک گفت که براثر خونریزی مغزی به کما رفته است.
بعد از اینکه شنیدم چه اتفاقی برای او افتاد، برایش افکار درست فرستادم. دیدم که میدان بُعدی او کثیف، تیره و پر از آرزو، شهرتطلبی، علایق شخصی و شهوت است. فکر کردم که چگونه ممکن است این اتفاق بیفتد، چراکه او سالهای بسیاری تزکیه کرده بود. وقتی فردای آن روز افکار درست فرستادم، از طریق چشم سوم دیدم که دلیلش وارد شدن چیزهای کثیف زیادی به میدان بعدی او هنگام تماشای تلویزیون است.
به خانهاش رفتم و افکارم را با همسرش درمیان گذاشتم. او با من موافقت کرد و خاطرنشان کرد که خانمش بیشتر دوست داشت سریالهای مربوط به دوران باستان را تماشا کند، زیرا او میگفت آنها دارای فرهنگ حزب کمونیست نیستند. گاهی اوقات ساعتها آنها را تماشا میکرد. او سال گذشته دوبار دچار سرگیجه شده بود و همسرش چیزهای منفی مربوط به تماشای تلویزیون را به او یادآوری کرده بود. اما او این باور را قبول نداشت و فکر میکرد که کیفیت روشنبینی بهتری نسبت به او دارد.
فکر کردم که شاید این تمرینکننده وقت آزاد زیادی دارد و خسته شده است. او برای استراحت تلویزیون تماشا میکرد، اما ندانسته به آن وابسته شده بود. در حقیقت، این روزها در برنامههای تلویزیونی مردم عادی چیزهای درست بسیار کمی وجود دارد. نمایشنامههای باستانی توسط تمرینکنندگان دافا اجراء نمیشود و پر از فرهنگ حکچ است. علاوه بر این، معیارهای اخلاقی بازیگران بسیار پایین است و هر نگاه به آنها باعث ایجاد کارما میشود. بهعنوان تمرینکنندگان فالون دافا باید از این چیزها دوری کنیم. چگونه میتوانیم داوطلبانه در جستجوی این چیزها باشیم و به آنها آلوده شویم؟
وقتی با یک تمرینکننده دیگر صحبت و اشاره کردم چه اتفاقی برای آن تمرینکننده افتاده است، او گفت که تجربه مشابهی داشته است. او بهطور خاص تماشای فیلمهای پرفروش آمریکایی و فیلمهای مردم عادی مربوط به تزکیه را دوست داشت. اما هر بار بعد از تماشای آن فیلمها سردرد میگرفت. در آن زمان، هرماه یکبار یا حتی هفتهای یکبار سردردهای وحشتناکی داشت که تا دو روز ادامه داشت.
پس از ترک اعتیادش به تلویزیون، سردردها تقریباً ازبین رفت و فقط هر چند ماه یکبار سردرد داشت. یکبار، وقتی دخترش فیلمی را تماشا میکرد، چند دقیقه با او تماشا کرد. وقتی گفت که این یک فیلم جدید است، دخترش بهشوخی گفت که حافظه بدی دارد زیرا قبلاً فیلم را تماشا کرده است. پس از ترک اعتیاد به تلویزیون بلافاصله فهمید که استاد محتوای فیلم را از ذهنش پاک کردهاند.
درحالیکه ما درباره این موضوع صحبت میکردیم، اتفاقاً تمرینکننده دیگری به دیدار او رفت. او بلافاصله فهمید که آمدنش به آنجا تصادفی نیست، زیرا او نیز به تلویزیون اعتیاد داشت. پسرش برای او یک تلویزیون با صفحه نمایش بزرگ خریداری کرد و او نمیتوانست از تماشای سریالهای تلویزیون سرزمین اصلی چین خودداری کند. اخیراً، هنگامی که خورشید میتابید یا باد میوزید، چشمانش پر از اشک میشد. او نیز هر زمان که تلویزیون را تماشا میکرد سر درد داشت. گرچه او فقط پنجاه سال داشت، اما بهتدریج چشمانش ضعیف شد. وقتی از تماشای تلویزیون پرهیز کرد، مشکلات چشمانش کمتر شد. او گفت که بهوضوح احساس میکند که افکار درست قوی ندارد و سه کار را مانند گذشته بهطور کوشایی انجام نمیدهد. او همچنین یک تمرینکننده قدیمی دیگر را نیز میشناخت که قبلاً با زحمت زیاد کار میکرد و سه کار را بسیار خوب انجام میداد. اما اخیراً آن تمرینکننده بهوضوح پیر شده و فراموشکار شده است. وقتی آنها تجربیات خود را بهاشتراک گذاشتند، دریافتند که این امر بهدلیل تماشای تلویزیون بوده است.
بعد از بهاشتراک گذاشتن تجربیات، فهمیدیم که اعتیاد به تلویزیون یک پدیده رایج است. تمرینکنندگان جوان ممکن است به تلفنهای همراه و اینترنت اعتیاد پیدا کنند. تمرینکنندگان مسنتر ممکن است به راحتی به تماشای تلویزیون اعتیاد پیدا کنند. استاد بیان کردند:
«یک شخص شبیه یک ظرف است و او آن چیزی است که حاوی آن است. تمام چیزهایی که یک شخص با چشمانش میبیند و با گوشهایش میشنود این چیزها هستند: خشونت و پرخاشگری، شهوت، کشمکشهای قدرت در کارهای ادبی، کشمکش برای نفع و سود در دنیای عملی، پرستش پول، تجلیات دیگر سرشت اهریمنی و مانند آن. چنین شخصی با سر او پر از این چیزها، واقعاً یک شخص بد است، بدون توجه به اینکه چگونه به نظر میرسد که باشد. رفتار یک شخص توسط افکارش دیکته میشود. با ذهنی پر از این چیزها، یک نفر قادر است چه کاری انجام دهد؟» («در فا ذوب شوید» نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر)
امیدوارم همتمرینکنندگان به این موضوع توجه کنند و از اعتیاد به محتوای فاسد در تلویزیون و اینترنت دور شوند و از آن خلاص شوند. ما باید واقعاً به آنچه استاد گفتند، برسیم. استاد بیان کردند:
«با قلبی که در ابتدا تزکیه را شروع کردید تزکیه کنید و کمال معنوی قطعی خواهد بود! همانطور که پایان نزدیکتر میشود حتی کوشاتر باشید!» (به کنفرانس تبادل تجربه تایوان)
یادداشت سردبیر: نقطه نظراتی که در این مقاله ارائه شدند صرفاً بیانگر دیدگاه شخصی خود نویسنده است و نویسنده شخصاً مسئول درست یا اشتباه بودن این نقطه نظرات است. توصیه میشود که خوانندگان خودشان نکات خوب و بد این مقاله را ارزیابی کنند.
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیر تجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان و لینک مقاله اصلی الزامی است.