(Minghui.org) مایلم افکارم را درباره مقاله اخیر مینگهویی، «افکاری درمورد زمان پایان اصلاح فا و پیشگوییها» بهاشتراک بگذارم.
این مقاله بحث قابل توجهی را در میان تمرینکنندگان ایجاد کرده است. در مورد پیشبینیها توضیحی نمیدهم، اما احساس میکنم درباره برخی مسائل باید فکر کنیم.
وقتی از نظر احساسی به بازیهای المپیک 2008 پکن وابسته بودم، درسم را آموختم، بنابراین این بار انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده قلبم را تکان نداد. فکر کردم طولی نخواهد کشید که اصلاح فا پس از ویروس حکچ (ویروس کرونا) پایان مییابد. هنگامی که رئیس جمهور ترامپ برای دور دوم انتخاب نشد، احساس کردم که اصلاح فا مجدداً تمدید خواهد شد. احساس میکردم که ترامپ ممکن است به سقوط حزب کمونیست چین (حکچ) کمک کند. از آنجا که او دوباره انتخاب نشده است، این ممکن است بهمعنای باقی ماندن طولانی مدت حکچ باشد.
با اینکه بیش از 20 سال فالون دافا را تمرینکردهام، اما در تزکیهام سست شدم. هنوز وابستگیهای بسیاری داشتم و هر روز تمرینها را انجام نمیدادم. استاد چندبار به من تذکر دادند تا کوشا شوم، اما هنوز خوب عمل نمیکردم.
وقتی در این مقاله ذکر شد که اصلاح فا بعد از هفت یا هشت سال به پایان میرسد، حتی احساس آسودگی خاطر کردم، زیرا این بدان معنی بود که وقت بیشتری برای جبران خواهم داشت.
وقتی افکارم را بررسی کردم، احساس گناه میکردم. اخلاق مردم بهسرعت رو بهزوال است. مردم در هر ثانیه گناهان زیادی مرتکب میشوند، که مشکلات و رنجهای بیشماری را برای استاد بهوجود میآورد. وقتی فکر کردم دوباره زمان پایان اصلاح فا افزایش یافته، چگونه میتوانستم احساس راحتی کنم؟
استاد بسیار مهربان و دلسوز هستند. ایشان تحمل بسیار زیادی کردهاند و هرگز تمرینکنندگانی را که در انجام کارهایشان سستی میکنند رها نخواهند کرد.
تمرکز بر انجام مسئولیتهایمان: چقدر کوشا هستیم؟
در طول هزارهها و اعصار متمادی گذشته، ما بارها و بارها در جهان بشری بازپیدا شدهایم و منتظر استاد و اصلاح فا بودهایم. آنچه که اهمیت بسیاری دارد تمرکز بر نجات موجودات ذیشعور است. اما هنوز افراد بسیاری هستند که نجات پیدا نکردهاند، زیرا ما تمرینکنندگان عملکرد خوبی نداشتهایم. اگر اکنون اصلاح فا بهپایان برسد، پشیمانیهای بسیاری ایجاد خواهد شد.
سال گذشته من سه ماه در مرکز شستشوی مغزی بازداشت شدم. هنگامیکه آنجا بودم کاستیهای زیادی در خودم دیدم. بجز چند شعر از هنگیین، هیچ فایی ازجمله «درباره دافا» را ازبر نکرده بودم. در محیطی که نمیتوانستم فا را مطالعه کنم یا تمرینها را انجام دهم، افکار درستم ازبین رفت.
آن مصیبت بسیار عظیم بود. قدم به قدم با اشارات استاد از آن موانع عبور کردم. استاد از من دست نکشیدند و نمیخواستند ببینند که وضعیت تزکیهام در حال خراب شدن است. ایشان به من کمک کردند تا آزار و شکنجه را پشت سر بگذارم. از آنجا که نمیتوانستم فای استاد را ازبر بخوانم، مرتباً میگفتم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» تا خودم را دلگرم کنم.
همچنین اغلب این بیت از شعر استاد را ازبر میخواندم:
«بازگشت به سنت، شما را در مسیر آسمان قرار میدهد»
(«آفرینشی از نو» هنگیین5 )
میهنپرستی در چین باستان مفهومی عمیق و معنوی داشت. بنابراین خودم را با فکر کردن در مورد ماجراهایی که مردم در طول تاریخ سختیها را تحمل میکردند، دلگرم میکردم.
ماجرای ون تیانشیانگ را بهخاطر آوردم که در آن وفاداری و شهامت او باعث تشویقم شد. ون تیانشیانگ (1236 -1283 میلادی) شاعر و سیاستمدار چینی در آخرین سالهای سلسله سونگ جنوبی بود. او سمبل شناخته شده میهنپرستی و درستکاری است. او از سلسله سونگ محافظت کرد و پس از اسیر شدن توسط امپراطور یوآن، کوبلای خان، حاضر به تسلیم نشد. به ون پیشنهاد قبول سمتی در دولت یوآن داده شد، اما او سرسختانه از این کار امتناع کرد. او اثر کلاسیک معروف: «عبور از لینگدینگ یانگ» را نوشت. که با خطوط زیر به پایان رسید: «همه انسانها فانی هستند، اما وفاداری من برای همیشه تاریخ را روشن خواهد کرد.»
ماجرای سو ووی چوپان به من یادآوری کرد که تحمل سختی به چه معنا است. در طی یکی از حملات هان، سو وو را گرفتند و در یک مزرعه دورافتاده زندانی کردند. او 19 سال بزهای نر را به چرا میبرد و رنجهای زیادی را تحمل کرد اما هرگز از مأموریتش بهعنوان نماینده سلسله هان چشمپوشی نکرد.
یو فی (1103 -1142)، یک ژنرال مشهور نظامی در سلسله سونگ جنوبی بود و نامش مترادف کلمه «وفاداری» است. او سپاهیان خود را به جنگ شجاعانه برای دفاع از کشور سوق داد و در 126 جنگ شکست نخورد. او ترجیح میداد بمیرد تا ناسپاس تلقی شود.
وقتی به این ماجراها فکر کردم، از خودم پرسیدم که چه چیزی الماس ارادهشان را آبدیده میکند. اگر همه تمرینکنندگان مانند الماس قوی و محکم بودند، از شکنجه در زندان یا آزار و اذیت نمیترسیدیم. ما موجوداتی هستیم که از دافا شکل گرفتهایم، پس آیا نباید بهتر عمل کنیم؟ این شخصیتهای تاریخی مردم عادی بودند. متأسفانه بسیاری از ما نمیتوانیم وابستگیهای مختلف را رها کنیم، اما هنگام مواجهه با آزار و شکنجه تسلیم میشویم. در مقایسه با این افراد مشهور و تزکیهکنندگان در طول تاریخ، احساس میکنم که تزکیهمان بیش از حد آسان و راحت است.
یاد ماجرایی افتادم که در وبسایت مینگهویی درباره نبرد الهی بین خدایان صالح و شر منتشر شده بود. خدایان صالح نتوانستند شر را شکست دهند و مجروح و حتی کشته شدند. گرچه همه خدایان صالح مردند، اما استاد جنگ را متوقف نکردند. آنگاه استاد نفسی دمیدند و همه خدایان صالح را زنده کردند. براساس این ماجرا، استاد به آن خدایان صالح اجازه دادند تقوای عظیمی جمع کنند.
بعد از خواندن این ماجرا، به این فکر کردم که چه تعداد تمرینکننده طی آزار و شکنجه جانشان را از دست دادند. با این حال، اکثر تمرینکنندگان هنوز اینجا هستند! فکر میکنم این یک آزمایش برای هر تمرینکنندهای بود که این مقاله را میخواند. همه ما باید از خود بپرسیم که کدامیک از وابستگیهایمان در معرض دید قرار گرفته و تا چه حد خودمان را خوب تزکیه کردهایم.
فقط استاد میدانند که چه زمانی اصلاح فا بهپایان میرسد. مسیر تزکیه پر از رنج و محنت است و برخی از تمرینکنندگان خسته هستند و نمیخواهند بیشتر از این تحمل کنند. اما باید بهیاد داشته باشیم که استاد هر روز را با توجه به نیازهای اصلاح فا تنظیم میکنند. اهمیتی ندارد که چه تغییراتی در جهان ایجاد شود، ما باید خودمان را بهخوبی تزکیه کنیم و تا آنجا که میتوانیم افراد بسیاری را نجات دهیم. فقط با این کار میتوانیم همانطور که استاد میخواهند کارها را انجام دهیم.
صدها هزار تمرینکننده فالون دافا وجود دارد. اگر هر یک از ما گام بلندی بهجلو برداریم، محیط بهبود مییابد! مهم نیست که راه پیش رو طولانی است، مهمترین چیز این است که هر لحظه را گرامی داریم و سستی نکنیم.
بیایید دو شعر از اشعار استاد در هنگیین را بخوانیم و به آن فکر کنیم:
«چشمانم را میبندم و به خوابی سبک میروم
تا از تمام سختیهای اینجا جدا شوم
بهمحض بیدار شدن، چیزهای بیپایانی نمایان میشوند
نه آسمان و نه زمین
هیچیک نمیتوانند مسیر اصلاح فای مرا مسدود کنند
اما قلب بشری مریدان میتواند» («سختیها» هنگیین3 )
آسمان پاییز بلند است، هوا بهتدریج پاک میشود
مِه غلیظِ تاریک رفته
ساعتها و روزها با انگشتان شمرده میشود
از افلاک بیکران کمی باقی میماند
موجودات گم شده هرکدام بیمهابا کارهایی میکنند
نمیدانند خطر عظیم نزدیک میشود
وقتی تلاشهای بزرگی برای جلوگیری از خرابی انجام شده
چطور ممکن است ارواح پوسیده اجازه داشته باشند تا مداخله کنند
اراده و افکار از الماس فراتر رفته
بزرگترین و ریزترین را من انجام دادم»
(«ارادهای الماسگون» هنگیین2 )
یادداشت سردبیر: نقطه نظراتی که در این مقاله ارائه شدند صرفاً بیانگر دیدگاه شخصی خود نویسنده است و نویسنده شخصاً مسئول درست یا اشتباه بودن این نقطه نظرات است. توصیه میشود که خوانندگان خودشان نکات خوب و بد این مقاله را ارزیابی کنند.
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیر تجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان و لینک مقاله اصلی الزامی است.