(Minghui.org) من هنوز برای خواندن کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی برجهان ما مصمم نبودم تا اینکه در وبسایت مینگهویی مقالات تبادل تجربهای را دیدم که دربارۀ درک نویسندگان از این کتاب بود.
وبسایت مینگهویی یک عکس ماهوارهای زمین را از ناسا در سال 2000 دوباره منتشر کرد که تصویر نشان میداد جو زمین شبیه صورت یک شبح شیطانی است. وقتی این تصویر را دیدم، واقعاً احساس کردم که شبح شیطانی کل زمین را اشغال کرده است. اما، من در آن زمان فقط از غلبه آن درکی سطحی داشتم و حتی خودم تحت تأثیر برخی فرهنگهای انحرافی در جامعه قرار گرفته بودم.
کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی برجهان ما ، با مطالبی دربارۀ پیدایش حزب کمونیست چین (حکچ) آغاز میشود و نحوه نفوذ این حزب به کشورهای شرق و غرب و همچنین تخریب خانواده، ملت، اقتصاد، قانون، آموزش، رسانه، زندگی فرهنگی و اجتماعی را بیان میکند. همچنین برای پیشرفت دستور کارش خود را پشت تروریسم، محیط زیستگرایی و گلوبالیسم قرار میدهد. هدفجاهطلبانه حکچ این است که از این جنبهها بر جهان تسلط یابد. این کتاب همچنین به شرح عملکرد حکچ در حاکمیت جهان پرداخته و به تفصیل توضیح داده است که چگونه حزب مردم را به قعر جهنم میکشاند.
پس از خواندن این کتاب، به بسیاری از جنبههای مسائل آگاه شدم. معمولاً متوجه بعضی از آنها نبودم، از جمله مواردی که قبلاً فکر میکردم خوب است. میخواهم چند نکته را که بعد از خواندن این کتاب درک کردم، به اشتراک بگذارم.
فرهنگ سرگرمی ناشایست و فاسد، مضر است
امروزه، چون زبان بینالمللی انگلیسی است، جوانان تقریباً همه تحت تأثیر فرهنگ پاپ انگلیسی قرار دارند. ایالات متحده چراغ راه دنیای آزاد غربی است و از آنجا که من در کالج در رشته زبان انگلیسی تحصیل کردم و در قلبماز فرهنگ حکچ منزجرم، به آهنگهای پاپ انگلیسی و فیلمهای هالیوودی بسیار علاقهمند شدم.
در زمان دانشجویی به خصوص از چند خواننده رپ انگلیسی زبان و بازیگران سینما خوشم آمد. فیلمهایی مانند «فارغ التحصیل» در کتابهای درسی دانشگاه به دانشجویان توصیه میشود. آنچه همیشه مرا متحیر میکند این است که در این آهنگها و فیلمها، همیشه صحنههایی از خشونت، بیبندوباری و مصرف مواد مخدر وجود داشته است و بهنظر میرسد که آنها «نمادهای آزادی» نامیده میشوند. فقط بعد از خواندن کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی برجهان ما، فهمیدم كه این عناصر بد ارتباط زیادی با كمونیسم دارند.
در این کتاب آمده است: «جنبش عشق آزاد، که اخلاق جنسی سنتی را نقض میکند، راه را برای فرسایش تدریجی و از هم پاشیدن ارزشهای سنتی خانواده هموار میکند.»
«ریشههای راک- اند-رول به دهه 1940 برمیگردد. در دهه 1960، موضوع این موسیقی جنبش ضد فرهنگ شده بود. ژانر آواز هیستریک، طبل نوازی خشن و ریفهای گیتار الکتریکی تحریف شده میتواند شنوندگان را به وضعیت ذهنی جنونآمیز و غیرمنطقی منتقل کند.»
«مصرف مواد مخدر در چند دهه گذشته به یک موضوع جهانی تبدیل شده است. در مراحل اولیه، ریشه مصرف مواد مخدر در غرب بهطور گسترده ضد فرهنگی بود.»
«جنبش دگرباشان جنسی (زنان همجنسگرا، مردان همجنسگرا، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها) از زمانی که اولین آرمانشهرها تبلیغ عمل همجنسگرایی را بهعنوان یک حق بشری شروع کردند، با کمونیسم ارتباط نزدیک داشته است. از آنجا که جنبش کمونیستی ادعا میکند مردم را از بند اخلاق سنتی رها میکند، بهطور طبیعی ایدئولوژی آن خواستار حقوق دگرباشان جنسی بهعنوان بخشی از برنامه "آزادی جنسی" خود است.»
میتوان مشاهده کرد که کمونیسم بسیار آسیبزننده است. بهعنوان یک تزکیهکننده، هنگامی که کوشا نباشم، به راحتی میتوانم توسط این اطلاعات منفی هدایت شوم، چه برسد به انسانهای بیگناه و آسیبپذیر در جهان امروز. تلقین این چیزهای بد باعث انحراف و دوری از موجودات الهی میشود.
«تروریسم» ابزار کمونیسم
هرگز نفهمیدم "تروریسم" چیست. فقط میدانستم که این یک سؤال نمرهآور در آزمون سیاسی من بود.کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی برجهان ما به من نشان داد كه تروریسم نیز جلوهای از كمونیسم است. حمله تروریستی بن لادن در 11سپتامبر جهان را شوکه کرد. در حساب کاربری عمومی ویچت، مقالات مکرر درباره بن لادن وجود دارد که بهنظر میرسد او را «قهرمان» توصیف میکند که برای «حقیقت» و «آمریکای شیطانی» جنگیده و جان خود را فدای آن کرده است.
مقالات ویچت دقیقاً مانندچیزی هستند که در کتاب خواندهام: «برای اکثر مردم در سراسر جهان، حملات 11سپتامبر فاجعهای تکاندهنده بود. اما در آن سوی دنیا، در چین، جایی که حزب کمونیست آزادی بیان را سرکوب میکند، این ماجرایی متفاوت است و از تالارهای گفتگوی اینترنتی و اتاق گفتگو گرفته تا بوفههای دانشگاه، تعداد زیادی از مردم با نظراتی مثل، "آفرین!" و "ما به شدت از اقدامات اجرای عدالت علیه ایالات متحده حمایت میکنیم، از تروریستها طرفداری کردند.» بر اساس نظرسنجی از 91701 نفر در نتایز، یک شرکت اینترنتی بزرگ چینی، فقط 17٫8 درصد از پاسخدهندگان با حملات تروریستی مخالف شدید بودند، در حالی که اکثر مردم "مخالفت با ایالات متحده" یا "اتفاقات بهتری در انتظار است" را در رابطه با این فاجعه انتخاب کردند.»
چرا حزب کمونیست در کتابهای درسی سیاسی «تروریسم» را محکوم میکند، اما در زندگی واقعی از افکار عمومی و ارتش اینترنتی برای تمجید از «تروریسم» استفاده میکند؟ بهنظر میرسد «تروریسم» ابزاری از حزب کمونیست است که در تمام مدت مخفیانه از تروریستها حمایت کرده است.
در این کتاب همچنین آمده است: «برای حکچ، موارد مشترک افراطگرایی اسلامی و کمونیسم فراتر از همپوشانی ایدئولوژیک صرف است. پس از اینکه طالبان در افغانستان قدرت را بهدست گرفت و همچنین در طول مدت محافظت طالبان از بن لادن، حکچ روابط نزدیک با طالبان و القاعده را حفظ کرد. در سال 1998، پس از حمله ایالات متحده با موشکهای کروز به پایگاههای القاعده، ادعا شد که رژیم چین برای هر موشک منفجر نشده 10میلیون دلار به بن لادن پرداخته است که احتمالاً برای سرقت این فناوری بوده است.»
«در همان زمان، حکچ همچنان به ارائه فناوری حساس نظامی برای حامیان دولت تروریسم ادامه داد. در اواخر سال 2000 ، شورای امنیت سازمان ملل متحد با پیشنهاد تحریمِ طالبان، خواست آن را مجبور به بستن اردوگاههای آموزش تروریست بن لادن واقع در خاک خود کند، اما جمهوری خلق چین از رأی دادن خودداری کرد. در عوض، بلافاصله پس از آغاز حملات هوایی ایالات متحده در افغانستان، پرسنل نظامیاش را برای حمایت از طالبان اعزام کرد.»
ملاحظه میشود که تروریسم صرفاً وسیله حزب کمونیست برای اداره جهان است. برخی از چینیها حزب کمونیست را ستودهاند، اما آنها نمیدانستند که حزب کمونیست از ثروتشان سوءاستفاده کرده و به دنیا آسیب رسانده است.
«فاجعه طبیعی» سه سالۀ قتل عام با قحطی
از سال 1959 تا 1962 در چین قحطی بزرگی به وجود آمد، اما حکچ ادعا کرد یک فاجعه طبیعی رخ داده است که جان بسیاری را گرفته است. از افراد مسن شنیدم که سیب زمینی و سیب زمینی شیرین در سال 1958 بسیار زیاد بود، اما چون قابلمهها و تابههای هر خانواده برای ساخت آهن ذوب شد، همه برای خوردن غذا به سالن غذاخوری روستا میرفتند، بنابراین هیچ کسی برای جمعآوری سیب زمینیها نرفت. به علاوه هرکسی در خانه آشپزی میکرد، بازرسان ویژه برای جستجو و توقیف غذای آنها میآمدند. برخی از افراد «عاقل» در روستا میدانستند که کمون کمونیست کمکی نمیکند، بنابراین آنها مخفیانه مقداری گندم یا سبزیجات خشک برداشتند و غذا را در مکانهایی که هیچ کسی پیدا نکند پنهان کردند تا اطمینان حاصل کنند که از گرسنگی نمیمیرند.
پس از خواندن کتاب، متوجه شدم که فاجعه طبیعی اصلی سه ساله اساساً قتل عامی بود که با قحطی باعث مرگ مردم شد. و هنگامی که داشتم حقیقت را برای دیگران روشن میکردم ، اغلب این بخش از کتاب را نقل میکردم که دربارۀ چگونگی کمک حکچ به دولت آلبانی بود، در حالی که رنج مردم چین را در طول دوره سه ساله فاجعه طبیعی نادیده گرفت. بیشتر مردم با شنیدن آن شوکه شدند.
در این کتاب آمده است: «در این دوره، چین همچنین در معرض قحطی جهش بزرگ رو به جلو و همچنین سقوط اقتصادی ناشی از انقلاب فرهنگی مائو قرار داشت. در زمان قحطی، جمهوری خلق چین از ذخایر اندک ارزی خود برای واردات مواد غذایی استفاده کرد. در سال 1962، رییس مالیل، سفیر آلبانی در چین، برای درخواست کمکهای کشاورزی به چین سفر کرد. به دستور معاون رئیس حزب لیو، یک کشتی چینی حامل گندم خریداری شده از کانادا که عازم چین بود، مسیرش را تغییر داد و گندم را در بندر آلبانی تخلیه کرد.»
بعد از خواندن این کتاب همچنین دریافتم که روسو و دیویی، مربیانی که در علوم تربیتی بسیار مورد احترام بودند نیز نمایندگان شبحهای شیطانی بودند. هر دو آنها به سوسیالیسم اعتقاد داشتند. چه مارکس باشد یا مائو زدونگ، یا رهبران مدرن حزب کمونیست در شرق و غرب، همه آنها اخلاق منحطی داشتند و هیچکدام سرانجام خوبی نداشتند. و اکنون شبح شیطانی، هر جنبه از جامعه آمریکا را نیز تسخیر کرده و سرایت کمونیسم در غرب حتی کمتر مورد توجه است.
در روزهای هفته، گاهی اوقات سرم را با تلفن گرم میکردم و کلیپ های ویدیویی میدیدم. بعد از تماشای فیلمها، ذهنم مبهم بود. برخی از ویدیوهای کوچک بهظاهر خوب مانند معرفی محیطزیستگرایی و غیره، در واقع عناصر شستشوی مغزی دارند.
بعد از خواندن کتاب شبح کمونیسم در حال حکمرانی برجهان ما ، میتوانم فرهنگ حزب در خودم را بهتر بشناسم و شیطان را بهتر بشناسم و این شناخت میتواند کارم را در زمینه روشنگری حقیقت نیز تسهیل کند. واقعاً امیدوارم که سایر تمرینکنندگان که این کتاب را نخواندهاند، نگاهی به آن بیندازند.
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی است.