(Minghui.org) «آنجلا گوئو»، تمرینکنندهای جدید که در ونکوور، کانادا زندگی میکند، گفت: «من در مارس۲۰۲۰ تمرین فالون دافا را آغاز کردم. خودم را بسیار خوشبخت میدانم که در میان پاندمی شروع به تزکیه میکنم.»
آنجلا و همسرش در سال ۲۰۱۲ به کانادا نقل مکان کردند. او دارای سه فرزند است: یک پسر ۸ ساله و دو دختر، ۳ و ۱ساله. مدارس در هنگام شیوع ویروس حزب کمونیست چین (حکچ) تعطیل شدند، بنابراین آنجلا از سه فرزند خود مراقبت کرد. او همچنین نگران مادر ۸۰ سالهاش بود که در چین زندگی میکند. او چگونه توانست در این دوره دشوار از عهده مسائل بربیاید؟
او گفت: «من آموزههای فالون دافا را با مادرم به صورت آنلاین میخوانم. بچهها آموزهها را میخوانند و تمرینات را با من انجام میدهند. شوهرم و پدر و مادرش در اعتقادم از من حمایت میکنند. با موضوع پاندمی با آرامش روبرو شدیم. فکر میکنم ما بسیار خوشاقبال هستیم.»
شوهر و خانوادهاش در ابتدا با تمرین او مخالف بودند اما بعداً همه آنها از حزب کمونیست چین (حکچ) و سازمانهای وابسته به آن دست کشیدند و از فالون دافا بسیار حمایت کردند.
شروع تمرین بعد از ۲۳ سال
آنجلا از طریق مادرش درباره فالون دافا آگاهی یافت. «مادرم از سال ۱۹۹۷ شروع به تمرین کرد. او قبلاً از بیماریهای بسیاری رنج میبرد از جمله سل، مشکلات معده، التهاب مجرای ادرار، آرتروز و غیره. این بیماریها پس از تمرین دافا از بین رفتند. او اغلب میگفت که استاد به او جان تازهای در زندگی بخشیده است.»
«مادرم اغلب با من درباره تمرین تزکیه صحبت میکرد. او از من خواست جوآن فالون را بخوانم. اما، من تمرینکننده نشدم زیرا دروغهای حکچ را باور داشتم که این تمرین را بدنام جلوه میداد.»
خانوادهاش در سال ۲۰۱۲ به کانادا نقل مکان کردند تا در کنار خانواده شوهرش باشند. او گفت: «شاید دست سرنوشت بود. در پایان سال ۲۰۱۷، از طریق یکی از اقوام، با دوست و همکار خانم یو که در تورنتو زندگی میکند ارتباط برقرار کردم. ما دو دهه بود که با هم صحبت نکرده بودیم. فهمیدم که او بهخاطر تمرین فالون دافا در چین مورد آزار و اذیت قرار گرفت. فرزندان او بهخاطر ممنوعیت تحصیل در دانشگاه در چین به کانادا آمدند. تجربه او به من کمک کرد تا بفهمم آزار و شکنجه تحمیلی ازسوی حکچ در چین چقدر غیرمنطقی و وحشیانه است.»
بعد از اینکه این تمرین در چین مورد آزار و اذیت قرار گرفت، مادر آنجلا ارتباط خود را با گروه مطالعه فا از دست داد و وضعیت تزکیهاش پایینتر از حد ایدئال بود. او سقوط کرد و بدنش خیلی ضعیف شد. «من وضعیت او را برای دوستم خانم یو ذکر کردم و گفتم که نگرانش هستم. او احساس مرا درک کرد و گفت که شاید این یک یادآوری است که برای تشویق مادرم باید فالون دافا را تمرین کنم. تردید داشتم، اما هنوز کتاب جوآن فالون را میخواندم. بعد از خواندن چند صفحه، خوابآلود میشدم. علاوهبر این، مجبور بودم از دو کودک خردسال مراقبت کنم. خیلی زود منصرف شدم.»
در اوایل سال ۲۰۲۰، آنجلا از طریق مکالمه تلفنی با مادرش دریافت که وضعیت حافظه او بسیار بدتر شده است. «او آنچه را که میگفت بلافاصله فراموش میکرد. متوجه شدم که چند ماه است تمرینات را انجام نمیدهد. پرسیدم که چرا دیگر از انجام آنها دست کشیده است. او گفت پاهای او نیرویی ندارند و نمیتواند از جای خود بلند شود. در آن لحظه تصمیم مهمی گرفتم: انجام تمرینات و مطالعه فا با مادرم.»
تغییر شوهر
فرزندان او با تشدید شیوع ویروس حکچ در کانادا به مدرسه نمیرفتند و در خانه ماندند. معلم هر روز فقط یک ساعت بهصورت آنلاین درس میداد. «این بدان معنی بود که نظارت بر تکالیف به والدین واگذار میشود. بعلاوه مجبور میشدم وعدههای غذایی بچهها را تهیه کنم، کارهای خانه را انجام دهم و غیره. هر روز خیلی مشغول بودم.»
«اول از همه، مجبور بودم موافقت شوهرم را بگیرم تا اجازه دهد با مادرم از طریق اینترنت فا را بخوانم. میدانستم که این مسئله بزرگی خواهد بود و خودم را برای اختلافات و کشمکشهای خانوادگی آماده کردم. شوهرم تبلیغات حکچ را باور داشت بنابراین مخالف فالون دافا بود. درگذشته سعی کردم حقیقت درباره دافا را به او بگویم، اما نتوانستم او را متقاعد کنم که برداشت خود را تغییر دهد.»
وقتی او سعی کرد احساسات خود را با شوهرش در میان بگذارد، بهطور غیرمنتظره، با آرامش موافقت کرد. «واقعاً متحیر شدم. از روی کنجکاوی پرسیدم که چرا نظرش خیلی زود تغییر کرد. او گفت که دانشجویی چینی در محل کارش درباره دافا با او صحبت کرد و توضیح داد که خودسوزی در میدان تیانآنمن صحنهسازی شده بود. علاوهبر این، افراد بسیار زیادی در ونکوور فالون دافا را تمرین میکنند.
آنجلا روزانه فا را با مادرش در چین مطالعه و درباره درکشان از فا باهم تبادل نظر کردند. مادرش بهسرعت سلامتی خود را به دست آورد. او اغلب به درون خود نگاه کرده و با یافتن نقایص خود آنها را اصلاح میکرد. علاوهبر انجام پنج مجموعه تمرین هر روز، فا را مطالعه میکرد، افكار درست میفرستاد، آموزهها را ازبر کرده و آن را دستنویس میکرد. او حتی صبح، بعدازظهر و شب میتوانست اطراف منطقهای که در آن زندگی میکرد سه دور راه برود.
بیماری مزمن شوهر از بین میرود
شوهر آنجلا درد شدیدی در مفاصل آرنجش داشت. درد به حدی بود که گاهی اوقات نمیتوانست بخوابد. او برای جلوگیری از درد از پمادهای دارویی استفاده میکرد. درنتیجه استفاده طولانی مدت از دارو، پوست او حساس شد و عفونت کرد و دارای ترشحات چرکی شده بود. او گفت: «چند بار از او خواستم که شبها سخنرانیهای ضبط شده استاد را با من گوش دهد، اما امتناع کرد.»
سرانجام شوهرش پذیرفت که به آموزهها گوش فرا دهد. «هنگامی که او شروع به گوشدادن به سخنرانیهای استاد کرد، دیگر نمیتوانست آن را متوقف کند. او گوش میداد و با خود نجوا میکرد که آنچه استاد لی هنگجی گفت عالی است. بعضی اوقات مجبور میشد به کارهای دیگری هم بپردازد. او تلفن همراهش را با خود میبرد تا بتواند به شنیدن آموزهها ادامه دهد. قبلاً هرگز او را چنین ندیده بودم. حتی فراموش میکرد پماد را روی آرنجهایش بمالد.»
بعد از یک ماه، آنجلا از او پرسید: «درد آرنجت بهتر است؟» بعد از آن متوجه شد که مدت زیادی است پماد را استفاده نکرده است. حتی نمیتوانست به یاد بیاورد که چه زمانی دردش متوقف شد. درد آرنج او عود نکرده است.
تعلیم و تربیت کودکان با استفاده از اصول دافا
آنجلا گفت كه قبل از اینكه به تمرین تزکیه بپردازد، معمولاً بهخاطر دیدگاههای متفاوتی که با همسرش بهویژه درخصوص نحوه تربیت فرزندان داشت با همسرش درگیر بحث و مشاجره میشد. «شوهرم ناشکیبا است. اگر فکر کند نظر من اشتباه است، سعی میکند مرا از ابراز عقایدم باز دارد. این باعث عصبانیت من میشد و با او دعوا میکردم. این موضوع محیط خانواده ما را دچار مزاحمت میکرد.»
«بعد از تمرین تزکیه، میدانستم که باید با خودم تأمل کرده و با استفاده از معیار دافا مسائل را ارزیابی کنم. رنجش و دلخوری را در خودم پیدا کردم که سالها در قلبم مدفون شده بود. ما بهعنوان تمرینکننده، باید این عادت را داشته باشیم که هر زمان به مشکلی برخورد میکنیم، به درون نگاه کنیم. این یک ابزار عالی برای بهبود شخصیت ما است. من به فرزندانم نیز یاد میدهم که این کار را انجام دهند.»
آنجلا رویدادی را به خاطر آورد.
«یک روز در آوریل ۲۰۲۱، متوجه شدم که اگر پسرم زود بخوابد، میتواند صبح زود بیدار شود. از شوهرم پرسیدم اگر صلاح میداند اجازه دهد پسر ما زودتر بخوابد تا بتواند ساعت ۷ صبح از خواب بیدار شود و تمرینات را با من انجام دهد. او مخالف بود، فکر کرد که برای سلامتی کودکان خوب نیست زود بیدار شوند.
«قبل از شروع تمرین، با او بحث میکردم. این بار فقط لبخند زدم و گفتم بسیار خوب. به پسرم گفتم: «پدر نمیخواهد بهخاطر انجام تمرینات زود بیدار شوی. پس این کار را نمیکنیم او موافقت کرد.»
اما صبح روز بعد، او فراموش کرد که لازم نیست زود بیدار شود و برای انجام تمرینات ساعت ۷ صبح سریع به اتاقم دوید. شوهرم عصبانی شد. او سر هر دوی ما فریاد زد: «از امروز به بعد، هر دوی شما را از تمرین فالون دافا منع میکنم! ما در این مورد توافق کردیم اما شما آنطور که قول دادید عمل نکردید. شما به من بیاحترامی میکنید.»
دستم را روی شانه پسرم گذاشتم و او را دلداری دادم. به او یادآوری کردم: «استاد به ما گفتند که هر وقت مشکلی پیش آمد، به درون خود نگاه کنیم. ما بر خلاف توافق عمل کردیم. او نمیخواهد تو زود بیدار شوی زیرا ممکن است روی خواب تو تأثیر بگذارد. به همین دلیل او بسیار عصبانی است.»
شوهرم گفت: «زیر لب درباره چه چیزی حرف میزنی؟ فکر نکنی آن را نشنیدم.»
به شوهرم که ناراحت بود نگاه کردم و به پسرم گفتم: «برو دندانهایت را مسواک بزن و از پدرت عذرخواهی کن.» او سرش را تکان داد و قبل از رفتن به آشپزخانه، رفت و مسواک زد. او به شوهرم که در حال درستکردن صبحانه بود گفت: «بابا، متاسفم!»
حال و هوای شوهرم ناگهان تغییر کرد و به پسرمان گفت: «امروز حال بابا هم خوب نبود. رفتارم را کنترل نکردم.» او سپس سرش را به سمت من چرخاند و گفت: «متاسفم! آنچه امروز گفتم را نادیده بگیر. اگر میخواهی، تمرینات را انجام بده یا فا را مطالعه کن.» من و پسرم خندیدیم.
متوقفشدن استفراغ پسرم
پسر ۸ ساله آنجلا از بدو تولد در معده و رودهاش مشکل داشت. هر وقت زیاد غذا میخورد یا دچار سرماخوردگی میشد، استفراغ میکرد. او افزود: «بعد از شروع تمرین تزکیه، فرزندانم را تشویق كردم كه قبل از خواب تکرار کنند: "فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است." همچنین میگذاشتم بعضی اوقات به فا گوش دهند.»
«پسرم پس از اینکه تکالیف را به اتمام میرساند، شروع به انجام تمرینات میکرد. او مدتی آموزهها را خواند و او را درخصوص جستجوی نقاط ضعف در شخصیتش راهنمایی کردم. اکنون، هر زمان که وقت دارد فا را مطالعه میکند. او در ابتدا قادر به انجام مدیتیشن نشسته در وضعیت لوتوس کامل (پاهای ضربدری) نبود، اما اکنون میتواند. درحال حاضر میتواند ۳۰ دقیقه بنشیند. سپس، معجزهای اتفاق افتاد. او حتی اگر زیاد غذا بخورد دیگر استفراغ نمیکند.»
آنجلا گفت: «در طی شیوع ویروس حکچ، من و فرزندانم از طریق اینترنت تمرینات را بههمراه مادرم در چین انجام میدهیم. ما هر روز فا را مطالعه میکنیم و تمرینات را انجام میدهیم. من آنقدر از تمرین فالون دافا بهره بردم که به پروژه برقراری تماس تلفنی با چین ملحق شدم تا به مردم چین کمک کنم از حکچ خارج شوند. امیدوارم افراد بیشتری بتوانند درباره فالون دافا بیاموزند و از میان این بیماری همهگیر در کمال ایمنی گذر کنند.»
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی است.