(Minghui.org) من تجربههای زیادی از اتفاقات خوبی دارم که برای مردم پس از آگاهی حقیقت درباره دافا رخ داده است. در زیر چند مورد را مایلم با شما بهاشتراک بگذارم.
دریافت برکاتی از دافا پس از درک حقیقت
یک روز برای خرید شاهبلوط بیرون رفتم. صاحب دکه به من گفت: «بهخاطر نشانهای یادبود متشکرم. افرادی در روستایم واقعاً برکت دریافت کردند. من امسال دهها هزار درآمد کسب کردم، مرد لالی در روستا اکنون میتواند صحبت کند. شخص دیگری متوجه شد که غدد زیر بغلش پس از دریافت نشان یادبود دافا ازبین رفته است.» من برای این افراد که حقیقت را درک کردند بسیار خوشحال بودم.
روزی دیگر، سعی داشتم یک نشان یادبود به یک سبزیفروش بدهم. او گفت: «دفعه پیش یکی به من دادی. لوبیاهایم بهسرعت فروخته شد. پس از رسیدن به منزل، این موضوع را به افراد گفتم. آنها از من پرسیدند که نشان را از کجا گرفتم. گفتم از یک فناناپذیر!» به او گفتم ازآنجاییکه میدانست فالون دافا خوب است، برکت نصیبش شد.
دکهای وجود دارد که در آن پر کردن دندان انجام میگیرد. مالک دکه نشان یادبودی را که به او دادم هر روز روی میزش میگذاشت و خیلی زود کسبوکارش رونق گرفت. او هر وقت که مرا میبیند ابراز شادمانی میکند. به او گفتم: «کسبوکارتان بهتر از دندانپزشکانی پیش میرود که عمل جراحی درست حسابی انجام میدهند.» او خیلی خوشحال بود.
خانم جوانی که لباس میفروشد به من گفت پس از اینکه یک نشان یادبود به او دادم، کسبوکارش خیلی موفقیتآمیز شد. موارد بسیاری نظیر این اتفاق افتاده است. آنها همه توسط استاد لی، بنیانگذار فالون دافا نظم و ترتیب داده شد. گاهی هنگام روشنگری حقیقت، مردم به قدرت داشتن افکار مثبت درباره دافا اعتقاد ندارند، اما پس از اینکه این ماجراها را برایشان تعریف میکنم، بسیاری از آنها عقاید و تصوراتشان را تغییر میدهند و حقیقت را درک میکنند.
پسر نوجوانی از سازمانهای حکچ خارج میشود
یک بار حقیقت را به صاحب دکهای روشن میکردم. او بسیار خشن بود و نشان یادبودی را که به او پیشنهاد کردم، قبول نکرد. برایش آرزوی موفقیت کردم و در آستانه رفتن بودم که پسر ده سالهاش به من گفت: «خاله، امیدوارم همه چیز خوب پیش رود.»
به سمتش برگشتم و گفتم: «خیلی خوب است که این را میگویی. ما تزکیهکنندگان مردم را نجات میدهیم. فاجعه در راه است. بیش از 300 میلیون نفر از حزب کمونیست چین (حکچ) و سازمانهای وابسته به آن خارج شدهاند، آنها در امنیت خواهند بود. شما باید از پیشگامان جوان خارج شوی تا هنگام بروز فاجعه در امان باشی.»
آن پسر با خوشحالی نامش را به من گفت و موافقت کرد که از سازمانهای وابسته به حکچ خارج شود. یک نشان یادبود به او و یک بروشور دافا به مادرش دادم. چند ماجرا را به مادرش گفتم که چگونه مردم پس از فهمیدن حقیقت، برکت دریافت کردند. نگرشش تغییر کرد و او نیز از حکچ خارج شد.
مرد جوانی که سوار بر دوچرخه بود، جلوی ما زمین خورد
چند روز قبل، با هم تمرینکنندهای در کنار جاده میرفتیم، که مرد جوانی جلوی ما با دوچرخهاش افتاد. بهنظر میرسید که آسیب ندیده اما دنبال چیزی بود. از او پرسیدم چه چیزی گم کرده است. گفت سعی دارد بفهمد که چه چیزی باعث زمین خوردنش شده است، اما در جاده چیزی وجود نداشت.
به او گفتم: «مرد جوان، خوششانس بودی که جلوی ما افتادی. قصد دارم یک نشان یادبود دافا و چند بروشور روشنگری حقیقت به شما بدهم. میتوانی آنها را در منزل بخوانی.» برخی از این ماجراها را برایش تعریف و کمک کردم که از حکچ خارج شود.
سبزیفروش از حکچ خارج میشود
دو سال پیش، درست قبل از سال نوی چینی، در یک دکه سبزی فروشی بودم. به صاحب آنجا یک نشان یادبود و چند بروشور دادم. او فریاد زد: «آیا فالون دافا میتواند حکچ را سرنگون کند؟» برایش بهترینها را آرزو کردم و گفتم بروشورها را بخواند.
چند روز بعد، دوباره به دکهاش رفتم. نگرشش تغییر کرده بود، او درباره کسب درآمد با توزیع بروشورها پرسید. گفتم اینطوری فکر نکن، زیرا فالون گونگ برای نجات مردم است نه کسب درآمد. گفتم ما تزکیهکنندگان به استادمان در اصلاح فا کمک میکنیم. توضیح دادم که خودسوزی در میدان تیانآنمن برای بدنام کردن فالون گونگ صحنهسازی شده بود. افرادی که در گزارش حقه خودسوزی شرکت کردند عقوبت دریافت کردند و درگذشتند. یک نسخه از هفتهنامه مینگهویی به او دادم که بتواند بیشتر بیاموزد. بار سوم که به دکهاش رفتم، درباره اهمیت خروج از حکچ به او گفتم، او با کمال میل خارج شد.
طرفدار حکچ ذهنش تغییر میکند
یک بار برای خرید مقداری خربزه رفتم و یک نشان یادبود به صاحب دکه دادم. همسرش گفتگوی ما را شنید و درحالیکه دستانش را تکان میداد با صدای بلند فریاد زد: «من به حکچ اعتقاد دارم! من به حکچ اعتقاد دارم!»
چند روز بعد، یک بروشور روشنگری حقیقت به صاحب دکه دادم. وقتی بار سوم برگشتم، نگرش همسرش تغییر کرده بود. شاید او بروشور را خوانده بود. ازآنجاکه هیچ مشتری آنجا نبود، با صاحب دکه درباره اهمیت خروج از حکچ صحبت کردم. این خانواده سه نفره موافقت کردند که از حکچ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند.
پس از روشنگری حقیقت، مایلم بروشورها و نشانهای یادبود دافا را نزد مردم بگذارم تا آنها بتوانند به بستگان و دوستانشان بدهند. البته ما فقط میتوانیم بیشترین تلاشمان را انجام دهیم، درواقع استاد هستند که مردم را نجات میدهند.
هر جا که میروم حقیقت را روشن و مطالب اطلاعرسانی را توزیع میکنم. میدانم که مأموریتمان بهعنوان تمرینکنندگان دافا در اصلاح فا کمک به استاد، روشنگری حقیقت و نجات موجودات ذیشعور است. باید بیشترین تلاشمان را بکنیم تا سه کار را بهخوبی انجام و تحت راهنمایی نیکخواهانه استاد مردم بیشتری را نجات دهیم.
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری مشکلی ندارد، اما در این صورت ذکر عنوان مقاله اصلی و لینکش الزامی است