(Minghui.org) هنگام تأمل دربارۀ سفر تزکیهام طی 22سال گذشته، فهمیدم که بهطور جدی به الزامات دافا برای تمرینکنندگان عمل نکردهام. این مسئله با توجه به اینکه به تزکیه خود توجه نمیکردم، آشکار شد. گفتهها و اقداماتم اغلب مطابق با فا نبود.
در حالی که جوآن فالون را ازبرمیکردم، بخش تزکیه گفتار را مرور کردم. قبلاً بهراحتی این بخش را حفظ کرده بودم، اما اکنون مشکل داشتم. فهمیدم که این اشارهای است به من که باید به درون خود نگاه کنم و وضعیت تزکیه خود را بررسی کنم؛ متوجه شدم که مواظب گفتارم نیستم. اگرچه بارها آموزههای استاد را خواندهام اما آنها را در تعاملات روزمره خود اعمال نکردهام.
من یک معلم هستم، بنابراین خیلی خوب صحبت میکنم و این توانایی معمولاً به من حس برتری میبخشد. با این وجود، داشتن مهارتهای کلامی و توانایی برقراری ارتباط روان، مشکلاتی در تزکیهام ایجاد کرده است و گاهی ناخواسته همتمرینکنندگان را ناراحت کردم.
ازآنجاکه میتوانم خوب صحبت کنم، اغلب دوست دارم درباره سایر تمرینکنندگان اظهار نظر کنم. این رفتار شبیه عادت بد غیبت کردن مردم عادی است. اگرچه به نظر میرسید که در حال بحث در مورد تزکیه هستم، اما واقعاً سعی در کمک به همتمرینکنندگان نداشتم. در عوض با وابستگی به خودنمایی نظر خودم را بیان میکردم. احساس میکردم که میتوانم مشکلات دیگران را بهوضوح ببینم؛ بنابراین از آنها بهتر هستم. درک نکردم که در حال نشان دادن «فرهنگ حکچ» بد در درون خودم هستم.
فقط استاد میتوانند وضعیت واقعی هر تمرینکننده را بهوضوح ببیند. وقتی متوجه وابستگی سایر تمرینکنندگان میشویم، این استاد هستند که اجازه میدهند تا آنها را ببینیم که بتوانیم به یکدیگر کمک کنیم. وقتی درباره کاستیهای تمرینکنندگان پشت سر آنها بدگویی کردم، وابستگیهایم ظاهر شد. به گفتار خود توجه نمیکردم و کارما ایجاد میکردم. به جای اظهار نظر فوری، ابتدا باید به درون نگاه و خودم را اصلاح میکردم. ازآنجاکه وابستگیهای خودم را شناسایی نکردم، فرصتهای زیادی را برای پیشرفت از دست دادم.
بهعنوان مثال، یک روز به خانه تمرینکننده دیگری رفتم تا مطالب روشنگری حقیقت را تهیه کنم. بهطور عادی چند کلمه گفتم که متوجه شدم حالت چهره او ناگهان عجیب شد، گویی که حرف توهینآمیزی میزنم. اما آنچه گفتم هیچ ارتباطی با او نداشت. با نگاه به گذشته، فهمیدم که خودخواهی قدرتمندی نشان دادم. از لحن قاطعی برای بیان عقاید و نظراتم استفاده کردم که نشان میداد کاملاً حق با من است. در نتیجه او احساس انزجار کرد. شرایط مشابهی قبلاً اتفاق افتاده بود، اما خودم را اصلاح نکرده بودم.
سرانجام به مشکل خود پیبردم. مراقبت از گفتار بسیار مهم است. از این پس معیارهای فا را پیروی خواهم کرد، احساسات دیگران را در نظر خواهم گرفت و به گفتار خود توجه خواهم کرد تا واقعاً در فا جذب شوم. هنگام تبادل تجربه با سایر همتمرینکنندگان باید درباره موضوعات از منظر یک تزکیهکننده بحث کنم. فقط به نقاط قوت سایر تمرینکنندگان نگاه خواهم کرد و با مشکلات آنها بهعنوان بازتابی از نقطه پیشرفت خود، برخورد خواهم کرد.
این تبادل تجربه بر اساس درک شخصیام است. اگر چیزی گفتهام که مطابق با فا نیست، لطفاً آن را به من گوشزد کنید. متشکرم!