(Minghui.org) روز 12دسامبر2020حدود ساعت 8 شب برای آویزان کردن پتوی خیسی به بالکن رفتم. از آنجا که آن بخش در ارتفاعی بیش از یک متر قرار داشت، از نردبان بالا رفتم. هنگام پایین آمدن، لیز خوردم و به زمین افتادم. مدتی دراز کشیدم و قادر به حرکت نبودم. تمام سمت چپ بدنم از سر تا پا به‌طور غیر قابل تحملی دردناک بود. اگر می‌خواستم حرکت کنم، از شدت درد عرق سرد می‌کردم. اما ذهنم روشن بود. سریع تکرار کردم: «فالون دافا خوب است. حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است. استاد لی (بنیانگذار فالون دافا)، لطفاً مرا نجات دهید!»  فوراً دردم کم شد.

فکر کنم بیش از 20 دقیقه روی زمین افتاده به همان وضعیت بودم. در خانه تنها بودم و در قفل بود. ناگهان شنیدم کسی از بیرون به در ضربه می‌زند. فریاد کشیدم: «من از بلندی افتاده‌ام و نمی‌توانم بلند شوم. بیا و سریع کمکم کن!»  آن شخص گفت: «در قفل نیست.»  دانستم که استاد لی در را به رویم باز کرده‌اند تا کسی بتواند مرا زودتر پیدا کند.

مرا بلند کردند و توانستم روی یک پا بایستم اما نمی‌توانستم راه بروم. قفسه سینه و پاهایم درد می‌کرد و احساس می‌کردم دچار شکستگی شده‌ام و درد آزاردهنده بود. آرام آرام به سمت کاناپه حرکت کردم و مدتی استراحت کردم و سپس به سمت تخت رفتم و روی آن نشستم.

‌ترسیدم که شب خودم نتوانم به توالت بروم با دخترم  تماس تلفنی گرفتم تا بیاید. او آمد و از سهل‌انگاری من گله کرد. وقتی دید که چقدر درد دارم، اصرار کرد که برای گرفتن عکس رادیوگرافی مرا به بیمارستان ببرد. با وجود درد و رنج، همان لحظه حرفش را رد کردم. به او گفتم پس از مطالعه فا و انجام تمرینات به زودی بهبود خواهم یافت. او که قادر به تغییر عقیده‌ام نبود، کمکم کرد دراز بکشم. اما فقط توانستم آرام بنشینم و قادر به چرخاندن بدنم نبودم. به‌محض حرکت، درد زیادی احساس می‌کردم.

هر روز مطالعه فا و فرستادن افکار درست را باجدیت انجام می‌دادم. از آنجا که نمی‌توانستم از جایم بلند شوم، تمرینات را همانطور درازکشیده  انجام می‌دادم. وقتی توانستم بنشینم، مدیتیشن نشسته را انجام دادم. روزانه خودم را غرق فا می‌کردم. اگرچه هنوز جسمم  درد داشت، اما ذهنم آسوده و افکار درستم قوی بود.

تمرین‌کنندگان تبادل تجربه سایر تمرین‌کنندگان در زمینه غلبه بر کارمای بیماری را برای من آوردند و آنها بسیار الهام بخشم بودند. می‌دانستم چگونه می‌توانم بر درد و رنجم غلبه کنم، چگونه می‌توانم شین‌شینگ خود را بهبود ببخشم و به درون نگاه کنم. فهمیدم که در تزکیه‌ام مشکل دارم و باید نظم و ترتیب نیروهای کهن را انکار کنم. می‌خواهم سه کار را به‌خوبی انجام دهم و عهدم را به انجام برسانم. از استاد خواستم کمکم کنند تا خوب شوم.

فرزندانم هنوز بسیار نگران وضعیتم بودند. آنها می‌دیدند که من فقط می‌توانم روی یک پا بایستم و با سختی زیاد راه می‌رفتم. آنها  اصرار کردند که برای معاینه به بیمارستان بروم. نگران بودند که استخوانم شکسته باشد و اگر به موقع درمان نشود، عواقب بعدی ایجاد شود. آنها حتی تهدید کردند که با آمبولانس تماس می‌گیرند تا مرا به زور ببرند.

من با فرزندانم منطقی صحبت کردم:‌«4 ماه است که حقوقی به من پرداخت نمی‌شود و فقط 1100 یوان برایم مانده است. به سختی پولی برای غذا مانده، بنابراین چگونه می‌توانم به پزشک مراجعه کنم و در بیمارستان بمانم؟ نمی‌توانم از شما پول بگیرم. کارها برای شما هم سخت است. شما هزینه مدرسه بچه‌ها و هزینه‌های زیاد دیگری در زندگی دارید، نمی‌توانم باری برایتان باشم!»

ادامه دادم: «استادم از من مراقبت خواهند کرد. بیش از 2 دهه است که دافا را تمرین می‌کنم و شما دیدید که چگونه بعد از تمرین دافا از همه بیماری‌های گذشته‌ام بهبود یافتم. تصور کنید که در هزینه‌های پزشکی چه مقدار صرفه‌جویی کرده‌ام. وقتی زندگی‌ام در اثر شکنجه در حین بازداشت در زندان به مویی بند بود، هیچ تزریقی نداشتم یا قرصی نخوردم! شما شاهد بودید که به‌دلیل ایمان به استاد و دافا چند بار از پس آزمون مرگ و زندگی برآمده‌ام. فریب دروغ‌های حزب کمونیست چین (ح‌ک‌چ) را نخورید که دافا را تحقیر می‌کند. نگران نباشید، حالم خوب می‌شود.»

طبق گفته افراد غیر تمرین‌کننده، بهبودی صدمات و جراحات عضلانی و استخوانی 100 روز طول می‌کشد اما در کمتر از یک ماه کاملاً بهبود یافتم. تحت حمایت استاد لی، از آزمون مرگ و زندگی جان سالم بدر بردم. خانواده‌ام متقاعد شده‌اند که دافا فوق‌العاده است.

اگرچه در طی این حادثه درد جسمی زیادی متحمل شدم، خانواده‌ام فهمیدند دافا چقدر با ارزش است. آنها دیگر با باور و اعتقادم مداخله نکردند.

تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وب‌سایت مینگهویی منتشر می‌شوند، توسط وب‌سایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپی‌رایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفا عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.