(Minghui.org) از وقتی اولین کتابفروشی تیانتی در اروپا، که در ایوری-سور-سین در حومه جنوب شرقی پاریس واقع شده است، در 18ژوئن امسال درهای خود را گشود، کتابهای زیادی را به تمرینکنندگان فالون دافا در سراسر اروپا عرضه کرده است.
این کتابفروشی اولین کلاس ۹ روزه فالون دافا را از 22 تا 29ژوئیه2021 برگزار کرد. تازهواردان با همراهی تمرینکنندگان قدیمی، به سخنرانیهای ضبط شده استاد لی گوش دادند که در چین تدریس شده بود و حرکات تمرینات را در سمینار ۹ روزه آموختند. هنگامیکه آنها در روز آخر به صحبت دربارۀ تجربیاتشان پرداختند، تمرینکنندگان جدید و قدیمی هر دو گفتند که بسیار بهرهمند شدند.
توجه کامل تمرینکنندگان به ویدیوی سخنرانیهای استاد لی.
تمرینکنندهای حرکات تمرین شرکتکنندگان را تصحیح میکند.
عکس گروهی که در پایان کلاس نُه روزه گرفته شده است.
آقای ژنگ چینی است. وقتی آزار و شکنجه فالون دافا در سال 1999 آغاز شد، او هنوز در چین بود. وی بهخاطر دارد: «در آن مدت، همه روزنامهها وایستگاههای تلویزیونی هر روز استاد لی و فالون دافا را محکوم میکردند، اما من قانع نشدم. برعکس، احساس میکردم فالون دافا به ناحق مورد اهانت قرار میگیرد زیرا کسانی که روش بودا را تزکیه میکنند هرگز کارهای ناشایستی را که رسانهها ادعا میکردند، انجام نمیدهند. من هرگز آن گزارشها را باور نکردم.»
پس از مهاجرت به فرانسه، او با تمرینکنندگان فالون دافا ملاقات کرد که حقیقت را برایش توضیح دادند. او بسیار حامی شد و تصمیم گرفت دراینباره اطلاعات بیشتری کسب کند. او شروع به تماشای برنامههای تلویزیون انتیدی کرد، به ویژه برنامهای دربارۀ اینکه چگونه تمرینکنندگان تمرین را شروع کردند. این امر باعث شد تا آقای ژنگ نیز تمایل به تمرین داشته باشد.
وقتی دربارۀ افتتاح کتابفروشی تیانتی در فرانسه در روزنامه اپک تایمز خواند، خوشحال شد و به فروشگاه رفت. او برای اولین کلاس ۹روزه فالون دافا ثبت نام کرد. پیش از شرکت در کلاس، کتاب اصلی فالون دافا، جوآن فالون را تهیه کرده بود. پس از آموختن پنج تمرین گفت: «احساس فوقالعادهای دارم، بهویژه پس از انجام تمرین چهارم - تمام کانالهای انرژیام باز شد و بدنم احساس گرما و آرامش کرد.» او از اینکه تمرینکننده شده، هیجان زده است و گفت که به تمرین خود ادامه میدهد.
در پایان سمینار، خانم چن اهل تایوان دربارۀ این موضوع صحبت کرد که چگونه اولین بار دربارۀ دافا شنید. او گفت: «پنج سال پیش، در اتوبوس بودم و از منطقهای شلوغ عبور میکردیم که اتوبوس سرعتش را کم کرد، و من خانمی آسیایی را دیدم که بنری را با عبارت " فالون دافا خوب است." در دستانش نگه داشته بود. یک بچهاش را به پشتش بسته بود و یک دختر کوچک هم لباس او را گرفته بود. یک صفحه نمایش اطلاعات هم جلوی زن قرار داشت.»
خانم چن گفت: «من بسیار متأثر شدم.» با خودم فکر کردم:«این مادر باورنکردنی است!» اراده قوی او برای آگاه ساختن مردم دربارۀ فالون دافا مرا تحت تأثیر قرار داد. به خودم گفتم: «من هم میخواهم فالون دافا را یاد بگیرم.»
او برای کسب اطلاعات دربارۀ این تمرین شروع به جستجو دراینترنت کرد. تمرینات را آموخت و آموزهها را در خانه خواند. او گفت: «آموزههای استاد به همه سؤالاتم پاسخ داد. بدون توجه به اینکه چه اتفاقی میافتد، من به تزکیهام ادامه میدهم.»
در 18ژوئن، او طبق معمول تلویزیون انتیدی را روشن کرد و اخبار مربوط به افتتاح کتابفروشی تیانتی در فرانسه را شنید. او روز بعد با فروشگاه تماس گرفت، چند کتاب فالون دافا خرید و در کلاس ۹ روزه فالون دافا ثبت نام کرد. در پایان سمینار، او چند نسخه از جوآن فالون و فالون گونگ به زبان فرانسوی خرید و قصد دارد آنها را به کتابخانههای محلی هدیه دهد تا افراد بیشتری بتوانند از دافا مطلع شوند.
یانگ دانشجویی چینی است. والدینش بهدلیل امتناع از نفی فالون دافا دستگیر و روانه زندان شدند. او از 10 سالگی تمرین تزکیه را آغاز کرد. اما توسط مادربزرگش بزرگ شد و بهدلیل آزار و شکنجه با والدین خود زندگی نکرد. قلب جوان او دچار آسیب شده بود و او اغلب احساس تنهایی میکرد.
پس از آمدن به فرانسه، وقتی از افتتاح کتابفروشی تیانتی مطلع شد، با تمرینکنندگان تماس گرفت. او خوشحال بود که در کلاس معرفی ثبت نام کرد. در طول کلاس، او هر روز صبح به محل تمرین در منطقه 19 در پاریس میرفت تا تمرینات را انجام دهد و یک سخنرانی از جوآن فالون را با تمرینکنندگان محلی بخواند. او گفت که قصد دارد با تمرینکنندگان در پاریس در تماس و در زمینه تزکیه خود کوشا باشد.
ژن ژن نیز دانشجوی چینی است. از سن کم با والدینش فالون دافا را تمرین کرده است. او روز بعد از باز شدن کتابفروشی به کتابخانه شتافت و کتاب خرید. در پایان سمینار، او دربارۀ آزار و اذیت والدین تمرینکنندهاش در چین صحبت کرد. آنها دستگیر و از کار خود در دولت اخراج شدند. اما بدون توجه به اتفاقاتی که برایشان افتاد، آنها درایمان خود به استاد و دافا تزلزلناپذیر باقی ماندند. آنها نقل مکان کردند و به تزکیه ادامه دادند.
او همچنین دربارۀ حادثهای صحبت کرد که در آن استاد از تمام خانوادهاش محافظت کردند.این اتفاق زمانی افتاد که او دبیرستانی بود. والدینش بعد از یک روز شلوغ به رختخواب رفتند. او نیز باید میخوابید اما خوابش نمیآمد. کتاب خواند، نقاشی کرد و سعی کرد کارهایی برای انجام دادن پیدا کند. اواخر آن شب، صدای مبهم سقوط چیزی فلزی را در طبقه پایین شنید. در طبقه پایین سه یخچال خیلی بزرگ وجود داشت، زیرا شغل خانواده او فروش محصولات منجمد بود. او احساس ناراحتی کرد و پدرش را بیدار کرد. در ابتدا پدرش گفت که او اشتباه کرده و بخوابد، اما بعداً تصمیم گرفت صدا را بررسی کند.
او و پدرش از صحنه پیش روی خود شوکه شدند. آتش در حال زبانهکشیدن بود و شعلههای آن از پلهها بالا میآمد. چون ژن ژن به موقع به پدرش هشدار داده بود، تمام خانواده نجات یافتند. او گفت: «معتقدم که این اتفاق معجزه بود. آن شب نمیخواستم بخوابم.این نظم و ترتیب استاد بود تا از ما محافظت کنند.»
کتابفروشی تیانتی پاریس دومین کلاس ۹ روزه فالون دافای خود را به زبان فرانسوی برای عصر روزهای 17 تا 25اوت برنامهریزی کرده است. شرکت برای عموم آزاد است.
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.