(Minghui.org) معلم سابق دبستان در پکن که قبلاً درمجموع نه سال در زندان بود، بهدلیل تمرین فالون گونگ دوباره دستگیر شد. این روش معنوی از سال 1999 تحت آزار و شکنجه حزب کمونیست چین (حکچ) قرار گرفته است.
مأموران اداره پلیس یویانگ در 20ژوئیه2021 خانم گونگ رویپینگ، معلم 44ساله، برنده جایزه در مدرسه ابتدایی چنگوان، را دستگیر کردند. او از آن زمان در بازداشتگاه منطقه شونیی بازداشت بوده و در طول اعتصاب غذایش در اعتراض به آزار و شکنجه، تحت خوراندن اجباری قرار گرفت. وقتی سعی کرد حقایق مربوط به فالون گونگ را روشن کند، نگهبانان به او دستبند و پابند زدند.
خانم گونگ رویپینگ
خانم گونگ در ماه مه1996 با فالون گونگ آشنا شد. پس از سه روز تماشای سخنرانیهای استاد، فشار قفسه سینه، تنگی نفس، ضعف اعصاب و کمردرد پس از زایمانش، ناپدید شد.
پس از آنکه حکچ در سال 1999 آزار و شکنجه دافا را آغاز کرد خانم لی که از مزایای فالون گونگ فوقالعاده بهرهمند شد، احساس میکرد این تعهد را دارد که ماجرای خود را با مردم به اشتراک بگذارد. در نتیجه تلاش شجاعانهاش، بیش از 9 سال در حبس بود، ازجمله 4 سال زندان و بیش از 5 سال در بازداشتگاهها، اردوگاه کار اجباری و مراکز شستشوی مغزی. در حین بازداشت، مورد ضربوشتم، خوراندن اجباری و شوک با باطوم الکتریکی قرار گرفت. داروهای سمی به او تزریق و مجبور شد ادرار بنوشد. یک مأمور پلیس نیز به او تجاوز جنسی کرد.
بیش از 20 مأمور و کارمند اداره آموزشوپرورش شهرستان پینگگو در 2ژوئیه2001 به منزل خانم گونگ رفتند و او را به اردوگاه کار اجباری شینآن بردند. بهمحض ورود او، نگهبانان و زندانیان او را مورد ضربشتم قرار دادند.
خانم گونگ گفت: «آنها دهانم را با کاغذ پر کردند، بینیام را محکم گرفتند و چشمهایم را پوشاندند. نمیتوانستم نفس بکشم و نزدیک بود از هوش بروم. سپس صدای شخصی را شنیدم که میگفت: «او در خطر است. بیا تمامش کنیم.» نفس عمیقی کشیدم و به خود آمدم. دیدم وانگ چییینگ هنوز دهانم را پوشانده است. او بود که دهانم را با کاغذ پر کرده بود. وقتی فهمید به او نگاه میکنم، با یک کتاب جلوی چشمانم را گرفت. سپس مرا حتی محکمتر زد. موهایم را کشید، بارها سرم را به دیوار کوبید و با مشت به صورتم کوبید. دوباره از هوش رفتم.»
خانم گونگ سپس به مرکز شستشوی مغزی منتقل شد. وقتی به هوش آمد، دید صورتش متورم شده و پر از کبودی است. بهسختی میتوانست چشم چپش را باز کند. هر دو زانویش آسیب دیده و دچار خونریزی شده بودند. دامنش پاره شده بود.
روز بعد، وانگ هونگجینگ، رئیس اداره 610 شهرستان پینگگو، وانگ چییینگ، لی کویلان، و رئیس بخش، یانگ (نام کوچکش مشخص نیست) از اداره پلیس پکن، او را روی زمین کشاندند و کتکش زدند تا او را مجبور کنند فالون گونگ را کنار بگذارد. او احساس سرگیجه کرد و شنواییاش را از دست داد. وانگ چییینگ سرش فریاد کشید و رویش آب سرد ریخت.
خانم گونگ در اعتراض به این سوءرفتار، دست به اعتصاب غذا زد، اما تحت خوراندن اجباری قرار گرفت. نگهبانان لولهای را وارد بینیاش کردند که باعث خونریزی بیش از حدی شد. آنها همچنین یک ملین در غذایش ریختند که باعث شد بیش از ده بار در روز دچار اسهال شود. وانگ هونگجینگ چند بار در اتاق هتل به او تجاوز کرد. مقامات برای پنهانکردن جنایاتشان به شوهرش اجازه ملاقات ندادند تا اینکه جراحاتش بهبود یافت.
خانم گونگ در 13ژوئیه2001 به بازداشتگاه پینگگو منتقل شد. نگهبان هو دونگشان او را کتک زد و با لگد به شکم، پاها و سرش زد. مچ پای راستش آسیب دید، اما همچنان به او غلوزنجیر میبستند.
شش روز بعد در 19ژوئیه، نگهبانان سعی کردند او را برای آزار و شکنجه بیشتر به بیمارستان روانی هانژوان ببرند. خانم گونگ فرار کرد و بهاجبار آواره شد.
خانم گونگ دوباره در 17ژوئیه2001 بهدلیل صحبت با مردم درباره فالون گونگ دستگیر شد. بعد از اینکه او دوباره به مرکز شستشوی مغزی منتقل شد، پلیس قبل از آویزانکردنش، دستانش را با ملحفه پاره بست. او بیش از یک ماه از خواب محروم بود. پلیس به زندانیان دستور داد او را با مگسکش کتک بزنند. یک بار، یکی از زندانیان حدود پانصد سیلی به صورتش زد.
نگهبانان خانم گونگ را از استفاده از حمام نیز منع و مجبورش کردند در شلوار خود اجابت مزاج کند. او اجازه نداشت شلوار کثیفش را نیز عوض کند. نگهبانی مجبورش کرد ادرار خودش را بنوشد و به زندانیان وو یاشیان و ژانگ جینه نیز دستور داد لباسهای او را در آورند و پنجرهها را باز کنند تا باد به داخل بوزد.
در شکنجه دیگری، زندانیان خانم گونگ را روی صندلی بستند و صندلی را به پایین هل دادند. سپس بهزور به او الکل خوراندند، زیرا میدانستند او مشروب نمیخورد. وو یاشیان گفت: «اگر حاضر نشوی تبدیل شوی، دیوانهات میکنیم یا میمیری.»
حوالی سال نو چینی 2002، خانم گونگ به 4 سال حبس در زندان زنان پکن محکوم شد. بهمحض زندانیشدن، نگهبانان به او دستبند زدند، کتکش زدند و با باطوم الکتریکی به او شوک وارد کردند.
یکی از زندانیان چند روز متوالی به پایش لگد زد. برخی دیگر با کمربند کمرش را شلاق میزدند یا با نوک خودکار به کف دستش ضربه میزدند.
خانم گونگ اینطور به یاد آورد: «یک روز، نگهبان زندان لیو شوپینگ گروهی از زندانیان را هدایت کرد تا مرا از ساختمان بیرون بیاورند و به خانهای دورافتاده و مخروبه ببرند. از ترس اینکه کسی وارد خانه شود خانه را قفل کردند. سپس مرا با بندهای محدودکننده محکم بستند و مجبورم کردند روی زمین بنشینم. آنها بالاتنهام را تا جایی که میتوانستند خم کردند. قفسه سینهام تقریباً کاملاً پاهایم را لمس کرد. سپس یک زندانی روی کمرم نشست و احساس کردم تاندونها و استخوانهایم شکسته است. نمیتوانستم جلوی جیغزدنم را بگیرم.
«وقتی بندهای محدودکننده را باز کردند، فکر کردم شکنجه به پایان رسیده است. با این حال، نگهبان چن جینگ پای راستم را بلند کرد و محکم روی زمین انداخت. درد طاقتفرسایی داشتم و مدام جیغ میکشیدم. چند ماه طول کشید تا درد پاهایم برطرف شود. اما رانها و انگشتان پایم از آن زمان بیحس شدهاند که باعث شده نتوانم عادی راه بروم.»
خانم گونگ گفت که یک بار دیگر پس از اینکه نگهبانی سخنرانی فالون گونگ را در بالش او پیدا کرد، هشت ماه در یک تیم تبدیل فشرده حبس شد. آنها او را به اتاقی کوچک بردند، دوربین مداربسته را پوشاندند و شروع به ضربوشتم او کردند. یکی از زندانیان به نام لی کویون با عصایی چوبی به سرش ضربه زد و با سوزن به گوشهایش میزد.
سپس یک صندلی را به پشت او بستند و بدنش را تا آنجا که ممکن بود به جلو خم کردند. به سختی نفس میکشید. سپس او و صندلی را به گوشهای هل دادند و به زندانی دیگری دستور دادند روی صندلی بنشیند. او اصلاً نمیتوانست حرکت کند.
خانم گونگ به یاد آورد: «این بسیار دردناک بود و مدام فریاد میزدم. آنها بلندبلند میخندیدند.»
وی گفت: «چون از کنار گذاشتن ایمانم امتناع کردم، آنها راه دیگری را با خم کردن قسمت بالای بدنم به عقب امتحان کردند. به سختی نفس میکشیدم. نگهبان چن جینگ موهایم را گرفت و سرم را پیوسته به دیوار کوبید. پیشانیام زخمیشده بود. مچ پای راستم خونریزی کرد. هنوز زخمهایی روی مچ پای راست دارم.»
بازنمایی شکنجه: بسته و فشردهشدن زیر صندلی
هشت ماه بعد، خانم گونگ به گروه دیگری منتقل شد، اما شکنجه متوقف نشد. رئیس بخش هوانگ چینگ هوآ به پنج زندانی دستور داد که او را شکنجه کنند. او در اعتراض به شکنجه اعتصاب غذا کرد و دوباره به زور به او غذا داده شد.
خانم گونگ قبل از المپیک 2008 پکن، پس از کار هنگام بازگشت به خانه بازداشت شد. او دو سال و نیم به حبس در اردوگاه کار اجباری محکوم شد. پس از یک ماه نگهداری او در یک مرکز اعزام در پکن، مقامات او را به اردوگاه کار اجباری زنان ووهی در استان هوبی بردند تا از بازرسی بینالمللی در طول المپیک جلوگیری شود. نگهبانان اردوگاه کار در ووهان او را از خواب محروم کردند. او در اعتراض به آزار و شکنجه اعتصاب غذا کرد و تحت خوراندن اجباری قرار گرفت. نگهبانان از دهان بازکن استفاده کردند. دهانش را آنقدر باز نگه داشتند که احساس کرد گونههایش در حال پاره شدن است. دندانهایش نیز در اثر خوراندن با زور لق شد و این امر باعث ایجاد مشکلاتی در غذا خوردن وی شده است. نگهبانان نیز با باطوم الکتریکی به او شوک اعمال کردند. به صورتش سیلی زدند و از مچ دستانش از قاب پنجره آویزان کردند. دستانش درد شدیدی داشت و از حال رفت.
خانم گونگ همچنین مجبور شد در طول روز کار اجباری و بدون دستمزد انجام دهد و توالتها را تمیز کند یا شبها 2 ساعت بایستد.
دومین دوره محکومیت به حبس در اردوگاه کار
پس از آزادی خانم گونگ در سال 2010، او برای امرار معاش کارهای پیش پا افتاده انجام میداد. او در سال 2012 در مهد کودک خصوصی در حومه پکن کار یافت و موقتاً در آنجا زندگی کرد. در 29اوت2012، مأموران اداره پلیس هنانژایا وارد منزل وی شدند و دستگیرش کردند. کتابهای فالون گونگ، مطالب اطلاعرسانی و دو تلفن همراهش توقیف شد. او به دو سال و نه ماه حبس در اردوگاه کار اجباری زنان در پکن محکوم شد، در آنجا مجبور شد روی یک چهارپایه کوچک بدون حرکت بیش از 10 ساعت در روز بنشیند. در صورت جابجایی، زندانیان او را مورد ضرب و شتم قرار میدادند یا به او فحاشی میکردند. در نتیجه شکنجه باعث بیحسی طولانی مدت در پاهایش شد.
گزارشات مرتبط:
تمرینکننده گونگ روپینگ تحت تزریق با داروهای تخریبگر در زندان زنان پکن قرار گرفت
معلم گونگ روپینگ از پکن دوباره دستگیر شد و مورد آزار و شکنجه مکرر قرار گرفت
خانم گونگ روپینگ، معلم پکنی که مورد آزار و اذیت مکرر قرار گرفت، دوباره زندانی شد
چهار معلم در پکن بهدلیل «نگرانیهای امنیتی» در هجدهمین کنگره حزب به کار اجباری محکوم شدند
روشهای وحشیانه برای مجبور کردن تمرینکنندگان به ترک فالون گونگ در زندان زنان پکن
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.