(Minghui.org) در جشن نیمه پاییز امسال، آدلین لوم، شهروند استرالیایی از مالزی،پیام تبریکی برای بنیانگذار فالون دافا، استاد لی، ارسال کرد! او گفت: «از استاد بسیار سپاسگزارم. ایشان دو بار مرا نجات دادند و شگفتانگیزترین چیز را در این جهان به من دادند: فالون دافا. استاد مرا سالم و به فردی تبدیل کردند که به فکر دیگران است. تنها راهی که میتوانم زحمات استاد را تا حدی جبران کنم این است که بهخوبی تزکیه کنم، در روشنگری حقیقت برای مردم بهشدت تلاش و به استاد در نجات موجودات ذیشعور کمک کنم.
خانم آدلین لوم جشنواره نیمه پاییز را به استاد لی تبریک میگوید.
خانم لوم که بهعنوان آمارگیرحسابداری در مالزی کار میکرد، پس از ازدواج با همسرش به استرالیا رفت. مشخص شد به سرطان تیروئید مبتلا شده است برای برداشتن نیمیاز تیروئیدش تحت عمل جراحی قرار گرفت. از آن زمان، اغلب احساس ناخوشی میکرد. شوهرش او را هر هفته نزد پزشکان طب چینی یا غربی میبرد.
او در سپتامبر2004 تمرینفالون دافا را آغاز کرد، پس از آنکه خواهر بزرگترش که در مالزی زندگی میکند، به او توصیه کرد که آن را امتحان کند. آدلین گفت: «من بعد از خواندن جوآن فالون بسیار مسرور شدم. گفتم که میخواهم تمرینکنم و ما محل تمرین را در محل گردشگری معروف دارلینگهاربر در مرکز سیدنی پیدا کردیم. اولین باری که تمرینات را انجام دادم احساس فوقالعادهای داشتم.»
او ادامه داد: «سه دختر من سه، هفت و سیزده ساله بودند. آنها بهطور طبیعی پس از مشاهده وضعیت سلامتی من در انجام تمرینات مرا دنبال کردند. آنها همچنین جوآن فالون را با من میخواندند. وقتی دیدم که مشتاق تمرین تزکیه هستند، آنها را برای خواندن آموزهها و انجام تمرینات در آخر هفته به مدرسه مینگهویی بردم. فرزندانم روی کارتهایی که در روز مادر یا روز تولدم به من دادند نوشتند: «مادر سپاسگزاریم که ما را برای یادگیری فالون دافا بردی! تمرینکردن به ما کمک کرد بچههای بهتری شویم. این فوقالعادهترین چیزی است که در این دنیا به ما دادهاید.»
آدلین گفت: «دافا بدنم را پالایش کرد. من زود عصبانی میشدم و بهبود این اخلاقم و سایر تغییرات در خانه نشان داده که دافا چقدر فوقالعاده است. اگرچه شوهرم تمرینکننده نیست، اما ازبیرون رفتن من برای روشنگری حقیقت بسیار حمایت میکند. وقتم را برای بازگشت به خانه طوری تنظیم میکنم تا آشپزی کنم و کارهای خانه را انجام دهم. من خانه را تمیز و مرتب نگه میدارم و بنابراین شوهرم همیشه احساس خوشبختی و شادی میکند. او همیشه لبخند میزند وقتی بیرون میروم تا درباره دافا به مردم بگویم، هیچ وقت شکایت و گله نمیکند. او گاهی مرا با اتوموبیل به مطالعه گروهی فا یا فعالیتهای روشنگری حقیقت میبرد.»
سه ماه پس از شروع تمرین، آدلین فهمید که دافا در چین بهطرز وحشیانهای سرکوب میشود. او از بیرون رفتن و اطلاعرسانی دربارۀ جنایات جاری به مردم و جمع آوری امضا برای جلوگیری از آزار و شکنجه دریغ نکرده است. او پنج روز در هفته بیرون رفته و معمولاً با غربیها صحبت کرده است.
او گفت: «تمام تلاشم را میکنم تا نیکخواهی و وجدان آنها را بیدار کنم. به آنها میگویم که اعضای بدن تمرینکنندگان به زور توسط حزب کمونیست چین (حکچ) برداشته و برای منفعت فروخته میشوند، تا آنها ماهیت شیطانی حزب کمونیست چین را بفهمند. من از زیبایی فالون دافا نیز به آنها میگویم. مردم اغلب از من تشکر میکنند و میگویند که به دوستان و خانواده خود دربارۀ آزار و شکنجه خواهند گفت. برخی از من مطالب اطلاعاتی میخواهند تا به خانواده و دوستان خود منتقل کنند. من واقعاً برای آنها احساس خوشبختی میکنم.»
آدلین چینی را روان صحبت نمیکند اما یک آرزو دارد. او امیدوار است که مستقیماً حقیقت را برای شهروندان چینی روشن کند. سال گذشته، او نتوانست بیرون بیاید تا حقیقت را برای مردم روشن کند، زیرا سیدنی بهدلیل تشدید کوید۱۹ در قرنطینه قرار گرفت. او دربارۀ شیوهای بهمنظور روشنگری حقیقت برای مردم چین از طریق پیامهای از پیش ضبط شده شنید. دیگر مجبور نبود صحبت کند و احساس میکرد که این با شرایط او مطابقت دارد.
هنگامیکه اولین تماس تلفنی را برقرار کرد، پس از این که گوش دادن به اطلاعات از پیش ضبط شده تمام کرد، از طرف مقابل پرسید: «آیا میخواهید حکچ را ترک کنید؟» او پاسخ داد:«بله.» او گفت که عضو حزب کمونیست است و میخواهد از عضویت خود صرف نظر کند.
آدلین گفت: «با اولین تماس تلفنی بسیار دلگرم شدم. احساس کردم استاد به من کمک میکنند تا حقیقت را مستقیماً برای مردم چین روشن کنم. از آن روز به بعد، دوبار در روز حدود پنج ساعت تماس تلفنی برقرار کردهام. صادقانه میخواهم به مردم چین در درک حقیقت کمک کنم.»
صداقت و مهربانی آدلین بسیاری از مردم را تحت تأثیر قرار داد. ماه گذشته او به بیش از 60 نفر در ترک حکچ کمک کرد.
او گفت: «نمیخواهم کسی این فرصت را برای یادگیری حقیقت از دست بدهد. همچنان به تماسهای تلفنی خود ادامه میدهم حتی اگر بتوانم در روز فقط به یک نفر کمک کنم. وقتی تماس برقرار نمیشود یا شخص تلفن را قطع میکند، احساس ناامیدی نمیکنم. تسلیم نخواهم شد. من این کار را با افکار درست ادامه میدهم. باید این افراد را نجات دهم. در قلبم مدام به آنها میگویم: «میخواهم شما را بالا بکشم و نجاتتان دهم! وقتی این فکر را دارم، بیشتر مواقع مردم به تلفن پاسخ داده و از حکچ خارج میشوند.»
آدلین گفت: «اکنون میتوانم با چینیها صحبت و حقیقت را کاملاً برای آنها روشن کنم، درست مانند این که من با دوست عزیزی صحبت میکنم. اما مواقعی وجود دارد که آنها نمیخواهند حرفهایم را بشنوند. وقتی این اتفاق میافتد، مضطرب میشوم و گاهی برای آنها گریه میکنم. وقتی مردم بعد از نصفه گوش دادن تلفن را قطع میکنند، من واقعاً برای آنها متأسف میشوم و سریع با خودم فکر میکنم. چرا کامل گوش نکردند؟ بعد از اینکه وابستگیهایم را پیدا کردم، سریع آنها را رها کردم. استاد قلبم را میبینند و کمکم میکنند تا برای خروج آنها از حزب اقدام کنم. اولین فکر من این بود: «متشکرم استاد.»
آدلین قبل از شروع تمرین، شغلی خوب و خانوادهای شاد داشت، اما خوشحال و سالم نبود. او اکنون میگوید که از طریق تمرینفالون دافا به سلامت جسمی و روانی دست یافته است. او هر روز شاد، در آرامش و قدردان است.
او گفت: «من با هیچ واژهای نمیتوانم از استاد تشکر کنم. ایشان بهترینها را به من دادهاند! هیچ کسی در این دنیا نمیتواند این چیزها را به من بدهد. با هیچ پولی قابل خریداری نیست. در گذشته همه چیز مرا آزار میداد یا ناراحتم میکرد، اما اکنون میتوانم از آموزههای دافا برای یافتن مشکلاتم استفاده کنم. وقتی خودم را تغییر میدهم، بسیار آرام و راحت میشوم. استاد کل شخصیتم را دگرگون کردند. اکنون، فقط میخواهم به سخنان استاد گوش دهم، خود را بهخوبی تزکیه کنم و در نجات موجودات ذیشعور خوب عمل کنم.»
تمام مقالات، تصاویر یا سایر متونی که در وبسایت مینگهویی منتشر میشوند، توسط وبسایت مینگهویی دارای حق انحصاری کپیرایت هستند. هنگام چاپ یا توزیع مجدد محتوا برای مصارف غیرتجاری، لطفاً عنوان اصلی و لینک مقاله را ذکر کنید.