(Minghui.org) پس از خواندن مقاله مینگهویی «افکاری که پس از دستگیری همتمرینکنندهای ظاهر شد» عمیقاً متأثر شدم. دقیقاً همانطور که در این مقاله ذکر شده، وقتی تمرینکنندگان در برخی زمینهها خوب عمل نمیکردند یا در تزکیه شکافهایی داشتند، انتظار داشتم مورد آزار و شکنجه قرار گیرند. مطمئناً، تمرینکنندگانی که میشناختم و اینچنین بودند، به دردسر افتادند. آنها یا دستگیر شده یا دچار کارمای بیماری شدند.
برای مدتی طولانی، ذهنیتم اینگونه بود و این واقعیت حقیقتاً به نظر میرسید آن را تقویت میکند. متوجه نبودم که اشتباه میکنم؛ آزار و شکنجه نیروهای کهن را تصدیق میکردم، گویا آن هیچ ربطی به من نداشت. برای نفی آزار و شکنجه هیچ کاری انجام نمیدادم.
بسیاری از تمرینکنندگان محلی در طول این سالها دستگیر شدهاند یا بهدلیل کارمای بیماری درگذشتهاند. هر بار که چنین چیزی رخ میداد، فکر میکردم آن شخص حتماً شکافی داشته است. وگرنه چنین چیزی رخ نمیداد. برخی از تمرینکنندگان زمانی طولانی با بیماری درگیر بودند. اگر شکافهایشان را پیدا یا کاستیهایشان را اصلاح نمیکردند، معمولاً فکر میکردم نیروهای کهن آنها را به این راحتی رها نمیکنند. برخی از تمرینکنندگان واقعاً اندکی بعد درگذشتند.
در اینجا چند نمونه ارائه میدهم.
در سال 2015 که تمرینکنندگان از جیانگ زمین (رهبر سابق حزب کمونیست چین) بهدلیل صدور دستور راهاندازی آزار و شکنجه شکایت کردند، برخی از تمرینکنندگان محلی در آن مشارکت نکردند و با اظهاراتی کنایهآمیز با آن مخالفت کردند. قلبم به لرزه افتاد: «شما با چیزی که استاد تصدیق میکنند مخالفید؟ چگونه نیروهای کهن شما را رها خواهند کرد؟» در عرض یک سال، سه نفر از آنها با کارمای بیماری جدی روبرو شدند و یکی از آنها دستگیر شد.
تمرینکنندۀ دیگری میخواست فرمول فرستادن افکار درست را تغییر دهد. شوکه شدم: «چنین شکاف عظیمی! او چگونه توانست این کار را انجام دهد؟» او ظرف چند ماه دستگیر و بازداشت شد.
استاد آزار و شکنجه را نظم و ترتیب ندادند. ما نباید هیچیک ازنظم و ترتیبهای نیروهای کهن را بپذیریم؛ باید آن را بهطور کامل نفی کنیم.
استاد بیان کردند:
«مریدان دافا و من حتی تجلیات آخرین تلاشهایشان را تصدیق نمیکنیم.» («آموزش فا در کنفرانس فای شیکاگو، 2004»)
استاد از ما خواستند نیروهای کهن را نفی کنیم. بهعنوان مریدان دافا، چگونه باید به همتمرینکنندگانی که در دام نیروهای کهن افتادهاند کمک کنیم؟ چگونه باید مهربانانه به آنها یادآوری کنیم که وابستگیهای بنیادینشان را رها کنند؟ چگونه باید به بهترین نحو از زمان استفاده کنیم تا آن محنت را به فرصتی برای ارتقای شینشینگمان تبدیل کنیم؟ البته ما فقط میتوانیم با مهربانی به آنها یادآوری کنیم، نه اینکه آنها را مجبور به پذیرش نظراتمان کنیم. وقتی آنها نظرتمان را رد میکنند باید آرام بمانیم و مهربان باشیم. تا زمانی که بتوانیم آن را بخشی از تزکیه خود بدانیم، میتوانیم بهخوبی از پس هر تعارضی برآییم و خودمان را بهخوبی اداره کنیم.
وقتی همتمرینکنندگان دستگیر میشوند یا کارمای بیماری دارند، باید از آموزههای فا، و نه چیز دیگری، برای ارزیابی چیزها استفاده کنیم. مطلقاً نباید اینگونه فکر کنیم: «حالا که شکافهایم را پیدا و آنها را اصلاح کردهام، شاید نیروهای کهن رهایم کنند.» هر زمان که با محنتی مواجه میشویم، باید فوراً خود را با فا اصلاح کنیم و متعاقباً وضعیت تغییر خواهد کرد. همهچیز باید بر اساس فا باشد، نه چیز دیگری.
استاد بیان کردند:
«آن به معنی تصدیق آزمونهای سختِ نظم و ترتیب دادهشده توسط نیروهای کهن و سعی در خوب عمل کردن در بین آزمونهای سختی که آنها نظم و ترتیب دادهاند نیست؛ ما حتی وجودشان را تصدیق نمیکنیم.» («آموزش فا در کنفرانس فای شیکاگو، 2004»)
هر کاری که نیروهای کهن انجام میدهند، باید آن را فرصتی برای بهبود شینشینگ خود ببینیم، از فا برای ارزیابی خود استفاده کرده و خودمان را با فا اصلاح کنیم. این تغییر در تفکر، چیزی آنی نیست، اما هرچه بیشتر فا را مطالعه کنیم، ذهنمان منطقیتر خواهد بود و ازبینبردن قلب بشری و وابستگیهای بشری برایمان آسانتر خواهد شد.
وقتی همتمرینکنندهای در حال گذراندن کارمای بیماری است یا دستگیر میشود، باید نیکخواه باشیم و از منظر تزکیه به او یادآوری کنیم که بهتر عمل کند. وقتی افکار درست میفرستیم، نباید از همتمرینکنندگان رنجش به دل داشته باشیم یا سرزنششان کنیم. باید تحتتأثیرقرارنگرفته باقی بمانیم و نگذاریم شرایط بر ما تأثیر بگذارد. این نیز چیزی برای ما است که تزکیهاش کنیم.
مطالب فوق درکم در سطح فعلی است. لطفاً به هر مطلب نامناسبی اشاره کنید.
یادداشت سردبیر: این مقاله فقط بیانگر درک فعلی نویسنده است که با تمرینکنندگان به اشتراک گذاشته شده است تا بتوانیم «مطالعه و تزکیه خود را با یکدیگر مقایسه کنیم.» («تزکیه راسخ»، هنگ یین)