(Minghui.org) زمستان گذشته، یان که فالون دافا را بیش از 20 سال همراه من تزکیه کرده بود، درگذشت. ماهها گذشت، اما نمیخواستم درباره دلیل این اتفاق صحبت کنم. اما پس از خواندن مقاله اخیر «تشخیص وابستگیام به شنیدن سخنرانیهایی که در فا اختلال ایجاد میکنند»، به خودم و یان فکر کردم و به جدیت مشکل پی بردم.
باید واقعاً از ته قلبم خودم را بررسی کنم و عوامل مختلکننده فا را که در ذهنم القا شدهاند کاملاً از بین ببرم. باید از مرگ یان درس بگیرم، دلیل مرگش را افشا کنم، به شکلی درست با آن روبرو شوم و از محنتهایی که نیروهای کهن نظم و ترتیب دادهاند، با موفقیت عبور کنم.
من و یان خیلی صمیمی بودیم. طی بیش از 20 سال تزکیه، تقریباً هر روز زمانی را با هم میگذراندیم و محنتهای زیادی را تجربه و بر آنها غلبه کردیم. خودم را بهخاطر این واقعیت سرزنش میکنم که او نتوانست بر کارمای بیماریاش غلبه کند.
در طول چند سال گذشته، او هنگام مطالعه فا، فرستادن افکار درست و انجام تمرینات خوابآلود بود، و من نیز این مشکل را داشتم. از نظر دیگران، ما سه کار را با پشتکار انجام میدادیم. اما خودمان از وضعیت نادرست یکدیگر مطلع و نگران این موضوع بودیم. فقط نمیدانستیم مشکل چیست و ظاهراً قادر به اصلاح مشکلات نبودیم.
درواقع نمیدانستیم چگونه خصوصیات اخلاقی خود را بهبود بخشیم و اغلب برای ارزیابی چیزها، بهجای اصول فا از تفکر بشری استفاده میکردیم. نمیتوانستیم آزمونهای بزرگ یا کوچک تزکیه را بهخوبی پشت سر بگذاریم. درنتیجه مشکلات همچنان پیش میآمد و نمیتوانستیم بفهمیم باید چهکار کنیم. درنهایت میل به دریافت کمک از بیرون، به افرادی که در فا اختلال ایجاد میکنند، این فرصت را داد که از نقاط ضعف ما استفاده کنند. ما بهجای فا بهدنبال افراد دیگر رفتیم و مسیری را که نیروهای کهن نظم و ترتیب داده بودند در پیش گرفتیم.
پس از مطالعه نوشتههای اخیر استاد درباره سخنرانیهایی که در فا اختلال ایجاد میکنند و خواندن مقالات وبسایت مینگهویی درباره این موضوع و یادآوریهای دائمی همتمرینکنندگان شوکه و وحشتزده شدم. اگر بیدار نمیشدم و ماهیت پنهان و مضر افرادی را که فا را تضعیف میکردند، آشکار نمیکردم و ذهنم را از سمومی که به من القا کرده بودند پاک نمیکردم، چگونه میتوانستم آن کارمای گناهآمیز را از بین ببرم؟
در تابستان 2013، برخی از تمرینکنندگان محلی تحت تأثیر فردی از خارج از منطقه ما قرار گرفتند و در گفتگوهایی شرکت کردند که ظاهراً با هدف بهبود تزکیه انجام میشد. در آن زمان، بهدلیل مطالعه نکردن فا نمیتوانستم حقیقت را از نادرست تشخیص دهم. درنتیجه به آن بهاصطلاح تبادل تجربهها در منزل پسر یان گوش میدادم و آن را بسیار تأثیرگذار میدیدم. چند روز بعد، هماهنگکننده محلیمان با برخی از ما تماس گرفت تا درباره این موضوع صحبت کنیم. تمرینکنندگان همه موافق بودند که این بهاصطلاح تبادل تجربه باید متوقف شود، زیرا عمدتاً نوعی خودبزرگنمایی بود که زیر نام تبادل تجربه پنهان شده بود، اما من و یان واقعاً در آن زمان بیدار نشدیم و به شرکت در آن جلسات ادامه دادیم.
پس از چند سال، بهدلیل تلاشهای خستگیناپذیر هماهنگکننده محلی برای اشاره به مضر بودن و جدیت این موضوع، من و یان ارتباطمان را با افرادی که آن گفتگوها را برای ایجاد اختلال در فا برگزار میکردند، قطع کردیم. اما این فقط کاری سطحی بود و درون خود را بهطور عمیق کاوش نکردیم تا ریشه وابستگیمان را بیابیم. بعداً که بهنظر میرسید یان دچار کارمای بیماری شده است، کسانی که در فا اختلال ایجاد میکردند برگشتند.
آن افراد در ظاهر فا را مطالعه میکردند، افکار درست میفرستادند و کارهای خوبی برای دیگران انجام میدادند. اما درواقع به افراط میرفتند، فکر میکردند تا سطح بالایی تزکیه کردهاند، و چیزهای خود را به مطالعه فا اضافه میکردند. درنتیجه، یان پس از چند روز درگیری در شرایط نگرانی و اضطراب در منزلش، بعد از ابراز پشیمانی از اینکه نتوانسته است بهتر تزکیه کند از دنیا رفت. بهدلیل پیوند عاطفیام با یان بهعنوان یک همتمرینکننده، به شرکت در آن مطالعات گروهی ادامه دادم، حتی گرچه میدانستم که آن مطابق با فا نیست. اما با این مخمصه دستوپنجه نرم میکردم. آیا من نیز با مخاطب آنها بودن، در رفتار نادرست آنها سهیم نبودم؟ من نهتنها به خودم آسیب رساندم، بلکه از کسانی که در فا اختلال ایجاد میکردند نیز چشمپوشی کردم و کاری درباره آنها انجام ندادم.
میدانستم که ایجاد اختلال در فا گناه بزرگی است. اگر به اشتباهات و گناهانم آشکارا اعتراف نمیکردم، اگر جرئت رویارویی با آنها را نداشتم و هنوز از ترس ازدست دادن وجهه، خودم را پنهان میکردم، چگونه میتوانستم خود را از این گناه رها کنم؟
پس از اینکه پلیس مرا در اوایل سال 2013 دستگیر کرد و با قرار وثیقه بازداشتگاه را ترک کردم، وضعیت سلامتیام خوب نبود. نمیتوانستم عمیقاً به درون نگاه کنم تا وابستگیهایم را بیابم. مطالعه فای من فقط یک تشریفات بود. سرم با نوههایم و کارهای خانه شلوغ بود و در دوران طلاق پسرم نتوانستم شینشینگم را حفظ کنم. کمکم مشکلات جسمی غیرطبیعی بیشتری ظاهر شد که مجبورم کرد به درون نگاه کنم. وابستگیهای زیادی را یافتم، ازجمله خودخواهی، ترس، سوءظن، نزاع و کشمکش، حسادت، رنجش، راحتطلبی و پاداش، عادت به استفاده از میانبرها، و تزکیه نکردن گفتارم و غیره.
محنتهای من طی ده سال گذشته در این واقعیت خلاصه شد که فا را بهطور جدی مطالعه نکردم و آن را بهطور واقعی جذب نکردم. بنابراین درک روشنی از اصول فا نداشتم. منطقی نبودم و نمیدانستم چگونه تزکیه کنم. بهطور محکم تزکیه نکرده بودم، و خوداگاه اصلی قویای نداشتم و احساسات مرا برانگیخته میکرد و به کنترل خود کاذبم درمیآمدم، بهطوری که درنهایت مورد سوءاستفاده افرادی قرار گرفتم که فا را مختل میکردند، که اکنون بابتش عمیقاً متأسفم.
استاد بیان کردند:
«بهعنوان استادتان، هرگز کارهای اشتباهی را که در تزکيهتان انجام دادهايد به حساب نياوردهام؛ فقط دستاوردهايتان و کارهای خوبی را که انجام دادهايد بهخاطر میآورم. مريدان دافا در طول تزکيه و آزار و شکنجه شيطانیِ بیسابقه کاملاً از عهده برآمدهاند، بنابراين به سختیها در تزکيه عميقاً آگاهی دارند و اينطور نخواهد بود که نتوانند شاگردانی را که در مسير اشتباهی گام برداشتهاند درک نکنند. بنابراين يکبار ديگر اينجا به شما میگويم: تمامی شاگردانی که مرتکب اين قبيل اشتباهات [جاسوسی] بودهايد، با شروع از همين حالا، بهترين چيز اين است که بهطور علنی بيان کنيد که درحال دست کشيدن از اين موضوع کثيف و برگشت به دافا هستيد.» («آزمایش مهلک را بگذرانید»، از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 3»)
«اميدوارم شاگردانی که در مسير اشتباه گام برداشتهاند به انجام اشتباهات ادامه ندهند. ممکن است اين آخرين باری باشد که استاد فا را به اين قبيل شاگردان آموزش میدهد. قدر فرصتتان را بدانيد. خدايان بیشماری درحال مشاهده شما هستند و مريدان دافا و من منتظر برگشتتان هستيم.» («آزمایش مهلک را بگذرانید»، از نکات اصلی برای پیشرفت بیشتر 3»)
پس از خواندن این بخش از فا، واقعاً از خودم شرمنده شدم. میخواهم تمام عوامل و سموم باقیمانده در ذهن و بدنم را که با دافا مطابقت ندارند کاملاً از بین ببرم، خودم را پاک و اصلاح کنم، فا را مطالعه و مسیر آیندهام را بهخوبی طی کنم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.