(Minghui.org) جیانگ زمین مرده است، اما جنایات شنیع او علیه تمرینکنندگان فالون گونگ فراموش نخواهد شد. او کل کشور، از جمله مجریان قانون، دادستانها، دادگاهها، سایر سازمانهای دولتی، مشاغل و مدارس را برای آزار و اذیت تمرینکنندگان بسیج کرد. آسیبی که او به تمرینکنندگان بیشمار و خانوادههای آنها و همچنین جامعه بهطور کلی وارد کرد، بیسابقه بود.
هنگامی که جیانگ آزار و شکنجه را در ژوئیه ۱۹۹۹ آغاز کرد، قول داد که فالون گونگ را در عرض سه ماه ریشهکن کند و دستوری صادر کرد تا «شهرت [تمرینکنندگان] را لکهدار کنید، آنها را از نظر مالی ورشکست، و از نظر فیزیکی نابود کنید». او برای تشدید آزار و شکنجه، همچنین سیاست مخفیانهای را صادر کرد مبنیبر اینکه «اگر [تمرینکنندگان] تا حد مرگ مورد ضربوشتم قرار گیرند، عواقبی نخواهد داشت. مرگ ناشی از شکنجه خودکشی محسوب میشود. [جسد] را مستقیماً برای سوزاندن بفرستید—نیازی به تأیید هویت [تمرینکننده] نیست.»
برای وادار کردن تمرینکنندگان فالون گونگ به چشمپوشی از ایمانشان، مرتکبین به انواع شکنجهها، ازقبیل معلول کردن، دیوانه کردن، یا حتی کشتن بسیاری از افراد بیگناه متوسل شدند. برخی از تمرینکنندگان تا حد مرگ مورد ضربوشتم قرار گرفتند، برخی پس از اعمال شوک با باتومهای الکتریکی جان خود را از دست دادند، برخی با وارد کردن لوله برای تغذیه اجباری به ریههایشان جان خود را از دست دادند، برخی با تزریق مواد سمی کشته شدند، برخی از یخزدگی جان باختند، و برخی نیز داروهای نامعلومی به آنها تزریق شد و چند روز پس از آزادی درگذشتند.
بسیاری از خانوادهها چند عضو خود را درنتیجه آزار و شکنجه از دست دادند، ازجمله یک خانواده شش نفره که پنج عضو آن کشته شدند. علاوهبر این، تعداد زیادی از تمرینکنندگان قربانی برداشت اجباری اعضای بدن شدند و اجساد آنها بدون اطلاع خانوادهشان سوزانده شد، زیرا مقامات تلاش کردند تا شواهد جنایت علیه تمرینکنندگان را از بین ببرند.
آزار و شکنجه فالون گونگ توسط جیانگ به یک فاجعه بزرگ حقوق بشر در قرن بیستویکم تبدیل شده است.
فالون گونگ تمرین مدیتیشن باستانی صلحآمیزی براساس اصول حقیقت، نیکخواهی، بردباری استوار است. با گذشت بیستوسه سال از آزار و شکنجه، فالون گونگ هنوز در حال رشد وگسترش بوده و اکنون در بیش از ۱۰۰ کشور به خوبی پذیرفته شده است. اما بدهیهای خونین جیانگ به فالون گونگ باید مورد بررسی قرار گیرد. مرگهای ناشی از آزار و شکنجه
طبق دستورالعملهای جیانگ و اداره ۶۱۰ غیرقانونی او، سازمانهای اجرای قانون، دادستانها و دادگاهها بسیج شدند تا تمرینکنندگان فالون گونگ را بهطور خودسرانه دستگیر، متهم و محکوم کنند.
تمرینکنندگان در بازداشت اغلب تحت آزار و شکنجه قرار میگرفتند. برخی از پلیسها بر سر تمرین کنندگانی که آنها را شکنجه میکردند فریاد میزدند: «اگر [تمرین فالون گونگ] را رها نکنید، شما را میسوزانیم!»
انواع شکنجههایی که بر تمرینکنندگان فالون گونگ در زندانها اعمال میشود.
روشهای شکنجه متعددی برای شکنجه تمرینکنندگان استفاده شده است. شامل ضربوشتم، شوک الکتریکی، مصرف مواد مخدر، آزار روانی، خوراندن اجباری، محرومیت از خواب، آویزانکردن، دستبندزدن، تحت کشش قرار دادن، گرسنگی، محرومیت در استفاده از توالت، فروکردن سوزن، پوشاندن لباسهای محدودکننده، سقط جنین اجباری، بستن، تنبیه بدنی، یخزدگی، ایجاد معلولیت، ایجاد زخم، شلاقزدن، بخار داغ، پختن، سوزاندن، اتوی داغ، سوزاندن با آب جوش یا روغن داغ، کشیدن روی زمین یا کشیدن روی پلهها به سمت بالا/پایین، مجبور کردن قربانی به نشستن یا ایستادن طولانی مدت، ایجاد احساس خفگی با آب، آزار جنسی، سلول انفرادی، کار اجباری و بسیاری موارد دیگر هستند.
هر دسته از شکنجهها از چند تاکتیک تشکیل شده است. برای مثال آویزانکردن میتواند آویزانکردن با یک دستبند، با دو دستبند، آویزانکردن از قاب در، آویزکردن با سیم آهنی، آویزانکردن با حلقه آهنی، آویزانکردن تحت کشش، آویزانکردن وارونه، آویزانکردن از ارتفاع بالا و غیره باشد. به همین ترتیب، دستبند میتواند به صورت بستن دستها و پاها به هم، بستن هر دو دست به دور پاها، بستن دستها از پشت، بستن به حلقه فلزی روی زمین، بستن با دستبند به چارچوب تخت با دستهای کشیده شده طی روزها (یا بیشتر)، بستن هر دو انگشت شست با هم (با دستان کشیده دور میلههای فلزی)، دستبند زدن چند نفر به هم و غیره باشد.
هنگامی که تمرینکنندگان به این شکل آویزان شده یا با دستبند بسته میشوند، غذای بسیار کمی نیز به آنها داده میشود و از دسترسی به توالت محروم میشوند. حدود ۱۰۰ روش شکنجه وجود دارد که توسط وبسایت مینگهویی مستند شده است، و هر یک از آنها میتوانند باعث ایجاد درد طاقتفرسا و منجر به ناتوانی یا مرگ شود. نمونههایی از آزار و شکنجه
بهدلیل مسدودسازی اطلاعاتی و سانسور رژیم چین، مقیاس و شدت آزار و شکنجه میتواند بسیار بدتر از آنچه که مینگهویی توانسته است مستند کند باشد. با این وجود، مثالهای زیر نگاهی اجمالی به شکنجههایی را نشان میدهد که تمرینکنندگان بهخاطر اعتقادشان متحمل شدهاند. تجویز اجباری مواد سمی
تمرینکنندگان فالون گونگ در بازداشت اغلب تحت مصرف اجباری دارو قرار میگرفتند. به آب و غذای برخی از آنها داروهای نامعلومی اضافه شده بود، درحالیکه برخی دیگر تحت تزریق اجباری این داروها قرار میگرفتند.
خانم ژانگ فوژن، ۳۸ ساله، کارمند پارک شیانهی در شهر پینگدو، استان شاندونگ بود. پس از رفتن به پکن در نوامبر ۲۰۰۰ بهمنظور درخواست تجدیدنظر برای فالون گونگ، توسط مأموران اداره۶۱۰ پینگدو دستگیر شد. تمام لباسهایش را درآوردند، موهایش را تراشیدند و او را در حالت عقاب با بالهایش گسترده به تخت بستند. سپس داروهای سمی به او تزریق کردند که باعث ایجاد درد شدید در او شد تا جایی که بهطور غیرقابل کنترلی دست و پا زد تا اینکه مرد. مقامات اداره ۶۱۰ درست در مقابل چشمانشان مرگ او را تماشا کردند. سوزاندن با آب جوش
علاوه بر بازداشتگاهها، اردوگاههای کار و زندانها، مقامات حزب کمونیست چین (ح.ک.چ) همچنین تعداد زیادی مراکز شستشوی مغزی را راهاندازی کردند که در آن تمرینکنندگان مجبور به مطالعه تبلیغاتی درباره بدنامکردن فالون گونگ شدند و به آنها دستور دادند که از اعتقاد خود به حقیقت،نیکخواهی، بردباری چشمپوشی کنند. این مراکز شستشوی مغزی معمولاً بهعنوان «مراکز آموزش حقوقی» نامگذاری میشدند، درحالیکه در واقع آنها اساساً زندانهای سیاهی بودند که در آن جنایات بهطور مخفیانه انجام میشد.
آقای گای چونلین ۵۱ ساله ساکن شهرستان چینگیوان، شهر فوشون، استان لیائونینگ بود. در ۱۷آوریل۲۰۰۵، مأموران اداره پلیس شهر فوشون، اداره پلیس شهرستان چینگیوان و اداره پلیس ناکوچیان به خانه او رفتند و او را دستگیر کردند. پس از اینکه آقای گای را به مدت پنج روز در اداره پلیس ناکوچیان نگه داشتند، او را به اداره پلیس فوشون و سپس به مرکز شستشوی مغزی لوتایشانژوانگ فرستادند. در ۶ ماه مه همان سال به خانوادهاش اطلاع دادند که او بر اثر «بیماری قلبی» درگذشته است.
وقتی خانوادهاش برای دیدن جسد آمدند، دیدند که لباس نو پوشیده بود و درباره چگونگی مرگش پرسیدند. برادر کوچکترش پرسید: «برادرم سالم بود و سابقه بیماری قلبی نداشت. چطور ممکن است بر اثر بیماری قلبی بمیرد؟» اما کسی جواب نداد. خانواده او با دیدن آثار سوختگی در صورت و سمت راست قفسه سینه آقای گای اصرار به کالبد شکافی کردند.
نتایج نشان داد که مری و دستگاه گوارش تحتانی آقای گای بهشدت سوخته است. بافت سطحی تنها با کوچکترین تماسی جدا میشد و حتی قسمتی از قلب او خاکستری شده بود. پزشک معالج به این نتیجه رسید که آقای گای بر اثر نارسایی اندام داخلی در نتیجه خوراندن اجباری با آب جوش فوت کرده است. اعمال شوک با باتوم الکتریکی
شوک الکتریکی یکی از متداولترین ابزارهای شکنجه است که برای تمرینکنندگان فالون گونگ استفاده میشود.
ازآنجاکه همه کانالهای قانونی برای درخواست حق تمرین فالون گونگ برای تمرینکنندگان در چین مسدود شد، گروهی از تمرینکنندگان در شهر چانگچون، استان جیلین، سیگنال تلویزیون کابلی را در مارس۲۰۰۲ رهگیری کردند و برنامههایی را پخش کردند که تبلیغات نفرتبرانگیز ح.ک.چ را بیکفایت میکرد.
جیانگ خشمگین شد و دستور داد که «آنها را بیرحمانه بکشند» که منجر به دستگیری بیش از ۵۰۰۰ تمرینکننده در چانگچون شد. آقای لیو هایبو، یکی از کسانی که در نفوذ به سیگنال تلویزیون نقش داشت، در جینگیوتان، چانگچون شکنجه شد. پلیس او را برهنه و مجبورش کرد زانو بزند و یک باتوم الکتریکی را از طریق مقعدش وارد کردند تا به اندام های داخلی او آسیب وارد کنند. آقای لیو، پزشک ۳۴ ساله، تنها چند ساعت پس از دستگیری درگذشت.
لباسهای محدودکننده
یکی دیگر از روش های شکنجه، «لباسهای محدودکننده» است که از کرباس ساخته شدهاند. چنین لباسهایی که از جلو پوشیده شده و از پشت سفت میشوند، میتوانند باعث شکستگی شانه، مچ، آرنج و ستون فقرات و حتی باعث مرگ شوند.
خانم سون شیمئی تمرینکننده فالون گونگ، ۴۰ ساله، اهل شهر شیانگچنگ، استان هنان بود. نگهبانان اردوگاه کار اجباری شیبالیهه او را در ۲۲مه۲۰۰۳ در لباس های محدودکننده قرار دادند. روز بعد وقتی لباسها را بیرون آوردند، ساعتها قبل مرده بود و بدنش سرد بود. نگهبانان برای سرپوش گذاشتن بر مرگ او، به مجرمان مواد مخدر، فنگ یانپینگ و فو جینیو دستور دادند تا خانم سون را به بیمارستانی در آن نزدیکی ببرند، که در آنجا یک پزشک بهعنوان مدرکی از تلاشهایش برای «احیا» به او دارو تزریق کرد. مقامات اردوگاه کار اجباری سپس ادعا کردند که خانم سون بر اثر یک بیماری ناگهانی درگذشت و با عجله جسدش را سوزاندند. ضربوشتم تا حد مرگ
بسیاری از تمرینکنندگان پس از ضربوشتم وحشیانه مجروح شدند یا جان باختند. آقای چن شیانگرویی، ۲۹ ساله، تمرینکننده در شهر هنگیانگ، استان هونان بود. ازآنجاکه حاضر نشد تمرین فالون گونگ را رها کند، لی ژنژونگ و سایر مأموران اداره پلیس هنگیانگ در ۱۱مارس۲۰۰۳ با استفاده از باتوم الکتریکی، چکش و باتوم لاستیکی، آقای چن را در اداره پلیس مورد ضربوشتم قرار دادند.
آقای چن صبح روز بعد در بیمارستان مرکزی هنگیانگ درگذشت. او دچار شکستگی جمجمه، خونریزی داخل جمجمه و آسیب به اندامهای داخلی شده بود. علاوهبر این، دندهها، استخوان ترقوه و پاهایش شکسته بود. در مجموع ۲۵۰۰ میلیلیتر خون از حفره شکمی او خارج شد.
پلیس روز پس از مرگ آقای چن، پدر و مادر، خواهر، شوهرخواهر و سایر بستگان او را به هتل جینگیوان برد و به آنها دستور داد تا رضایتنامهای را برای سوزاندن جسد او امضا کنند. هنگامی که نپذیرفتند، آنها را تا ۱۴مه۲۰۰۳ در هتل نگه داشتند. با مخالفت آنها، دو کامیون از مأموران پلیس مسلح جسد را تا محل کوره سوزاندن اجساد اسکورت کردند. تزریق داروهای نامعلوم
مرکز شستشوی مغزی شینجین در شهر چنگدو، استان سیچوان، بهخاطر آزار و اذیت تمرینکنندگان به بدنامی شهرت داشت. آقای شی دیپینگ، ۶۹ ساله، بازنشسته از مؤسسه بررسی و طراحی چنگدو در استان سیچوان، در ۲۹آوریل۲۰۰۹ به مرکز شستشوی مغزی شینجین منتقل شد.
تزریق داروهای نامعلوم باعث درد شدید قفسه سینه و بیاختیاری او شد. او همچنین در نوشیدن و بلع مشکل داشت. اندک زمان کوتاهی بعد لاغر شد. آقای شی چهار روز پس از آزادی، در ۲۷می۲۰۰۹ درگذشت.
آقای شی یک بار به خانوادهاش گفت که مرکز شستشوی مغزی او را به بیمارستان فرستاد تا به اصطلاح معاینه فیزیکی انجام دهد. پس از اینکه پزشکان به او داروهای نامعلومی تزریق کردند، بیش از ۱۰ روز در خوردن و نوشیدن مشکل داشت. قبل از مرگش علائم مسمومیت را داشت. دستان و کل بدنش سیاه شد. خوراندن اجباری
برخی از تمرینکنندگان در اعتراض به بازداشت و شکنجه غیرقانونی دست به اعتصاب غذا زدند. اما در پاسخ، نگهبانان بازداشتگاههای مختلف بهعنوان تنبیه، تمرینکنندگان را بهطور وحشیانهای تحت خوراندن اجباری قرار دادند.
آقای چین یومینگ، ۴۷ ساله، در منطقه جینشانتون در شهر ییچون، در استان هیلونگجییانگ زندگی میکرد. ازآنجاکه فالون گونگ را تمرین میکرد، به ۱۰ سال زندان محکوم شد. در ۲۵فوریه۲۰۱۱، چهار زندانی در زندان جیاموسی دستها و پاهای آقای چین را نگه داشتند، درحالیکه پنجمین زندانی زبان او را با فورسپس مخصوص بستن خونریزی رگ بیرون آورد. سپس لولهای را در دهانش فرو کردند و به زور به او شیر و نمک خوراندند.
در آن زمان تمام نگهبانان واحد از جمله مدیر یو ییفنگ و دکتر زندان ژائو ویی حضور داشتند. یین هونگلیانگ و یک زندانی دیگر لوله تغذیه اجباری را تا آخر در ریه آقای چین فرو کردند. او از شدت درد فریاد میزد و صبح روز بعد مرد.
تحت کشش قرار دادن بدن تا حد مرگ
تحت کشش قرار دادن یکی دیگر از روشهای شکنجه است. به خصوص در شمال شرقی چین، بسیاری از زندانها از این طریق تمرین کنندگان را مورد آزار و اذیت قرار میدادند.
خانم ژائو یانشیا، ۵۵ ساله، از سازمان حفاظت از محیط زیست شهرستان لیشو در استان جیلین بازنشسته شد. ازآنجاکه او فالون گونگ را تمرین میکرد، دو بار، در مجموع سه سال، به اردوگاههای کار اجباری فرستاده شد. پس از دستگیری مجدد در ماه مه۲۰۱۱، در دادگاه شهرستان لیشو به سه سال و شش ماه زندان محکوم شد. او در سپتامبر۲۰۱۱ به زندان زنان جیلین منتقل و در واحد آموزشی نگهداری شد.
ازآنجاکه خانم ژائو اعتقادش را رها نکرد، نگهبانان او را کتک زدند، بستند، آویزان کردند، به او آب ندادند و از دسترسی به توالت محروم شد. مدیر ژانگ شوژن که دید او همچنان در ایمانش مصمم است، به زندانیان دستور داد تا چهار دست و پای او را تا حد امکان در جهات مختلف بکشند. در نتیجه، خانم ژائو دچار بیاختیاری شد، اما روز بعد او را به همان شیوه شکنجه کردند.
در ۵اکتبر۲۰۱۱، نگهبانان به زندانیان دستور دادند که خانم ژائو را با تحت کشش قرار دادن دوباره شکنجه کنند. او در جریان شکنجه جان باخت. مدیر ژانگ شوژن برای سرپوشگذاشتن بر این موضوع به زندانی یانگ هویی گفت که لباس جدیدی قرض بگیرد و آن را به خانم ژائو بپوشاند. آنها سپس خانم ژائو را به بیمارستان زندان بردند تا تحت عملیات «احیا» قرار گیرد و سپس اعلام کنند که او بر اثر حمله قلبی درگذشته است. زنجیره تأمین برداشت عضو
پس از افشای برداشت اجباری اعضای بدن از تمرینکنندگان زنده فالون گونگ به دست ح.ک.چ در مارس۲۰۰۶، شواهد بیشتری به دست آمد که نشان میدهد این جنایت سالها ادامه داشته و همچنان ادامه دارد.
جیانگ زمین نه تنها آزار و شکنجه را در سال ۱۹۹۹ آغاز کرد، بلکه دستور برداشت اعضای بدن تمرینکنندگان بازداشتشده فالون گونگ را نیز صادر کرد. هنگامی که بو شیلای، وزیر بازرگانی وقت، در سپتامبر۲۰۰۶ از آلمان بازدید کرد، اعتراف کرد که این جیانگ بود که دستور برداشت اعضای بدن تمرینکنندگان فالون گونگ را صادر کرد. بای شوژونگ، وزیر سابق بهداشت اداره کل لجستیک ارتش آزادیبخش خلق چین نیز در سپتامبر۲۰۱۴ اعتراف کرد که خود جیانگ دستور برداشت اعضای بدن از تمرینکنندگان فالون گونگ را داده است.
کشتار براساس تقاضا به دست ح.ک.چ توسط یک زنجیره تأمین شامل اداره ۶۱۰، مجری قانون، بیمارستانهای نظامی و سایر سازمانهای دولتی تسهیل شد. کارشناسان حقوق بشر از برداشت سیستماتیک اجباری اعضای بدن به عنوان «شکل جدیدی از شرارت در این سیاره» یاد کردند.
بهخاطر سانسور توسط ح.ک.چ و رویه سوزاندن سریع اجساد، تصویر کاملی از برداشت اعضای بدن هنوز آشکار نشده است. اما اطلاعات به دست آمده تا کنون این جنایت هولناک را تأیید کرده است.
خانم هائو رونجوان تمرینکنندهای از ناحیه بایون شهر گوانگژو، استان گوانگدونگ بود. او چهار بار بهمنظور درخواست تجدیدنظر برای فالون گونگ به پکن رفت و هر بار دستگیر شد. پس از ۲۲ روز قرار گرفتن تحت آزار و شکنجه در سال ۲۰۰۲، در بازداشتگاه بایون در گوانگژو درگذشت.
وقتی به خانوادهاش اطلاع داده شد که جسدش را تحویل بگیرند، نتوانستند او را بشناسند. اندامهای داخلی او ناپدید، پوستش برداشته شده و چشمانش ناپدید شده بودند. آنها فقط استخوان و ماهیچه و خون تازه میدیدند. خانوادهاش دو بار به جسد نگاه کردند و نتوانستند تشخیص دهند که آیا او خانم هائو است یا خیر. در پایان، پسر دو ساله او را برای آزمایش خون بردند، که تأیید کرد که آن توده از استخوان و گوشت متعلق به خانم هائو است.
یک نگهبان سابق پلیس نیز در دسامبر۲۰۰۹ شاهد برداشت اعضای بدن بود که در ۹آوریل۲۰۰۲ شهادت داد. قربانی یک معلم ۳۰ ساله بود و این حادثه در بیمارستان عمومی منطقه نظامی شنیانگ در استان لیائونینگ رخ داد. وقتی تمرینکننده کاملاً هوشیار بود، جراحان قلب و کلیههای او را بدون بیهوشی خارج کردند.
این شاهد به یاد میآورد: «یک تیغ، یک چاقوی جراحی در قفسه سینه. وقتی سینه را برید، خون فوران کرد. با فشار فوران میکرد، نه...» در آن زمان، تمرینکننده حدود یک هفته شکنجه شده بود و جراحات بیشماری در سراسر بدنش دیده میشد. او در ادامه افزود: «سینهاش را با چاقو بریدند، درحالیکه دستهایشان حتی نمیلرزید. اگر من بودم، میلرزیدم. ابتدا قلب (او) جدا شد و بعد کلیهها را درآوردند. وقتی قیچی رگهای قلبش را برید، شروع به تکانخوردن کرد. فوقالعاده وحشتناک بود. میتوانم صدای او را برای شما تقلید کنم، اگرچه نمیتوانم آن را بهخوبی تقلید کنم. به نظر میرسید که چیزی درحال گسستهشدن است، و بعد او گفت: "آه." پس از آن، دهانش برای همیشه کاملاً باز ماند و هر دو چشمش کاملاً باز بود. آه... نمیخواهم ادامه دهم...»
تمرینکننده قبل از برداشت عضو، مورد آزار جنسی نیز قرار گرفت. برخی از مأموران پلیس برای آزار جنسی او از ابزارهایی استفاده میکردند. او افزود: «من همه اینها را با چشمان خود شاهد بودهام، اما متأسفم که هیچ عکسی نگرفتم. او ظاهر خوبی داشت، نسبتاً زیبا بود، (بنابراین پلیسها) به او تجاوز کردند... کاری کاملاً معمول برای آنها بود.» بدهیهای جیانگ و ح.ک.چ
هنگامی که جیانگ شروع به آزار و شکنجه فالون گونگ کرد، گفت: «باور نمیکنم که ح.ک.چ نتواند فالون گونگ را شکست دهد.» او فالون گونگ را تحت نام ح.ک.چ سرکوب کرد و این کار را با منابع ح.ک.چ انجام داد. جیانگ مرده است، اما آزار و شکنجه ادامه دارد، از جمله برداشت اجباری اعضای بدن.
چه تعداد از تمرینکنندگان فالون گونگ در این آزار و شکنجه متحمل رنج شدهاند؟ در میان دهها میلیون تمرینکننده و همچنین اعضای خانوادهشان، تقریباً همه آنها به دلیل اعتقادشان مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. براساس اطلاعات تأییدشده و به دست آمده توسط مینگهویی، بیش از ۴۸۰۰ تمرینکننده جان خود را در اثر آزار و شکنجه از دست دادهاند. تعداد تمرینکنندگانی که در بازداشتگاهها، اردوگاههای کار، مراکز شستشوی مغزی و زندانها نگهداری میشوند بسیار زیاد است. همین امر درخصوص تعداد قربانیان برداشت عضو نیز صادق است. ما به احتمال زیاد تنها پس از سقوط ح.ک.چ تصویر کاملی از این تراژدی خواهیم داشت.
بدهیهای خونین جیانگ نیز گناهانی است که ح.ک.چ مرتکب شده است. تشخیصدادن این موضوع و رد ح.ک.چ گامی حیاتی قبل از طلوع فردایی بهتر است.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.