(Minghui.org) برای امرار معاش در مشاغل متفرقه کار میکنم و وقت آزاد زیادی ندارم. اما ازآنجاکه سختکوش هستم و زمان را تلف نمیکنم، هم در مطالعه فا و هم در انجام تمرینات بهخوبی عمل میکنم.
همچنین وقتی صحبت از گفتن حقایق فالون دافا به مردم میشود، بهخوبی عمل میکنم. با همه همکارانم و همچنین مراجعهکنندگانی که برخورد داشتهام صحبت کردهام. با افرادی که در مسیر رفت و برگشت به محل کارم ملاقات میکنم صحبت میکنم. هر جا که میروم حقیقت فالون دافا را به اشتراک میگذارم.
تزکیه و اعتباربخشی به دافا در محل کار
در طی دو سال گذشته کارگر موقت در یک کارخانه لوله پلاستیکی بودم. با وجود اینکه خسارات زیادی متحمل شدم، بهطور جدی و کوشا کار کردم و با هیچکسی مشاجره نداشتم.
درخصوص پیروی از الزامات دافا بسیار آگاه بودم و بسیاری از وابستگیها را در این روند رها کردم. هم مالک و هم رئیس کارخانه از من راضی بودند.
مالک یکی از اعضای حزب کمونیست چین (حکچ) بود. پس از اینکه حقایق فالون دافا را به او گفتم، حزب را ترک کرد و تمام خانوادهاش از او پیروی کردند.
رئیس کارخانه به کارمند جدیدی که با من کار میکرد گفت که من مهربانترین فرد در کل کارخانه هستم. هر جا که بودم، نیکخواهی یک تزکیهکننده را به نمایش میگذاشتم.
این پایه خوبی برای من ایجاد کرد تا بعداً درباره فالون دافا برای مردم حقیقت را روشن کنم. علاوهبر این، مصمم هستم مردم را نجات دهم و میدانم که استاد به من کمک میکنند. درنتیجه، بسیار مؤثر بودهام.
یکی از همکارانم در کارخانه بیش از ۴۰ سال عضو حکچ بود و توسط آن بهشدت مسموم شده بود. سایر تمرینکنندگان حقایق مربوط به فالون دافا را به او گفته بودند و او خودش اطلاعات دافا را خوانده بود، اما باور نمیکرد.
با او درباره دافا صحبت کردم و از او خواستم که در لینک Baidu.com درباره«صخره ای که کلماتی روی آن حک شده است» (که سقوط حزب را پیشبینی میکند) جستجو کند. او این کار را کرد، اما باز هم باور نکرد.
یک روز افتاد، کمرش رگبهرگ شد و نتوانست کار کند. به او گفتم که استراحت کند و کارش را برایش انجام دادم.
به او گفتم که فالون دافا بهویژه در بازگرداندن سلامت فرد مؤثر است و درباره خروج از حکچ و سازمانهای وابسته به آن صحبت کردم. این بار گوش کرد و از حزب خارج شد.
استفاده از هر فرصتی برای نجات مردم
شرکت لولههای پلاستیکی بهخاطر محدودیتهای اعمالشده ازسوی دولت در استفاده از آب و برق مجبور به تعطیلی شد. کاری موقتی در یک کارخانه فرآوری مرغ پیدا کردم که برای کارگرانش اتاق و غذا فراهم میکرد.
دو بخش برای کارخانه وجود داشت، یکی کارگاه بزرگی بود که در آن مرغها را سر میبریدند و دیگری منطقهای کوچکتر بود که قطعات را بستهبندی و منجمد میکردند. ابتدا در قسمت انجمادسازی کار کردم و بعد به کارگاه بزرگ منتقل شدم.
در طول مدتی که آنجا بودم با افراد بیشتری روبرو شدم. ابتدا به هر کسی که کنارم بود درباره فالون دافا گفتم. در آن زمان اکثر آنها مایل به ترک حکچ و سازمانهای وابسته به آن شدند. آنها به گرمی پاسخ میدادند. شاید بخش آگاه آنها از نجاتیافتن خوشحال بود.
استاد با دیدن قلبم برای نجات مردم، بهترین کار را در کارخانه برایم نظم و ترتیب دادند. لایههای پلاستیکی را از منطقه کوچکتر به کارگاه بزرگ تحویل میدادم که کار بسیار آسانی بود. درحالیکه افراد دیگر بارهای سنگین را هل میدادند، گاری من بسیار سبک بود. هر وقت فرصتی داشتم به دیگران دست کمک میدادم تا آنها فارغ از اینکه چه کسی بودند، استراحت کنند.
احتمالاً به دلیل کشمکشهای مداوم در آن محیط، افرادی که در آنجا کار میکردند عمدتاً سرد، خودخواه، حیلهگر بودند و حتی گاهی اوقات دیگران را مورد آزار و اذیت قرار میدادند. این موضوع ، بعلاوه این واقعیت که مردم دیگر محدود به معیارهای اخلاقی سنتی نیستند، به این معنی است که در بیشتر موارد، آنها از شرافتمندبودن دور هستند.
در ابتدا به سختی میتوانستم تحمل کنم، اما یک سناریو نگرش مرا تغییر داد. یک نفر عمداً برای من دردسر درست کرد و من به خاطر این کار از او متنفر و بسیار ناراحت شدم. درباره او به سرپرست گزارش دادم و از این بابت احساس خوبی داشتم، اما روز بعد در حین انجام مدیتیشن، پایم آنقدر درد گرفت که حتی نیم ساعت هم نتوانستم دوام بیاورم.
روشن و آگاه شدم که کار اشتباهی کردم و از استاد عذرخواهی کردم. بهعنوان تزکیهکننده، باید از آن شخص تشکر میکردم، زیرا او به من کمک میکرد تا شینشینگ خود را ارتقا دهم. اما من شینشینگم را ارتقا ندادم و برای خودم کارما ایجاد کردم. وقتی متوجه موضوع شدم، این نکته را به خودم گوشزد کردم که از کسی متنفر نباشم، حتی اگر به من ظلم کرده باشد.
ما نباید درباره کسانی که حقیقت دافا را قبول ندارند و از ترک حکچ یا سازمانهای وابسته به آن امتناع میورزند فکر نادرستی داشته باشیم. نباید حتی یک فکر منفی داشته باشیم. ابتدا باید مطمئن شویم که وظایف خود را بهخوبی انجام میدهیم. سپس هر وقت که میتوانیم به دیگران کمک کرده و با آنها با نیکخواهی رفتار کنیم.
وقتی این تغییر را ایجاد کردم، نگرش دیگران نیز به من تغییر کرد. همه میگفتند: «چقدر فردخوبی هستی!» «شما بهترین کار را در اینجا انجام میدهی.»
سپس برای من طبیعی شد که حقایق فالون دافا را به آنها بگویم و از آنها بخواهم از حکچ خارج شوند. درباره یک همکار خاص تصور بدی داشتم، اما بهعنوان یک تزکیهکننده همچنان تا آنجا که میتوانستم با او مهربان بودم. یک روز به من گفت: «تو آدم فوقالعادهای هستی. حیلهگر و سودجو نیستی.» هنگامی که حقیقت را برایش روشن کردم، او موافقت کرد که از حکچ و سازمانهای وابسته به آن خارج شود.
به این ترتیب، شخصی که در ابتدا به دافا بیاحترامی میکرد، نگرش خود را تغییر داد و از حکچ خارج شد. من واقعاً به معنای درونی این سخنان استاد پی بردم:
«رحمت میتواند زمین و آسمان را هماهنگ کند، بهار را بیاورد
افکار درست میتواند مردم دنیا را نجات دهد»
(«فا جهان را اصلاح میکند»، هنگ یین جلد دوم)
برخی از کارگران خانم دیدند که من جوان به نظر میرسم و شروع به حدسزدن سنم کردند. برخی ۴۱ یا ۴۲ سال را حدس زدند، برخی گفتند ۴۶ یا ۴۷ساله هستم. وقتی به آنها گفتم که ۵۸ سال دارم، همه تعجب کردند. به آنها گفتم که تزکیه فالون دافا برای سلامتی افراد معجزه کرده و همچنین بدن فرد را جوانتر میکند. به آنها گفتم که عبارت «فالون دافا خوب است، حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» را بهطور مکرر ازبر بخوانند و حکچ را ترک کنند. همه موافقت کردند.
من هیچ فرصتی برای گفتن حقیقت درباره فالون دافا در محل کار به مردم را از دست نمیدهم. با افرادی که هنگام صرف غذا پشت میز مینشستند و با افرادی که صبح هنگام شستن صورتم مواجه میشدم صحبت میکردم.
وقتی از زاویه پاندمی به موضوع میپرداختم، اکثر مردم آنچه را که میگفتم قبول میکردند. کاملاً متوجه شدم که به هنگام مواجهه با هرگونه اختلاف ابتدا باید دافا را بهطور جدی دنبال کرده و در به درون خود نگاه کنم تا حقایق فالون دافا را بهطور مؤثر به مردم بگویم. هر تصوری، وابستگی بشری، یا سرشت شیطانی مانع تزکیه است. تنها با مطالعه خوب فا میتوان از شر آنها خلاص شد.
این دافا است که مردم را نجات میدهد. ما بدون قدرت دافا، نمیتوانیم کاری انجام دهیم. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که صحبت کنیم. مهم نیست چقدر سرمان شلوغ است، باید هر روز فا را بهخوبی مطالعه کنیم؛ من عمیقاً از این موضوغ در تمرین خود قدردانی میکنم.
نمونه خوبی برای ایجاد یک محیط تزکیه باشیم
به محض اینکه وارد خوابگاه میشدم شروع به انجام تمرینات میکردم. یک روز وقتی تمرین دوم را انجام میدادم فردی که اتاق را با او شریک بودم فریاد زد: «چرا این کار را میکنی!»
سپس در را باز کرد و در راهرو فریاد زد: «او در حال انجام تمرینات فالون گونگ است.» چند نفر آمدند و تماشا کردند. من فقط به تمرینم ادامه دادم. وقتی کارم تمام شد، از آن شخص پرسیدم: «چرا فریاد زدی؟ این موضوع کاری با شما ندارد.»
او گفت: «یکی از بستگانم بهخاطر اینکه تمرینکننده فالون گونگ است، هنوز در زندان دابی نگهداری میشود. با من صحبت نکنید.»
از آن به بعد صبح روی تختم مدیتیشن میکردم و سایر تمرینات را در راهرو انجام میدادم. او درنهایت فریادزدن را متوقف کرد.
بعداً گفتگوهای خوبی با هم داشتیم و تنقلات را با هم سهیم میشدیم. با گذشت زمان او تصور مثبتی از دافا در خود ایجاد کرد.
بهخاطر چیزهایی که میگفتم و رفتاری که داشتم، به برخی از همکارانم کمک کردم به حقایق فالون دافا آگاه شوند و نگرش خود را درباره آن تغییر دادند. همه آنها موافقت کردند که از حکچ و سازمانهای وابسته به آن خارج شوند. وقتی میخواستم آنجا را ترک کنم خیلیها نمیخواستند ببینند که از آنجا میروم. فضای حاکم بر کارخانه بسیار آرام شده بود. درواقع مانند همان چیزی است که استاد بیان کردند:
«نور خدایی همه جا را روشن و همه چیز را هماهنگ میکند.» (سخنرانی سوم، جوآن فالون)
سخن پایانی
استاد از ما میخواهند که سه کار را بهخوبی انجام دهیم. گرچه گاهی اوقات سخت و خسته کننده است، اما هرگز جرئت نکردم که سست شوم.
می دانم که این مأموریت تاریخی و مسئولیت مقدس ماست. ما عهد و پیمانی را امضا کردیم که به استاد کمک کنیم تا فا را اصلاح کنند – به این ترتیب ما « مرید دافای دوره اصلاح فا» (آموزش فا از سفر به شما امریکا) شدیم که بزرگترین عنوان در جهان است.
ما در طول میلیونها سال سختیهای بیشماری را متحمل شدیم، منتظر ماندیم و بازپیدا شدیم. چگونه میتوانیم در این لحظه حساس زودگذر در پیچ و خم مردم عادی گم شویم؟
تنها در صورتی که در همه حال کوشا باشیم میتوانیم مأموریت خود محقق کرده و به وعده خود عمل کنیم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.