(Minghui.org) صبح 14 آوریل 2017 برای گرفتن یارانۀ گرمایشی برای دو برادر بزرگم به ادارۀ بازنشستگی محلیمان میرفتم. ساعت شلوغی بود و با دوچرخۀ برقیام از سمت راست جاده حرکت میکردم.
ناگهان موتورسیکلتی با سرعت زیاد بهسمتم آمد، به من برخورد کرد و من و دوچرخهام را به زمین زد. راننده بیش از ده متر به هوا پرتاب شد و وسط خیابان به زمین افتاد. گویا راننده با موتورسیکلتش به زمین میخ شده بود.
با عجله جلو رفتم تا ببینم حالش چطور است. چند کبودی داشت و پایش شکسته بود. برای کمک تماس گرفتم و او را به بیمارستان رساندم. او این سانحه را به پلیس راهنماییورانندگی نیز گزارش داد.
بعدازظهر رانندۀ موتورسیکلت با من تماس گرفت و پرسید که آیا میتواند با من بهطور خصوصی تسویهحساب کند؟ به دیدارش رفتم و گفتم: «باید از شما غرامت میخواستم، اما چیزی نمیخواهم. من فالون دافا را تمرین میکنم. شما گفتید که اهل استان هوبی هستید و اینجا کار میکنید. میدانم زندگی آسان نیست و پایتان هم آسیب دیده است. درواقع 5000 یوآن بابت درمان پزشکی به شما میدهم و امیدوارم بهزودی خوب شوید!»
او و همسرش عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتند و گفتند: «سپاسگزاریم، خیلی خیلی متشکریم!» به آنها گفتم از من تشکر نکنید، بلکه از استاد لی تشکر کنید. دربارۀ فالون دافا و آزار و شکنجه به آنها گفتم. همچنین متقاعدشان کردم که از حزب کمونیست چین و سازمانهای مرتبط با آن خارج شوند و دربارۀ عبارات «فالون دافا خوب است و حقیقت، نیکخواهی، بردباری خوب است» نیز گفتم.
مدیر محل کارش که بهطور اتفاقی در زمان صحبت ما حضور داشت، گفت: «چند نفر قبلاً از من خواستهاند از حکچ خارج شوم، اما هرگز این کار را نکردم. امروز، شما رفتار یک مرید فالون دافا را به من نشان دادید و از ته قلبم تحسینتان میکنم!» او با خوشحالی از عضویتش در حزب کمونیست کنارهگیری کرد.
کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.