(Minghui.org) یک روز در طول مطالعه فا، این متن را خواندم:
«اینگونه است که روحی از بٌعدی دیگر، ذهن شما را کنترل میکند. اما فکر میکنید آن خوب است، داشتن آن را دوست دارید و از داشتن آن خوشحال هستید. هرچه بیشتر آن را دوست داشته باشید، شدیدتر شما را کنترل میکند. بهعنوان تزکیهکننده واقعی، چگونه میتوانید بگذارید که شما را کنترل کند؟ بهعلاوه، سطح آن واقعاً پایین است. بهعنوان تزکیهکننده واقعی، نباید چنین مشکلاتی را به خود فرابخوانیم.» (سخنرانی سوم، جوآن فالون)
بعد از خواندن این متن شوکه شدم و همان لحظه چیزهای زیادی را درک کرم. خوابی را به یاد آوردم که چند روز قبل دیده بودم. در آن خواب خانهام طلاکاری شده بود و هر چیزی در داخل خانه نارنجی بود. بدنم نارنجی بود و لحاف هم همینطور. ناگهان از لحافم دو موجود بیرون آمدند، موجود بزرگتر بیش از 60 سانتیمتر و موجود کوچکتر بیش از 30 سانتیمتر بود. شبیه موشهایی غولپیکر بودند. موجود بزرگتر طنابی به گردنش بسته بود با بیش از 3 متر طول، بسیار ضخیم و به رنگ سفید برفی. هر دو موجود نارنجی بودند.
کشف وابستگیها
به یاد دارم که چند روز پیش، پس از بیدار شدن از خواب، به درونم نگاه کردم. آن روزها احساس میکردم حالم خوب نیست. محیط خانوادگیام متشنج بود. شوهرم چیزهایی گفته بود که بهشدت ناراحتم کرده بود و قلبم به درد آمده بود. به درون نگاه کردم و وابستگیهای زیادی را پیدا کردم.
دو وابستگی از میان بزرگترین وابستگیهایم، رنجش از شوهرم و احساس اضطراب عمیق درباره خانوادهام بود. پس از یافتن این وابستگیها، از خودم پرسیدم: «آیا واقعاً درحال تزکیه هستی؟» سپس در پاسخ گفتم: «بله! اما اگر واقعاً تزکیه کرده بودم، این وابستگیها را از بین برده بودم. چرا بعد از ده سال تزکیه هنوز اینها را دارم؟» مصمم شدم آنها را از بین ببرم و این کار را هم کردم. بهدنبال آن، وضعیت سلامتیام و نیز محیط خانهام بلافاصله بهبود یافت. شوهرم به من گفت: «چگونه میتوانی بهخاطر دیگران حرف بزنی و کار کنی؟» در پاسخ گفتم: «باید اینگونه باشد. با این حال، در گذشته اینطور رفتار نمیکردم.»
اگر این خوابم نتیجه بود، نگاهم به درون (چند روز قبل از دیدن این خواب) چیزی بود که باعث دیدن این خواب شد. با خودم فکر کردم آیا آن دو موجود غولپیکر نماینده دو وابستگی من نیستند؟ موجود بزرگ طنابی به گردن داشت. آیا این نشاندهنده نگرانی عمیق من درباره خانوادهام نیست؟ به افرادی که سگها را برای پیادهروی بیرون میبرند نگاه کنید، یک سر طناب را در دست گرفتهاند و سر دیگر آن را به دور گردن سگ بستهاند. آیا این دو موجود غولپیکر دو وابستگی بزرگی نیستند که پیدایشان کردم؟
این دو وابستگی را کشف کردم و آنها را از بین بردم. هیچ جایی برای آنها نبود، بنابراین پا به فرار گذاشتند.
اتفاق دیگری را هم به یاد آوردم. به دیدن تمرینکننده مسنی رفتم که درگیر کارمای بیماری بود. او گفت که نمیتواند احساسات خود به نوه کوچکش را رها کند. به او گفتم: «باید رهایش کنی.» متأسفانه او مدت کوتاهی پس از آن از دنیا رفت. دلایل زیادی وجود دارد که چرا مریدان دافا این دنیای بشری را ترک میکنند. برخی از آنها به این دلیل فوت شدند که پس از مدتها نتوانستند وابستگیهایشان را رها کنند.
بهعنوان مریدان دافای دوره اصلاح فا، همگی میدانیم که اصلاح فا درحال رسیدن به پایانش است. میدانیم که تزکیه ما باید به چه سطحی برسد و چه تعداد وابستگی را باید رها کنیم. دیگر نمیتوانیم اجازه دهیم وابستگیهایمان (آن موجودات) ما را مسخره و نابودمان کنند، چه رسد به اینکه بگذاریم وابستگیهایمان جانمان را بگیرند، در حالی که ما رنج استاد و اشتیاق همه موجودات ذیشعورمان را نادیده میگیریم!
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وبسایت دارای حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.