(Minghui.org) شیوع ویروس حکچ (کووید 19) در اواخر سال 2019 در ووهان آغاز شد و بهسرعت در سراسر چین و جهان گسترش یافت. این امر باعث وحشت در سراسر جهان شد. اکثر شهرهای چین قرنطینه سراسری اعلام کردند که باعث وقفه بیسابقهای در مطالعه عادی گروهی فا و روشنگری حقیقت برای نجات مردم شد.
بر اساس فا، میدانستم که این بلا آزمونی جدی برای هر تمرینکننده دافا است تا بتوانیم واقعاً خود را تزکیه کنیم. بهخاطر محیط و شرایط چالشبرانگیز، وقفهای در تزکیه و روشنگری حقیقت ایجاد نکردم. درعوض، قرنطینه را شکستم و وجدان موجودات ذیشعور را بیدار کردم. درطول این روند، چیزهای شگفتانگیزی دررابطه با اعتباربخشی به دافا و لطف بیانتهای استاد اتفاق افتاد، که مایلم آنها را با همتمرینکنندگان به اشتراک بگذارم.
قرنطینه مجتمع مسکونی پس از سه روز شکسته شد درطول پاندمی، حزب کمونیست چین (حکچ) به مشکلات مردم و چگونگی حل آنها فکر نمیکرد، بلکه بر تثبیت نظام خود تمرکز میکرد. ابتدا سعی کرد همهگیری را پنهان کند. هنگامیکه ویروس بهسرعت گسترش یافت و دیگر قادر به پنهان کردن آن نبود، اقدامات شدیدی را شروع کرد، مانند «قرنطینه شهر»، «کنترل مانند زمان جنگ»، و حتی برای حفظ ثباتش، خشونت به سبک انقلاب فرهنگی را در پیش گرفت. همه اینها باعث بدبختی بزرگی برای مردم چین شد.
شهری که من در آن زندگی میکنم قرنطینه سراسری را در مارس2020 شروع کرد. حرکت اتوبوسها برای مدت طولانی متوقف شد و ایستهای بازرسی دمای بدن مردم را در همه جای شهر و در خیابانها و کوچهها چک میکردند. برای ورود و خروج در هر مجتمع مسکونی نیاز به کارت شناسایی (ID)بود. ساختمان ما درباره قوانین بسیار سختگیر بود و برای هر خانواده فقط دو کارت صادر کرد و اجازه ورود افراد خارجی به ساختمان را نمیداد. مطالعه فا گروهی در خانهام باید متوقف میشد.
بر اساس فا به این درک رسیده بودم که تمرینکنندگان دافا درطول 20 سال گذشته در مسیر اصلاح فا به بلوغ رسیدهاند. خدایانی که بلا را هدایت میکنند، چشم دارند و به غیر از تمرینکنندگان دافا، برای افراد خوب چیزی برای نگرانی وجود ندارد.
متوجه شدم که مشکل این است که بسیاری از ما هنوز تصورات بشری داریم و از مصیبت میترسیم. بعد از اینکه به این درک رسیدم، ابتدا افکار درست فرستادم و سپس با چند هماهنگکننده گروه مطالعه فا ملاقات کردم. مجتمعهای محل سکونت آن هماهنگکنندهها هم در قرنطینه شدید قرار داشتند. اما، بهطور معجزهآسایی، نگهبان فقط دمای بدنم را چک کرد و بدون اینکه کارت شناساییام را چک کند اجازه ورود داد. درک خود را با هماهنگکنندگان در میان گذاشتم و توافق کردیم که باید بر تزکیه در دافا و انجام درست سه کار درطول دوره اصلاح فا، صرفنظر از اینکه محیط تزکیه چگونه تغییر میکند، پافشاری کنیم. همه ما درک منطقی از همهگیری داشتیم و از ترس خلاص شدیم. گروههای مطالعه فا و روشنگری حقیقت بهتدریج بهحالت عادی بازگشتند.
نوع جدید هندی ویروس حکچ در ماه مه2021 دوباره در منطقه ما شیوع پیدا کرد. گفته شد که این نوع جدید بسیار مسری است که باعث وحشت شدید در کل شهر شد. دولت نه تنها دستور قرنطینه شهرها و بستن جادهها را صادر کرد، بلکه همه را مجبور به انجام آزمایش پیسیآر و واکسیناسیون کرد.
یک روز، در حالیکه آماده میشدم بیرون بروم و مطالب روشنگری حقیقت را به چند گروه مطالعه فا برسانم، صدای ضربه ناگهانی در را شنیدم. آنها سه نفر بودند با لباسهای محافظ سفید به همراه نگهبان مجتمع، آنها گفتند که خانوادهای در ساختمانمان در تماس نزدیک با یک فرد مبتلا بودند و به مکان دیگری منتقل شده و ایزوله شدهاند. همه افراد حاضر در ساختمان باید حداقل 21 روز در خانه قرنطینه شوند و تمام درهای ورودی پلمپ شود. روز بعد افرادی برای انجام آزمایش. من گفتم که این تصمیم بیمعنی است و من حتی غذایی برای خوردن ندارم. اما، آنها همچنان در را مهر و موم کردند و اظهار داشتند که فقط دستورات را انجام میدهند.
بعد از رفتن آنها گیج شدم. من تمرینکننده دافا هستم و از سال 1994 دافا را تزکیه میکنم. همچنین حقیقت را برای همسایگان در ساختمان روشن کرده بودم. اطراف خانه من باید پر از انرژی مثبت باشد. نباید افرادی به ویروس حکج آلوده میشدند.
بهدرون نگاه کردم و فهمیدم که ممکن است چند دلیل وجود داشته باشد. از آنجایی که من هرگز آزمایش نداده بودم یا واکسن نزدم، شاید این یک آزمایش برای من باشد. با این وجود، هرگز نباید توسط نیروهای کهن مورد مداخله قرار بگیرم. علاوه بر این، اگر بخواهم 21 روز در خانه قرنطینه شوم، نجات موجودات ذیشعور بهطور قابل توجهی بهتأخیر میافتد. این نیروهای کهن بودند که ما را از نجات موجودات ذیشعور باز میداشتند و نباید این اجازه را به آنها داد. باید افکار درست بفرستم تا آنها را نابود کنم.
علاوه بر این، بهدرون نگاه کردم و وابستگیهایی را در خودم یافتم. برای چند تمرینکننده که مدتها درگیر کارمای بیماری بودند، افکار درست میفرستادم. اما وقتی دیدم تمرکز آنها همچنان به درد جسمیشان است و نمیتوانند بهدرون نگاه کنند، بیتاب و حتی عصبانی شدم. وابستگیام خطرناک بود و باید با تزکیه از آن خلاص میشدم. همچنین باید با صبر درکم از فا را با آنها در میان میگذاشتم و با لحنی مهربان تمام تلاشم را برای کمک به آنها انجام میدادم.
بعد از اینکه وابستگیهایم را پیدا کردم ذهنم روشن شد. باور داشتم که استاد بهترین نظم و ترتیب را برایم انجام میدهند و تصمیم گرفتم از این فرصت برای مطالعه فا و تزکیه خوب در خانه استفاده کنم. همچنین هر روز موسیقی دانلود شده از وبسایت مینگهویی را برای پاک کردن محیط اطراف پخش میکردم. فردای آن روز که مسئولان برای آزمایش آمدند، اشارهای به واکسیناسیون نکردند. روز سوم قرنطینه یکی به در خانهام آمد. همسایه بود، او گفت که قرنطینه برای ساختمان برداشته شده است، زیرا شخصی که با فرد مبتلا تماس نزدیک داشته، آلوده نیست. ما واقعاً خوش شانس بودیم که قرنطینه تنها درعرض سه روز برداشته شد. از هماهنگی استاد صمیمانه تشکر کردم. این مصیبت نه تنها شینشینگم را بهبود بخشید، بلکه به من اجازه داد که وقتی به استاد و فا اعتقاد محکم داشته باشیم شاهد تأثیر معجزهآسای دافا خواهیم بود. بعدازظهر دوباره بیرون رفتم تا مطالب روشنگری حقیقت را پخش کنم.
نجات مردم با افکار درست و خرد با مطالعه گروهی فا و به اشتراک گذاشتن تجربیاتمان، متوجه شدیم که تا زمانیکه افکار درست و قوی داشته باشیم و از وابستگیهای بشریمان خلاص شویم، همیشه میتوانیم برای روشنگری حقیقت بیرون برویم و مهم نیست که همهگیری چقدر شدید باشد.
علاوه بر توزیع مطالب روشنگری حقیقت در خیابانها، شماره تلفن اقوام، دوستان، همکاران و آشنایانی را که در پذیرش حقیقت مشکل داشتند را نیز جمعآوری کردیم. ما فهرست را به وبسایت مینگهویی ارسال کردیم، تا با کمک تمرینکنندگان خارج از کشور و تماس با آنها حقیقت را روشن کنیم.
برای مثال، تمرینکنندهای یک کپی از دفتر همسرش بدست آورد که آدرس نزدیک به 200 نفر از افراد ارتش (چون شوهرش قبلاً در ارتش بود) در آن بود. یک تمرینکننده که از مدیران یک شرکت خصوصی بزرگ بود، نزدیک به 500 شماره تلفن ارائه کرد. تمرینکننده سالخورده دیگری، نام و شماره تلفن ماًموران پلیس و ساختمانهای مسکونی را جمعآوری کرد. یک تمرینکننده دیگر کارتهای ویزیت فروشگاهی را در یک منطقه تجاری جمعآوری کرد. من بیش از ۱۰ هزار شماره تلفن جمعآوری کردم و بهمرور آنها را به وبسایت مینگهویی فرستادم. برخی از دوستان و همکاران تمرینکنندگان تماسهای تلفنی مبنی بر روشنگری حقیقت از خارج دریافت کردند. آنها از حضور فالون دافا در سراسر جهان شگفتزده شدند و فالون دافا را تحسین کردند. برخی از ماًموران مجتمع مسکونی به ما گفتند: «فالون گونگ قدرتمند است. هرگاه به تمرینکنندگان فالون گونگ در اینجا ظلم شود، تعداد تماسهای تلفنی با دفتر ما افزایش مییابد.»
بسیاری از مکانهای تفریحی عمومی در شهر ما بهدلیل همهگیری بسته شدند. رستورانها و کسب و کارهای آزاد نیز بسیار بیرونق شدند. مردم دیگر بهندرت به یکدیگر سلام میکردند. این موضوع برای ما دردسرهای زیادی را هنگام روشنگری حقیقت بهصورت رودررو ایجاد کرد. اما میدیدم که هنوز افراد زیادی در پارکها میرقصند و ورزش میکنند، اکثر آنها ماسک به چهره نداشتند، که فرصت خوبی برای روشنگری حقیقت بود.
ما سعی کردیم راهی امن و قابل قبول برای مردم پیدا کنیم. دافا خردمان را باز کرد و به ما کمک کرد. ما از رقص کلاسیک چینی که توسط آکادمی هنرهای فی تیان به نمایش گذاشته شد الهام گرفتیم. چند تمرینکننده که برخی از مهارتهای اولیه رقص را داشتند، با تقلید چیزهایی یاد گرفتند. ما همچنین تعدادی آهنگ موسیقی را از وبسایت مینگهویی و ژنجیان دانلود کردیم و تعدادی روش آموزش رقص کلاسیک چینی را برای همه سنین جمعآوری کردیم. اول تمرین کردیم و بعد برای نمایش به پارک رفتیم. روز اول، شخصی علاقهمند شد و سؤالاتی پرسید. ما از فرصت استفاده کردیم و با آنها صحبت کردیم و آنها را متقاعد کردیم که از حکچ خارج شوند. بعداً چند نفر از افراد مسن خواستند یاد بگیرند و ما به آنها آموزش دادیم. درباره پیشگیری از بلایا صحبت کردیم و طبیعتاً حقیقت را برایشان روشن کردیم. آنها از شنیدن حقیقت درباره دافا و حکچ خوشحال شدند و موافقت کردند که از حکچ و سازمانهای جوانان آن کنارهگیری کنند.
تمرینکننده جدیدی دو دختر دارد که هنوز فا را بهدلیل موانع مختلف کسب نکردهاند. او میخواست با استفاده از فرصت آموزش رقص کلاسیک چینی، آنها را به سوی تزکیه دافا هدایت کند، زیرا برای دختران جوان طبیعی است که زیبایی را دوست داشته باشند و فعال باشند. آنها موافقت کردند. من به دو دختر رقص چینی را آموزش دادم در حالیکه فالون دافا را نیز معرفی کردم. یکی از دخترها کمی ناامید و عبوس بهنظر میرسید. به او گفتم هنگام اجرای رقص کلاسیک چینی باید لبخند بزنیم، رفتاری آرام و ذهنی شاد داشته باشیم. بهتدریج رنگ صورتش گلگون شد و لبخند زد.
فهمیدم از آنجاییکه رقص کلاسیک چینی توسط استاد ساخته شده است، طبیعتاً قدرت دافا را در خود دارد. اگرچه موسیقی توسط تمرینکنندگان دافا ساخته شده است، اما انرژی پربرکت استاد را نیز در خود دارد. وقتی افراد انرژی مثبت دریافت میکنند، چیزهای بد و ارواح شیطانی در بدن آنها بهطور طبیعی متلاشی میشوند.
بعداً، آن تمرینکننده به من گفت که دخترش ذهنش بازتر شد و اغلب با او ارتباط برقرار میکرد، چیزی که درگذشته بهندرت اتفاق میافتاد. دو دخترش اکنون درحال مطالعه فا هستند. یکی از دختران گفت که روحیه او بسیار بهتر شده است و مدیرش در محل کار نیز با او بهتر رفتار کرده و به او افزایش حقوق داده است. مدت کوتاهی بعد، تعداد زیادی گل ادومبارا در بالکن خانهشان شکوفا شدند.
ما میدانیم که شکوفایی گلهای اودومبارا تشویق استاد به تمرینکنندگان دافا در لحظههای حساس است که همهگیری هنوز در حال گسترش است و بسیاری از مناطق در قرنطینه هستند. ما باید در بهخوبی انجام دادن سه کار و نجات موجودات ذی شعور با افکار درست کوشا و مصمم باشیم.
دیدگاههای ارائهشده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است.کلیه مطالب منتشرشده در این وبسایت حق انحصاری کپیرایت برای وبسایت مینگهویی است. مینگهویی بهطور منظم و در مناسبتهای خاص از محتوای آنلاین خود، محموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.