(Minghui.org) درود بر استاد نیک‌خواه و ارجمند! درود بر هم‌تمرین‌کنندگان!
می‌خواهم در مورد برخی از تجربیات خود در هنگام تبلیغ شن یون در سال 2022 به شما بگویم.
برای اطمینان از اینکه زمان کافی برای مطالعه فا و تمرکز واقعی داریم، من و چند تمرین‌کننده هر روز صبح زود بیدار می‌شویم و جوآن فالون (آموزه‌های اصلی فالون دافا) را از ساعت 4 تا 5:50 صبح می‌خوانیم. پس از فرستادن افکار درست از ساعت 5:55 تا 6:10 صبح، فا را از ساعت 6:20 تا 7:30 صبح ازبر می‌کنیم. در حین خواندن یا ازبرکردن فا، عجله نمی‌کنیم و به مقداری که ازبر می‌کنیم وابسته نیستیم. ما به ازبین بردن وابستگی به بی‌حوصلگی توجه می‌کنیم. ما هر کلمه را با دقت و به‌آرامی می‌خوانیم تا هر کلمه فا در مقابل چشمان ما ظاهر شود. وقتی سایر تمرین‌کنندگان در حال مطالعه هستند، در سکوت همراه با آنها مطالعه می‌کنیم. وقتی کسی کلمات را اشتباه تلفظ می‌کند، به درون نگاه می‌کنیم تا ببینیم آیا ما هم همین مشکل را داریم.
وقتی فا را ازبر می‌کنیم، به نوبت یک جمله را به‌طور مکرر می‌خوانیم تا زمانی که آن را به قلب خود وارد کنیم، و سپس ادامه می‌دهیم. ذهنمان را خالی می‌کنیم و به هیچ چیز دیگری فکر نمی‌کنیم. از آنجایی که فا را در صبح زود مطالعه می‌کنیم، می‌توانیم از هرگونه تداخلی مانند پاسخ دادن به تماس‌های تلفنی یا ایمیل‌های فوری اجتناب کنیم، و به مسائل مربوط به تبلیغ شن یون فکر نمی‌کنیم. ما فقط درخواست استاد را دنبال می‌کنیم: تمرکز ذهن و تمرکز بر تزکیه. به‌منظور اینکه نقاط ضعف خودمان را پیدا کنیم، به یکدیگر یادآوری می‌کنیم که در روند مطالعه فا در حال جذب شدن در فا و بهبود تزکیه خود هستیم.
یک روز این قطعه از سخنرانی هشتم جوآن فالون را خواندم:
«ما لازم می‌دانیم که صدها کانال انرژی از همان ابتدا باز شوند. هشتاد تا نوددرصد از شما پی می‌برید که اکنون بدن‌تان سبک و رها از بیماری‌ها شده است. اما در این کلاس کاری که انجام می‌دهیم بیش از این است که صرفاً بدن‌تان را تا مرحله پالایش کامل ارتقا دهیم. ما بسیاری از چیزها را نیز در بدن‌تان نصب می‌کنیم به‌طوری که در طول این کلاس‌ها بتوانید گونگ را رشد دهید. کاری که انجام می‌دهم مثل این است که شما را به بالا می‌کشانم و سپس بسیار جلوتر قرار می‌دهم. هم زمان که در این کلاس‌ها فا را آموزش می‌دهم، شین شینگ شما به‌طور پیوسته در حال تغییر است. بعد از تمام شدن این کلاس‌ها بسیاری از شما احساس می‌کنید انگار فرد نو و تازه‌ای هستید. تضمین می‌کنم حتی نگرش شما درباره دنیا گسترش می‌یابد و می‌دانید منظور از فردی خوب بودن چیست و دیگر در خصوص زندگی سردرگم نیستید. از این مسئله اطمینان دارم. معنی‌اش این است که شین شینگ شما هم پای تغییرات صورت گرفته فیزیکی رشد می‌کند.»
با تکرار مکرر این قطعه فا، احساس کردم مقدار زیادی نور و انرژی بودا از کلمات بیرون آمدند، و فاشن استاد (بدن قانون) همه صدها کانال انرژی را برای سایر تمرین‌کنندگان و من باز کردند. میدان‌های بین ما ناگهان باز شد و توانستیم با هم ارتباط برقرار کنیم. بدن ما در هر بُعد کاملاً پاک شد و به حالت سبکی و سلامتی رسید، بدون بیماری و ناخوشی. لایه‌های مختلف بدن ما در نور فای نیک‌خواه احاطه شده بود و استاد چیزهای خوب زیادی را در ما کاشتند.
به درون نگاه کردم و متوجه شدم که وقتی شن یون را تبلیغ می‌کردم، خودمحور بودم و کارهایی را انتخاب می‌کردم که به نظرم مهم هستند، زیرا به توانایی‌های خودم وابسته بودم. متوجه شدم که باید از انتخاب کارهای مورد علاقه‌ام دست بردارم و از برنامه‌ریزی مصنوعی مسیر تزکیه‌ام دست بردارم.
وقتی عبارت «از این مسئله اطمینان دارم» را تکرار می‌کردم، لحن مثبت کلمات استاد مرا سرشار از ایمان قاطع به دافا کرد و احساس کردم خصوصیات اخلاقی/شین شینگم در حال ارتقاء است. تصمیم گرفتم تغییر کنم و هر کاری که به من محول شد انجام دهم. از صمیم قلبم مایل بودم با هم‌تمرین‌کنندگان به‌عنوان یک بدن برای شرکت در تبلیغ شن یون ۲۰۲۲ همکاری کنم.
در ظاهر، بسیاری از عدم قطعیت‌ها که در طول پاندمی کووید با آن مواجه بودیم، ترویج شن یون را دشوار کرده بود. فهمیدم که مشکلات و عدم قطعیت‌هایی که آشکار می‌شوند در واقع نشان‌دهنده نیاز ما تمرین‌کنندگان به بهبود شین‌شینگ و درک ما از فا است. اگر بتوانیم شین‌شینگ و درک خود را به موقع بهبود بخشیم، این چالش‌ها تأثیری بر توانایی ما برای ترویج شن یون نخواهند داشت و نباید تأثیری داشته باشد.
تمرین‌کننده دیگری از من خواست که یک تماس تلفنی را پیگیری کنم، و من به خودم یادآوری کردم که به‌طور کامل و بدون قید و شرط همکاری کنم. وقتی با آن شماره تماس گرفتم، یک خانم آسیایی جواب داد و گفت که سال‌ها می‌خواسته شن یون را ببیند، اما هرگز نتوانسته است.
از اینکه با او تماس گرفتم هیجان زده و خوشحال شده بود. بعد از اینکه فهمیدم می‌خواهد هشت بلیت 130 دلاری بخرد تا خانوادهاش را به نمایشی در میسیساگا ببرد، بلیت‌های موجود را در سیستم جعبه بلیت بررسی کردم. او می‌خواست که خانوادهاش کنار هم بنشینند زیرا شامل افراد بزرگسال و کودک بودند و همه آنها فقط می‌توانستند در نمایش شنبه ساعت 2 بعدازظهر شرکت کنند. وقتی سیستم را بررسی کردم، متوجه شدم که تعداد هشت بلیت 130 دلاری موجود نیست. تا ساعت 11 شب، او هنوز برای درخواستش پیامک می‌فرستاد. برای کمک به او، تمرین‌کننده دیگری با تئاتر تماس گرفت و آنها گفتند که هشت بلیت 150 دلاری (که یک‌جا باشند) را از آن تئاتر منتقل خواهند کرد. از مشتری پرسیدم که آیا مایل است قیمت بلیت خود را از 130 دلار به ۱۵۰ دلار افزایش دهد. او گفت که احساس می‌کند ما خیلی سخت برای کمک به او تلاش می‌کنیم، بنابراین به راحتی موافقت کرد که به ۱۵۰دلار افزایش دهد و بارها از ما تشکر کرد.
وقتی می‌خواستیم پرداخت با کارت اعتباری را ادامه دهیم، آن خانم ناگهان گفت: «ما فقط از طریق تلفن و پیامک ارتباط برقرار کرده‌ایم، اما هرگز حضوری ملاقات نکرده‌ایم. چرا باید به شما اعتماد کنم و اطلاعات کارت اعتباری خود را بدهم؟» با شنیدن تغییر لحن صدای او از تشکر به پرسشگری فقط در چند ثانیه، ناراحت نشدم و به خودم یادآوری کردم که تحت تأثیر قرارنگیرم و به لبخند زدن ادامه دهم.
پاسخ دادم: «ناراحت نمی‌شوم که از من سؤال کنید. میتوانم خودم را جای شما بگذارم و میتوانم درک کنم. در واقع، اصلاً لازم نیست نگران باشید، ازآنجاکه با کارت اعتباری پرداخت می‌کنید، اگر بعداً متوجه شدید که صورت‌حساب با خرید واقعی مطابقت ندارد، قطعاً می‌توانید از بانک بخواهید که از پرداخت خودداری کند! به این ترتیب می توانید مطمئن باشید که فقط آنچه را که قرار است پرداخت کنید، پرداخت می‌کنید. او پاسخ داد که حرفم منطقی است، بنابراین بلافاصله اطلاعات کارت اعتباری‌اش را ارائه کرد.
همانطور که مراحل سفارش او را روی رایانه پردازش می‌کردم، به او گفتم: «بیش از ده سال است که برای تبلیغ شن یون داوطلب شده‌ام و نکته کلیدی که روی آن تکیه می‌کنم صداقت، اعتماد و توجه به مخاطبان شن یون است. برخی از مشتریانی که بلیت‌های گروهی خریداری کرده‌اند از خدمات ما راضی هستند و احساس می‌کنند که ما آنقدر قابل اعتماد هستیم که هر سال برای دیدن شن یون با یک گروه جدید بازمی‌گردند.» آن خانم وقتی این را شنید، گفت که پس از خرید این هشت بلیت، به دوستان و همکارانش نیز می‌گوید که به دیدن شن یون بیایند.
در حالی که بیماری همه‌گیر چالش‌هایی را به همراه داشته است، فرصت‌هایی را نیز ارائه کرده است. یک تمرین‌کننده دیگر شماره تلفن یک مدرسه خصوصی را به من داد و من دوباره برای پیگیری، کاملاً همکاری کردم. پس از تماس با مدرسه، متوجه شدم که آنها در طول پاندمی کمک هزینه دریافت کرده‌اند و مدیر برنامه داشت از این پول برای دیدن شن یون استفاده کند. پس از چند بار ارتباط با مدیر مدرسه، 36 بلیت برای نمایش چهارشنبه ساعت 2 بعدازظهر خریداری کردند. از آنجایی که بیشتر افراد دانش‌آموز بودند، مدرسه باید از والدین آنها رضایت‌نامه دریافت می‌کرد. برخی از والدین چینی بودند و این باعث غوغا شد. به قول مدیر، تلفن مدرسه بی‌وقفه زنگ می‌خورد و از لحن تند او متوجه شدم که مدیر خیلی تحت فشار است.
احساس می‌کردم صرف نظر از اینکه چقدر وقت گذاشتم یا از چه کلماتی برای معرفی زیبایی و ارزش‌های شن یون استفاده کردم، بهتر است اول مدیر مدرسه بیاید و شن یون را ببیند. پس از دیدن نمایش، مدیر مدرسه گفت که شن یون آنقدر زیباست که قادر نیست آنطور که شایسته است آن را تحسین کند. مدیر تصمیم گرفت برای والدین ایمیلی بنویسد، به این مضمون که به‌عنوان مدیر، او شن یون را دیده است و می‌تواند مسئولانه به همه بگوید که دیدن شن یون بهترین تجربه هنری برای دانش‌آموزان است. پس از ارسال این ایمیل، تمام نگرانی‌ها و سر و صداها بلافاصله پایان یافت. مدیر به من گفت که مدرسه تمام فرم‌های رضایت والدین را دریافت کرده است.
متوجه شدم که فروش بلیت برای دیدن شن یون تنها یک قدم در نجات مردم است. ما باید به فرستادن افکار درست ادامه دهیم و با آنها درباره قوانین تئاتر در زمان پاندمی صحبت کنیم، از جمله اینکه حضور در سالن هنوز به ماسک نیاز دارد. ما نباید بلافاصله پس از اینکه آنها خرید بلیت‌ها را انجام دادند،خیالمان راحت شود و استراحت کنیم. ما باید به فرستادن افکار درست ادامه دهیم تا زمانی که آنها نمایش را بدون مداخله ببینند.
به مدیر مدرسه توضیح دادم که شن یون یک «جشن» هنری کامل است و ما نباید هیچ یک از اجراهای انفرادی برنامه را از دست بدهیم. بنابراین مدیر، هماهنگی حمل و نقل افراد را بسیار جدی گرفت. در روز اجرا، دانش‌آموزان و معلمان زودتر به سالن تئاتر رسیدند. در پایان نمایش، همه آنها لبخند می‌زدند. مدیر مدرسه گفت که وقتی به مدرسه برگشته از دانش‌آموزان خواسته است که به نمایش امتیاز دهند. (البته می‌دانیم که هیچ‌کس حق امتیاز دادن به اجراهای شن یون را ندارد.) او می‌خواست از دانش‌آموزان بازخورد بگیرد، بنابراین از آنها خواست که به نمایش در مقیاس 1 تا 10 امتیاز دهند. در نتیجه، اکثریت آنها به نمایش 10 کامل دادند، برخی به آن 11 دادند. برخی دیگر احساس کردند که نمره «کامل» برای ابراز عشق آنها کافی نیست، بنابراین به آن نمره «بی‌نهایت» دادند. مدیر مدرسه گفت: «به‌خاطر موفقیت اجرای شن یون تبریک می‌گویم! اجرای زیبای شن یون تأثیر عمیقی در ذهن دانش‌آموزان گذاشت.» پس از نمایش، برخی از دانش‌آموزان به او گفتند که از والدین‌شان می‌خواهند که آنها را برای دیدن دوباره شن یون ببرند.
یکی از کارکنان دانشگاه علاقه‌مند بود که چند نفر را برای دیدن شن یون بیاورد و گفت که اجرای مشابهی را در سرزمین اصلی چین دیده است. واضح بود که ما باید حقیقت را بیشتر برایش روشن کنیم، از جمله توضیح مأموریت و ارزش‌های خوب شن یون، و اینکه چرا شن یون در حال حاضر در حال اجرای نمایش در پنج قاره است اما نمی‌تواند در سرزمین اصلی چین اجرا داشته باشد. همچنین گفتم که برخی از مقامات سرزمین اصلی و افراد تحصیل‌کرده برای دیدن شن یون به تایوان و مناطق دیگر می‌روند زیرا می‌دانند که شن یون در حال احیای تمدن ۵ هزار سالۀ چین است. پس از چند ایمیل، تماس تلفنی و پیامک، او قدم پیش گذاشت و 20 بلیت سفارش داد.
گفتم: «شما فقط گروه‌تان را برای دیدن یک نمایش نمی‌آورید. شما تجربه‌ای فراموش نشدنی، زیبا و الهام بخش از زندگی را به آنها هدیه می‌دهید. وقتی سمت آگاه آنها می‌فهمد که شما برای آنها چه کرده‌اید واقعاً قدردانی خواهند کرد. شما کار بزرگی برای جامعه انجام می‌دهید.» او دلگرم شد. طولی نکشید که او 20 بلیت دیگر سفارش داد. در ابتدا، وقتی افکار درست می‌فرستادم، همیشه روی نحوه فروش بلیت تمرکز می‌کردم. زمانی که او ۴۰ عدد خرید، متوجه شدم که شاید قبلاً در تاریخ او عهد و پیمان بسته است که وقتی دافا در سراسر جهان گسترش یافت، و هنگامی که شن یون برای نجات مردم آمد، موجودات‌ذی‌شعورِ مقدرشده خود را برای دیدن شن یون بیاورد تا آنها بتوانند توسط استاد نجات یابند.
بعد از اینکه متوجه این موضوع شدم، دفعه بعد که افکار درست فرستادم، بر نحوه فروش بلیت تمرکز نکردم، بلکه به او کمک کردم تا به عهدی که در ماقبل تاریخ بسته بود عمل کند. ممکن است به این دلیل که فکر بسیار خوبی برای او داشتم، او به زودی ۵ بلیت دیگر سفارش داد. سفارش او به 47، 49، ۵۱، و سپس 2 مورد دیگر در روز نمایش افزایش یافت که در مجموع ۵۳ بلیت خرداری کرد. او برای من پیامکی فرستاد و گفت: «به‌نظر می‌رسد افراد بیشتری در حال درخواست بلیت هستند، انگار در آخرین لحظه از خواب بیدار می‌شوند.»
درک می‌کنم که «...بگذارید چیزها به‌طور طبیعی اتفاق بیفتند.» (سخنرانی دوم، جوآن فالون) نه تنها توانایی رها کردن سود و زیان‌های شخصی است، بلکه توانایی رها کردن عقاید و تصورات و تجربیاتی است که در حین انجام کار ایجاد شده است. این یک حالت زیبای تزکیه است. «... بگذارید چیزها به‌طور طبیعی اتفاق بیفتند» به معنی انجام ندادن هیچ کاری نیست. در عوض، انجام بهترین کار، اما بدون درطلب بودن است – پیروی از اصول حقیقت، نیک‌خواهی، بردباری در تزکیه فردی. درست مانند «...حرکات تمرین باید مکانیزم‌ها را دنبال کند.» (سخنرانی اول، جوآن فالون) در حین انجام تمرین‌ها - دنبال کردن مکانیسمی که بر طبق تغییرات کیهانی در اصلاح فای استاد تنظیم می‌شود.
در روز اجرای افتتاحیه شن یون در تورنتو، تلفن همراهم روی حالت بی‌صدا گذاشته بودم. درست زمانی که می‌خواستم وارد تئاتر شوم، یک تماس دریافتی با کد منطقه‌ای از نیوبرانزویک دیدم. این استان سیزده ساعت و نیم با تورنتو با ماشین و بیش از دو ساعت با هواپیما فاصله دارد و من کسی را در آنجا نمی‌شناسم. به احتمال زیاد این تماسی مربوط به کار فروشم بود. داشتم به این فکر می‌کردم که از جواب دادن امتناع کنم. اما در فکر دوم، خواستم که توسط هیچ عقیده و تصور بشری هدایت نشوم، بلکه فقط روند طبیعی امور را دنبال کنم. چرا آن را جواب ندهم؟
معلوم شد که این تماس از طرف صاحبان یک باشگاه ژیمناستیک در آن استان است. بچه‌های آنها قرار بود برای شرکت در مسابقات قهرمانی سالانه ژیمناستیک کانادا در روزهای پنج شنبه و جمعه به تورنتو بیایند و آنها به این فکر می‌کردند که شنبه چه کار کنند. گفتم: «این تاریخ بسیار عالی است. چرا فقط روند طبیعی امور را دنبال نمی‌کنید و شنبه شب شن یون را تماشا کنید!» بعد از اینکه ارزش‌ها و زیبایی شن یون را توضیح دادم، صاحبان باشگاه آنقدر تحت تأثیر قرار گرفتند که 11 بلیت برای گروه خود خریداری کردند. آیا ممکن است این اتفاق افتاد زیرا من عقاید و تصورات بشری خود را کنار گذاشتم و از نظم و ترتیب استاد پیروی کردم؟
در این مسابقات اعضای این باشگاه ژیمناستیک چهار مدال طلا و یک مدال نقره کسب کردند. ژیمناست‌ها و مربیانشان بسیار خوشحال بودند و شن یون را تحسین کردند و اجراها را «زیبایی الهی» نامیدند. آنها گفتند که تا قبل از تماشای شن یون نمی‌دانستند که بسیاری از حرکات در ژیمناستیک در واقع از رقص کلاسیک سنتی چینی سرچشمه گرفته است و آنها چیزهای زیادی از شن یون یاد گرفتند.
قبل از اینکه شن یون، امسال به تورنتو بیاید، برای کسب مجوز نصب بنرهای شن یون روی پل در بزرگراه فرم درخواست پرکردیم. به ما گفته شد که کارکنان شهرداری نگرانی‌هایی در مورد عبارت «چین قبل از کمونیسم» دارند، زیرا فکر می‌کنند این عبارت سیاسی است.
استاد به ما یاد دادند،
«هرجا که مسألهای هست، همان جایی است که احتیاج است بروید چیزها را حل و فصل کنید و جایی که نیاز است بروید واقعیتها را آشکار کنید.» (آموزش و تشریح فا درکنفرانس فا در متروپولیتن نیویورک)
ما ابتدا حقیقت را برای این کارمند روشن کردیم. بعد از اینکه فهمید، گفت که تصمیم با او نیست و باید با مدیرش صحبت کنیم. بنابراین ما یک ایمیل دیگر برای مدیر نوشتیم. از دقت و تأمل زیاد هماهنگ‌کننده ما در نوشتن محتوای ایمیل بسیار تحت تأثیر واقع شدم. ما ایمیل خود را شبانه تکمیل کردیم، و فکر کردیم که اگرچه ساعت کار گذشته است، اما از آنجایی که زمان خیلی کم است، نباید در ارسال آن تأخیر کنیم.
قبل از اینکه افکار درست بفرستیم، به یکدیگر یادآوری کردیم که این ایمیل برای مدیر مهم است و او باید آن را با دقت بخواند. روز بعد هماهنگ‌کننده و من با هم افکار درست فرستادیم. دوبار با مدیر تماس گرفتم جواب نداد. هماهنگ‌کننده گفت که احساس می‌کند مدیر در این زمان در موقعیت تصمیم گیری قرار دارد و سمت آگاه او باید بسیار مشتاق شده باشد که حقیقت را درک کند.
هماهنگ‌کننده گفت که به سایر تمرین‌کنندگان اطلاع داده است تا با فرستادن افکار درست برای این موضوع کمک کنند. احساس کردم که ما تمرین‌کنندگان یک بدن بدون شکاف هستیم. ما به‌عنوان یک بدن با یکدیگر همکاری می‌کردیم، و بسیاری از هم‌تمرین‌کنندگان افکار درست را با ذهنی پاک می‌فرستادند و به استاد کمک می‌کردند تا موجودات ذی‌شعور را نجات دهند. این اتفاق همچنین باعث شد که به درون نگاه کنم، زیرا هیچ اتفاقی تصادفی نیست. آیا من مورد آزمایش قرار گرفتم زیرا عقاید و تصورات بشری خودم و ترس قبلی‌ام مبنی بر اینکه ممکن است برخی افراد این عبارت را درک نکنند ازبین نرفته بود؟ وقتی دوباره افکار درست فرستادم، بسیار مراقب بودم که خود را از هرگونه نگرانی و عقاید و تصوراتی که به مدت طولانی درمن وجود داشته پاک کنم.
استاد بیان کردند:
«نیروهای کهن جرئت ندارند جلوی روشنگری حقیقت ما یا نجات موجودات ذی‌شعور را بگیرند. آنچه کلیدی است این است که وقتی کارها را به انجام میرسانید به آنها اجازه ندهید از شکاف‌ها در وضعیت ذهنیتان سوءاستفاده کنند. (آموزش فا در کنفرانس فای ۲۰۰۲ در بوستون)
به خودم یادآوری کردم که برای روشنگری حقیقت وضعیت ذهنی‌ام را درست تنظیم کنم.
ساعت 3 بعدازظهر، در حالی که مشغول انجام کار دیگری بودم، ناگهان تلفنم به طور خودکار موسیقی افکار درست را پخش کرد. قرار بود دستی آن را روشن کنم. متوجه شدم که این استاد نیک‌خواه ما بودند که به من یادآوری کردند که دوباره افکار درست بفرستم. به‌سرعت کاری را که در حال انجامش بودم کنار گذاشتم، نشستم و افکار درست فرستادم. بلافاصله با مدیر تماس گرفتم و او بلافاصله جواب داد. ما یک تماس سه جانبه با هماهنگ‌کننده داشتیم و به سؤالات مدیر پاسخ دادیم و نگرانی‌های او را برطرف کردیم. پس از اینکه حقیقت را عمیقاً روشن کردیم، بنرهای بزرگ مخصوص پل شن یون 2022 با برچسب «چین قبل از کمونیسم» با حروف طلایی بزرگ بر روی پل‌های بزرگراه آویزان شد. آنها قدرت عظیم دافا را برای از بین بردن اهریمن، و دستیابی به تأثیر نجات موجودات ذی‌شعور به نمایش گذاشتند.
موارد فوق درک شخصی من است. اگر چیزی که گفتم با فا مطابقت ندارد، لطفاً نیک‌خواهانه به آن اشاره کنید.
استاد از شما سپاسگزارم! هم‌تمرین‌کنندگان از شما سپاسگزارم!
هه‌شی!
(ارائه شده در کنفرانس تبادل تجربه تزکیه فالون دافا در کانادا در سال 2022)