فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

پایان ماجرایی یک‌ساله با نگاه به درون

19 نوامبر 2023 |   تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) ژنگ حدوداً ۸۰ساله است و در بسیاری از جنبه‌های تزکیه عالی عمل کرده است. او می‌تواند اشعار استاد در هنگ یین را تا هنگ ‌یین ۴ ازبر بخواند. او درخصوص روشنگری حقیقت و نجات تمرین‌کنندگان دستگیرشده از ادارات پلیس، از بسیاری جهات برجسته است. اما رابطه‌اش با عروسش که او نیز فالون دافا را تمرین می‌کند، پرتنش بود. آن‌ها به‌جای اینکه به درونشان نگاه کنند و خودشان را بهبود بخشند، هر دو انگشت تقصیر را به طرف هم می‌گرفتند.

ژنگ می‌خواست محیطی را برای عروسش ایجاد کند تا با یک گروه، فا را مطالعه کند. او من و تمرین‌کننده دیگری را به خانه‌اش دعوت کرد تا با او و عروسش فا را مطالعه کنیم. هر بار که می‌آمدیم، همان سناریو را می‌دیدیم: ژنگ و عروسش هردو به کاستی‌ها و مشکلات یکدیگر در تزکیه‌شان اشاره می‌کردند.

بهبود با دیدن کاستی‌های دیگران

من مدام سعی می‌کردم آن‌ها را تشویق کنم که به درون نگاه و خودشان را تزکیه کنند. همچنین به عروس ژنگ نشان دادم که چگونه می‌تواند آموزه‌های مرتبط استاد و مقالات تبادل تجربه مرتبط تمرین‌کنندگان را در وب‌سایت مینگهویی بیابد. ژنگ در استفاده از کامپیوتر خوب نبود، بنابراین به او گفتم کدام کتاب‌ها و بخش‌ها را بخواند و چند مقاله تبادل تجربه مرتبط را برایش چاپ کردم.

عروس ژنگ خوش‌قلب بود و رابطه ژنگ با او بیشتر شبیه پدر و دختر بود و هیچ مانعی بین آن‌ها وجود نداشت و می‌توانستند عقایدشان را آزادانه به یکدیگر بیان کنند. اگرچه عروس ژنگ تمرین‌کننده جدیدی بود، اما هر روز با پشتکار فا را مطالعه می‌کرد، مقالات تبادل تجربه را مطالعه و به درون نگاه می‌کرد. اما ازآنجاکه تمرین‌کننده جدیدی بود، خواندن همه آموزه‌های فا را تمام نکرده بود و درک خوبی در برخی زمینه‌ها نداشت، که قابل‌درک است، زیرا تزکیه روندی تدریجی است.

هر بار که به خانه آن‌ها می‌رفتم، هر دو آن‌ها مدام عیب‌های یکدیگر را گوشزد می‌کردند. من هم به درونم نگاه نمی‌کردم، درعوض این ماجرا مرا به یاد فرهنگ مبارزه‌طلبی حزب کمونیست چین (ح‌.ک.‌چ) ‌می‌انداخت؛ تمایل به هدف قراردادن و انتقاد از دیگران. متوجه نبودم که آن درواقع چیزی را منعکس می‌کند که باید در خودم تزکیه کنم.

در طی شیوع شدید کووید، در اواخر سال ۲۰۲۲ برخی علائم ویروس را تجربه کردم. یک روز، آموزه‌های استاد را به یاد آوردم مبنی بر اینکه ویروس ح‌.ک.‌چ «اعضای ح‌.ک.‌چ» را هدف قرار می‌دهد، که باعث شد فکر کنم ممکن است هنوز بقایایی از سموم ح‌.ک.‌چ در بدن من وجود داشته باشد. با خواندن نُه شرح و تفسیر درباره حزب کمونیست به‌طور فعال آن‌ها را از بین بردم. صبح روز بعد، علائمم از بین رفت.

از طرف دیگر ژنگ علائم شدید کووید داشت. پیشنهاد کردم که هر دو آن‌ها نُه شرح و تفسیر را بخوانند. مشاهده کردم که عروس ژنگ واقعاً روی بهبود خودش و ایجاد تغییرات مثبت کار می‌کند. اما ژنگ همچنان از عروسش شاکی بود و روی عیوب او تمرکز می‌کرد.

بعد از اینکه یک سال با هم فا را مطالعه کردیم، احساس کردم ژنگ همچنان به درون نگاه نمی‌کند. فکر کردم که باید آن را رها کنم و شاید این جریان ادامه دارد تا اینکه من خودم را تزکیه‌ کنم. می‌دانستم که بقایای فرهنگ ح‌.ک‌.چ در من وجود دارد، بنابراین احساس می‌کردم این یک یادآوری برایم است که خودم را بهبود بخشم. علاوه‌بر این، اتفاقی برای خانواده دیگری در طبقه پایین آپارتمان ژانگ افتاد، بنابراین با آن تمرین‌کننده دیگر صحبت کردم تا موقتاً از رفتن به آنجا اجتناب کنیم، و او موافقت کرد.

در طول مطالعه بعدی فا، درباره تعلیق موقت بازدیدهایمان صحبت کردیم. اما این بار ژنگ از عروسش شکایت نکرد. درعوض، با خوشحالی گفت: «بعد از اینکه به درون نگاه کردم، او تغییر کرد!»

پس از تأمل درباره خودم فهمیدم که ژنگ به بیرون، یعنی به عروسش، نگاه کرده بود، درحالی‌که من هم دائماً به بیرون، به ژنگ، نگاه می‌کردم؛ ما مثل هم بودیم. استاد این جریان را نظم و ترتیب دادند تا به من کمک کنند عادت نگاه به بیرون خودم را ببینم. تمام این سناریو برای من بود تا بفهمم که به درون نگاه کنم. یک سال، بدون اینکه متوجه باشم شخصیت اصلی ماجرا هستم، این نمایشنامه را تماشا می‌کردم. لحظه‌ای که شروع به نگاه‌ به درون کردم، نمایشنامه به پایان رسید!

استاد چقدر برای ازبین‌ بردن وابستگی‌هایمان زحمت کشیده‌اند!؟ این فقط چیزی است که در لایه سطحی دیدم. استاد همه‌چیز را در فا به ما گفته‌اند، اما تصورات بشری ما مانع از درکمان می‌شود.

با دیدن کاستی‌های سایر تمرین‌کنندگان، به درون نگاه کنید

همان‌طور که فا را ازبر می‌کردم، در سخنرانی نهم جوآن فالون به این جمله برخوردم: «اگر می‌توانستید یک‌شبه آن را انجام دهید، هم‌اکنون موجودی خدایی می‌بودید.» آن مثل صاعقه‌ای به من برخورد کرد و ناگهان آگاه شدم. این جمله با یک نقطه به پایان می‌رسد، که نشان می دهد یک بیانیه است. یک درخواست نیست، همان‌طور که قبلاً فکر می‌کردم. پس چرا بار اول نتوانستم به آن آگاه شوم؟

چرا وقتی کاستی‌های تمرین‌کننده دیگری را دیدم، خودم را اصلاح نکردم؟ چرا به بیرون نگاه کردم و روی آن‌ها تمرکز کردم؟ قسمت دیگری از فای استاد را به یاد آوردم:

«آیا او واقعاً به آنجا رفت؟ بله رفت، اما آنچه دید حالت واقعی آن نبود. زیرا سطحش به اندازه کافی بالا نبود. بنابراین آنچه به او نشان داده شد فقط نمودی از بهشتی بود که فای بودا متناسب با سطحش به او ارائه کرده بود.» (سخنرانی اول، جوآن فالون)

درک کردم. اگر جنبه‌های مثبت یک تمرین‌کننده را نمی‌دیدم، به این معنی بود که سطحم پایین است، و آنچه به‌عنوان کاستی‌های او آشکار می‌شد دقیقاً وضعیت تزکیه خودم بود. ابتدا باید خودم را تزکیه کنم و سپس با مهربانی به آن‌ها یادآوری کنم. هنوز وابستگی به نگاه‌کردن به دیگران را رها نکرده‌ام. باید بدون قید و شرط خودم را تزکیه کنم.

بیش از ۲۰ سال است که تزکیه می‌کنم، و اصلاح فا اکنون در مراحل پایانی‌اش است و هر لحظه ممکن است به پایان برسد. اگر مانند گذشته به تزکیه ادامه دهم، ممکن است چالش‌برانگیز باشد و شاید فرصت‌های زیادی را از دست بدهم. مصمم هستم که الزامات استاد را برآورده کنم و به آنچه لازم است برسم. باید انتظارات استاد را برآورده کنم.

مطالب فوق درک من است، لطفاً به هر چیزی که مطابق با فا نیست اشاره کنید.