فالون دافا، فالون گونگ - سایت مینگهویی www.minghui.org چاپ

بیدار شدن از یک خواب کثیف

2 مه 2023 |   یک تمرین‌کننده فالون دافا در چین

(Minghui.org) حدود ساعت 2 صبح از خواب بیدار شدم، اما دوباره خوابیدم، زیرا هنوز برای انجام تمرینات زود بود. سپس خواب بدی دیدم. در مکانی بودم که پوشیده از مدفوع بود و بدنم آغشته به مدفوع و ادرار شده بود. خیلی کثیف بود.

بعد از اینکه از خواب بیدار شدم، احساس بد و کثیفی داشتم. متوجه شدم که میدان بٌعدی‌ام تمیز نیست. اما چرا؟ فکر می‌کردم درحال‌حاضر کوشاتر از گذشته هستم.

اخیراً پس از گوش دادن به مقالات ویژه رادیو مینگهویی «رهایی از فرهنگ حزب» و «ازبین بردن کارمای بیماری» بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بودم. خودم را بررسی کرده و متوجه فاصله‌ای بین خودم و سایر تمرین‌کنندگان شده بودم. با توجه به تلقینات حزب کمونیست چین (ح‌.ک‌.چ) رفتارهای نادرست زیادی داشتم. این درک همچنین به من انگیزه داد که با پشتکار تزکیه کنم. از ایمان محکم هم‌تمرین‌کنندگان به استاد و دافا، درحین گذر از کارمای بیماری نیز متحیر شدم. همچنین از هم‌تمرین‌کنندگان یاد گرفتم که چگونه به ‌درون نگاه کنم و به استاد و فا ایمان داشته باشم. اکنون می‌توانستم فا را بسیار سریع‌تر از گذشته از بر بخوانم.

پس مشکلم کجا بود؟ به ‌درون نگاه کردم، اما چیزی پیدا نکردم. به‌هرحال تمرکزم را بر حل مشکلات ناشی از وابستگی‌های بشری‌ام گذاشتم.

دخترم در شهر دیگری زندگی می‌کند و دو پسر دارد، یکی 10ساله و دیگری 3ساله. دو سال پیش از نوه کوچک‌ترم مراقبت می‌کردم و سپس مادرشوهر دخترم نگهداری از او را به عهده گرفت. در اواسط اوت، دخترم از من خواست که در اوایل سپتامبر از پسرانش مراقبت کنم، زیرا مادرشوهرش باید در پایان ماه اوت به خانه‌اش برمی‌گشت. از شنیدن این موضوع بسیار خوشحال شدم.

اما در اوایل سپتامبر دخترم گفت که شوهرش در تعطیلات اکتبر یعنی یک ماه بعد برای بردن من می‌آید. دیروز حین گفتگوی تلفنی، از او درباره این وضعیت پرسیدم. او گفت که فعلاً خودشان می‌توانند از بچه‌ها مراقبت کنند. احساس ناامیدی کردم.

فکر کردم دخترم برای مراقبت از فرزندانش به کسی نیاز دارد، پس چرا آن‌ها مدام زمان رفتن مرا به عقب می‌اندازند؟

از کودکی از نوه کوچک‌ترم مراقبت کرده بودم و او را در قلبم بیشتر دوست داشتم. نوه بزرگم بارها از این موضوع شکایت کرده بود. پس از بازگشت به خانه، دلم برای نوه کوچکم بسیار تنگ می‌شد و اغلب با او تماس تصویری داشتم. بنابراین از زمانی ‌که دخترم گفت به من برای مراقبت از نوه‌ها نیاز دارد، مشتاق دیدار او شدم. غذاهای مختلف و چیزهای دیگری را آماده کرده بودم که با خودم ببرم. ازآنجا‌که زمان بارها و بارها به عقب افتاد، حتی درحین مطالعه فا و انجام تمرینات، نمی‌توانستم به این موضوع فکر نکنم.

چرا اینقدر مشتاقم که به خانه دخترم بروم؟ یکی از دلایل، دیدن نوه کوچکم بود که دلم برایش خیلی تنگ شده بود. دلیل دیگر تلاش برای فرار از آزار و اذیت در محل سکونتم بود. قبل از بیستمین کنگره ملی حزب کمونیست چین، مجتمع مسکونی چند بار با شوهرم تماس گرفت تا به او اطلاع دهد که کارکنان کمیته امور سیاسی و حقوقی می‌خواهند مرا ببینند. هر بار شوهرم به آن‌ها می‌گفت که به شهر دیگری برای دیدن دخترم رفته‌ام. افکار درست می‌فرستادم تا تمام نظم و ترتیبات نیروهای کهن را نفی کنم. فقط در مسیری گام برمی‌داشتم که استاد برایم نظم و ترتیب داده بودند. هیچ‌کس حق نداشت مرا امتحان کند. تزکیه من ربطی به نیروهای کهن نداشت و آن‌ها اجازه نداشتند از مردم برای ارتکاب جرم علیه دافا استفاده کنند.

به‌نظر می‌رسید افکار درستی قوی دارم، اما در اعماق قلبم آرزو داشتم هرچه زودتر به خانه دخترم بروم تا مقامات نتوانند مرا پیدا کنند. این دلیل واقعی اشتیاقم برای رفتن به خانه دخترم بود، برای فرار از دست مأموران.

خواب دیشب به معنای واقعی کلمه مرا از خواب بیدار کرد. باید از شر احساسات به دختر و نوه‌هایم خلاص شوم. اصول در سطوح بالا معکوس است. هرگونه احساسات و علایق مادی که در دنیای انسانی به آن وابسته باشم درواقع در بٌعدهای دیگر چیزهای بسیار کثیفی هستند. استاد ازطریق یک خواب مرا آگاه کردند که وابستگی به دنیای انسانی مانند وابستگی به مدفوع در توالت است. این وابستگی‌ها باعث می‌شود تزکیه‌کنندگان عهد و پیمان‌های خود را فراموش کنند و فرصت نجات موجودات ذی‌شعور را از دست بدهند و درنتیجه نابود شوند.

با نگاهی عمیق‌تر به درون، نگران آزار و اذیت مجدد بودم و از مشکلات می‌ترسیدم و دوست نداشتم با آن مواجه شوم. اما مسئولیت ما به‌عنوان تمرین‌کنندگان دافا کمک به استاد در اصلاح فا و نجات موجودات ذی‌شعور است. تضادهای ایجادشده با کارکنان کمیته امور سیاسی و حقوقی درواقع ناشی از وابستگی‌های ماست. اگر آن‌ها واقعاً آمده‌اند، باید حقایق را برایشان روشن کنیم، زیرا یافتن آن‌ها همیشه آسان نیست.

دیگر به زمان رفتن به منزل دخترم وابسته نیستم. همه‌چیز باید حول محور نجات مردم باشد، نه حول محور مردم عادی.

دیدگاه‌های ارائه‌شده در این مقاله بیانگر نظرات یا درک خود نویسنده است. کلیۀ مطالب منتشرشده در این وب‌سایت دارای حق انحصاری کپی‌رایت برای وب‌سایت مینگهویی است. مینگهویی به‌طور منظم و در مناسبت‌های خاص، از محتوای آنلاین خود، مجموعه مقالاتی را تهیه خواهد کرد.